سلام نو – سرویس اجتماعی: «ما تا حالا در مبارزه با قاچاق خیلی جدی عمل نکردهایم. البته مراد من از قاچاق، آن کوله بَرِ ضعیفی نیست که میرود آنطرف یک چیزی را برمیدارد روی کول خودش میآورد این طرف؛ اینها که چیزی نیست، اینها اهمیتی ندارد؛ با آنها مبارزه هم نشود اشکالی ندارد».
این بخشی از سخنان چند سال قبل آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی، درباره ضرورت مُدارا با کولبران است، مردمی ساده که از سرِ ناچاری و غم نان از غیرممکنترین مسیرهای در دو سوی مرز کالا جا به جا میکنند.
با این همه و با وجود تاکیدات رهبری بر مدارا با کولبران و بهبود وضعیت مرز نشینان در کردستان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان هنوز هم گاه و بیگاه خبر شلیک به سوی کولبران از سوی مرزبانی به گوش میرسد، شلیکهایی که یا مرگ را به سر سفره کوچک آنها میبرد یا جراحات جبران ناپذیری که درمان ندارند.
آن چنان که جهان صنعت در تازهترین گزارش خود نوشته سال گذشته نزدیک به ۷۰ کولبر در اثر تیراندازی، سرما و سقوط از ارتفاعات کوهها زخمی و کشته شدند. در سال جاری نیز تاکنون شش کولبر کشته و ۱۴ کولبر دیگر زخمی شدهاند. بنا بر این گزارش، در این میان پنج نفر از کولبران با شلیک مستقیم ماموران مرزبانی کشته و ۱۱ نفر از آنان زخمی شدهاند.
به تازگی و در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته گذشته نیز رضا پوراسماعیل در مرزهای چالدران و وزیر محمدی در ارتفاعات مرزی شهر نوسود با شلیک نیروهای مرزبانی جان خود را از دست دادند.
اما مرگ با گلوله تنها بخشی از خطرات مرگبار کولبری است. تنها کافی است تصویر فرهاد خسروی، کولبر نوجوان ۱۴ سالهای که اسیر برف و سرما شد را به خاطر بیاورید تا ببینید کولبران با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند. فرهاد و آزاد خسروی دو برادر نوجوان بودند که برای اندکی درآمد به دل کوه زدند تا کولبری کنند.
آزاد ۱۹ ساله قبل از این، دو سه باری کول برده بود ولی فرهاد ۱۴ ساله برای نخستین بار با برادرش و چند جوان دیگر روستا به دل کوه زده بود تا کمک خرج خانواده باشد، اما کولاک، برف و کوه بیرحم بودند. برادران در دل برف و کولاک اسیر میشوند. ابتدا آزاد جانش را در برف از دست میدهد و بعد فرهاد در مسیر یافتن راهی برای گریز از کولاک جان میبازد.
شاید عجیب به نظر برسد که یک نوجوان ۱۴ ساله به دل کوه بزند و برای اندکی پول، سیگار، تلویزیون یا یخچال به کول بکشد، اما وقتی بدانیم پدر و مادر آزاد هر دو تحت پوشش بهزیستی بودند و خانواده جز کولبری این دو برادر راهی برای تامین معاش نداشت متوجه میشویم که چرا آزاد به جای بازی در خیابان یا حضور در کلاس درس در اوج کولاک دنبال کولبری بود.
اما فرهاد و آزاد تنها نیستند. کولبری کودکان و نوجوانان امری معمول در مناطق مرزی است. در گزارش اخیر روزنامه ایران کودکان ۱۳، ۱۴ و ۱۵ ساله در بین کولبران حضور دارند که یا کلا برای در آوردن خرجی مشغول کولبری هستند یا پنج شنبهها و جمعهها کولبری میکنند تا خرج مدرسه را در بیاورند.
عبدالکریم حسینزاده، نماینده نقده و اشنویه در مجالس نهم و دهم در واکنش به رخدادهای اخیر برای کولبران با اشاره به راهکارهایی برای بهبود اوضاع در توییتر خود نوشت:
راه حل،مقابله با کولبری است نه کولبران:
-توزیع عادلانه قدرت و ثروت در کشور
-تبعیض مثبت برای آ.غ(آذربایجان غربی)،کردستان،کرمانشاه و سیستان و بلوچستان
-غیرامنیتی و تجاری کردن مرزهای این استانها
-سرمایه گذاری در استانهای مرزی بر اساس ظرفیت انها
-حذف نگاه غیرخودی ب اقوام،مذاهب و ادیان در این استانها
با تمام این حرفها و تاکیدات پیوسته رهبری برای رسیدگی به وضع کولبران هنوز که هنوز است اتفاق مثبت قابل توجهی برای بهبود اوضاع به چشم نمیخورد. وزیر کشور و رئیس سازمان برنامه و بودجه در نوبتهای مختلف از برنامههای دولت برای بهبود وضعیت کولبران سخن گفتند اما در نهایت اتفاق خاصی نیافتد. فعالیت نمایندگان استانهای مرتبط با کولبران هم در مجالس پیشین باعث تصویب قانون خاصی به نفع آنان نشد.
آن چنان که رسول خضری، نماینده پیرانشهر در مجلس دهم گفته بود حداقل ۱۸هزار کولبر فقط در سردشت و پیرانشهر وجود دارد، جمعیتی که به سرعت در اول جوانی مانند پیر زنان و پیرمردان فرتوت و شکسته میشوند و دست، پا و مهرههای کمر خود را خرج درآوردن لقمهای نان میکنند.
کولبری تجسم فقر و نابرابری افسار گسیخته و هیولایی است که نوجوانی و جوانی مردم را در برابر لقمه نانی به باد میدهد، لقمه نانی که مشخص نیست خرج سفره خانواده کولبر میشود یا خرج جراحات وارده بر خود کولبر، جراحاتی که زندگی را تلخ و کوتاه میکند.
نظر شما