کتاب، دوستی که همیشه مهربان و همراه است. او هیچ گاه خسته نمی شود و خسته کننده نیست.
کافی ست دستش را بگیری و از کافه تا خانه با او همراه شوی.
#نادر_ابراهیمی
به یادم هست، روزی مصرّانه، به تو میگفتم: «ما هرگز خسته نخواهیم شد...هرگز»
اما مدتی است، پی فرصتی میگردم شیرینم،
تا به تو بگویم، ما نیز،
خسته میشویم... و خسته شدن، حق ماست؛
این که خسته میشویم و از نفَس میافتیم و در زانوهایمان،
دردی حس میکنیم ، مسألهای نیست
مسأله این است که بتوانیم زیر درختی، کنار جوی آبی،
روی تخته سنگی، «در کنار هم» بنشینیم،
و خستگی از تن و روح، بتکانیم
خسته نشدن، خلافِ طبیعت است
همچنان که، خسته ماندن
دیگر نمیگویم که ما تا زندهایم ، خسته نخواهیم شد
بلکه میگویم: ما هرگز، خسته نخواهیم ماند.
#استیو_تولتز
نمی توانستم راهی پیدا کنم که موجود ویژه ای در جهان باشم، ولی میتوانستم راهی متعالی برای پنهان شدن پیدا کنم و برای همین نقابهای مختلف را امتحان کردم: خجالتی، دوست داشتنی، متفکر، خوش بین، شاداب، شکننده، این ها نقاب های سادهای بودند که تنها بر یک ویژگی دلالت داشتند.
باقی اوقات نقابهای پیچیدهتری به صورت میزدم، محزون و شاداب، آسیب پذیر ولی شاد، مغرور اما افسرده.
اینها را به این خاطر که توان زیادی ازم میبردند در نهایت رها کردم.
از من بشنو: نقابهای پیچیده زنده زنده تو را میخورند...
#ژوان_هریس
او را راحت گذاشتم.
نگفتم همه چیز درست میشود.
برای آرام کردنش تلاشی نکردم.
گاهی اوقات بهتر است همهچیز را آنطور که هست رها کرد؛
اندوه را آزاد گذاشت تا دورهاش را بگذراند...
#شیما_سبحانی
معشوقهی تو بودن
آن حالتی از خوشبختیست که نه در درام عاشقانه و نه در شعر یافتمش.
معشوقهی تو بودن، حس خوب امنیت است.
حس دویدن زیر باران.
مثل زیباترین رویایی که در سر داری.
معشوقهی تو بودن، شبیه بوسهای میان ابرهاست.
#ویکتور_فرانکل
اگر دو برادر همسان را به مدت سه سال هر روز به بدترین شکل کتک بزنند و به اولی بگویید کتک خوردنش جزئی از یک تمرین ورزشی است و به دومی هیچ دلیلی برای کتک خوردنش ارائه ندهید، برادر اول بعد از سه سال به ورزشکاری قوی با اعتماد به نفس بالا و برادر دوم به انسانی حقیر و سرشار از عقدهها و کینهها تبدیل می شود.
کتک خوردن و رنج برای هر دو یکسان است اما تفاوت در حکمتی است که می تواند به رنج کشیدن «معنا» بخشد. یکی به امید روزهای بهتر رنج می کشد و دیگری با هر ضربه خُردتر و حقیرتر می شود.
اینکه چگونه با سختیها و مشقتهای زندگی کنار بیاییم و به آنها واکنش نشان دهیم، نهایتاً محصول یک «تصمیم شخصی» است.
میتوانیم تصمیم بگیریم به سختیها و مصائب اجتنابناپذیر زندگی از منظر «معنا و حکمت» نگاه کنیم تا در پسِ هر ضربهٔ روحی و هر لطمهٔ جسمی، تنومندتر، مقاومتر و آگاهتر بیرون بیاییم یا اینکه تصمیم بگیریم در بهترین حالت یک «قربانی منفعل» با حیاتی پر از غم باشیم.
#رومن_رولان
بر ماست که لذت ببریم از غذا ، از بوهای خوش ، از رنگها ، از جامههای زیبنده ، از موسیقی ، از بازیها ، از نمایشها و از همه گونه تفریح که هرکس میتواند بی آنکه آزاری به کسی برساند بدان بپردازد!
باید چیزهای زندگی را به کار برد و تا هر اندازه که بتوان از آن لذت برد. باید به دیگران پیوست و در پیوند دادنشان به هم کوشید، زیرا هر چیز که در راستای پیوند دادنشان به هم باشد خوب است .
برای سهیم کردن دیگران در شادی خود باید کوشید ، با آگاهی کامل باید با همه طبیعت یکی شد.
پس بیایید یکدیگر را در آغوش بگیریم، ای میلیونها مردم!