سلام نو – سرویس سیاسی: یکی میگوید به زور به کمیسیون فرهنگی آمده و تاکید دارد حتما این موضوع خبری شود چون او خودش را عضو این کمیسیون نمیداند. آن یکی هم میگوید که اولویت اول برایش مساله آرد استان اصفهان بود. فرهنگیترین چهره کمیسیون هم آخرین فیلمی که دیده زندانیهای مسعود ده نمکی است که برای چند سال پیش و از بدترین کارهای دهنمکی است.
این حرفهایی است که اعضای کمسیون فرهنگی مجلس درباره کتابها و فیلمهایی که خواندهاند به فرهیختگان زدهاند، روزنامهای اصولگرا که بعید است با مجلس جدید سر دشمنی داشته باشد. از پرسش و پاسخهای مطروحه هم مشخص است که به مطالعه هم رغبت چندانی ندارند.
این وضعیت کمیسیون فرهنگی است، کمیسیونی که بعد از اقتصاد یکی از مهمترین اولویتهای اصولگرایان بود و حالا با این وضع اسفبار رو به رو است که یکی میگوید اولویتش نبوده و دیگری میگوید دنبال وضع آرد اصفهان است.
چند وقت دیگر اما همین نمایندگان از وضع فرهنگی، ولنگاری در فضای مجازی، فلان مشکل اینستاگرام، وضع کتاب، موسیقی و سینما اظهار نظر و مهمتر از آن اعمال نظر میکنند و در برابر اظهارات و اعمال غیرتخصصی خود نیز نقدی را قبول نمیکنند.
سوال مهم از بزرگان و مدیران مجلس این است که چهره فرهنگی و اجتماعی این چنین در مجلس کم است که نماینده با صراحت میگوید به اجبار در کمسیون فرهنگی قرار گرفته و در جلسات شرکت نمیکند؟ اصولگرایان که میدانستند پیروز انتخابات خواهند بود چرا چند چهره مناسب برای کمیسیون فرهنگی را برای مجلس نامزد نکردند؟
در دانشگاه و هنگام فعالیت در هر تشکل دانشجویی با هر گرایشی این مسئله را مدنظر قرار میدهند که کسی مسئول بخش فرهنگی باشد که اهل کتاب و رسانه و سینما باشد. چه بسیج و چه انجمن اسلامی کسی مسئول فرهنگی تشکل میشود که نسبتی با بخشی از فرهنگ داشته باشد.
چطور در مجلس و در کمیسیون فرهنگی نباید چنین پیش نیازی رعایت شود؟ مسئله اصلی اینجا است که همین کمیسیون با همین اعضا قرار است درباره موسیقی، کتاب، سینما، تلویزیون، تئاتر، موزهها و بحرانهای مختلف حوزه فرهنگ قانون پیشنهاد دهد. کمیسیونی که اعضایش با کتاب و سینما هیچ نسبتی ندارند چطور میخواهد در این حوزه گرهگشایی کند؟
نکته جالب این جا است که امروز و در میانه نطقهای جواد ظریف یکی از سردمداران مخالفان و مداخله کنندگان در میان حرفهای وزیر خارجه، جواد نیک بین نماینده کاشمر بود که از اعضای کمیسیون فرهنگی است. به نظر میرسد این عضو کمیسیون فرهنگی مثل بیشتر نمایندگان مجلس فارغ از کمیسیون خود بیشتر مایل است در حوزه سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتصاد اظهار نظر کند و از بد روزگار مجبور به عضویت در کمیسیون فرهنگی شده.
آن چه که درباره کمیسیون فرهنگی رخ داده مسئلهای تاسف بار است که سالها تکرار میشود. بیشتر نمایندگان شوق حضور در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و کمیسیونهای اقتصادی و صنعتی را دارند و تمایل به حضور در کمیسیون فرهنگی و حقوقی ندارند، آن هم در حالی که مجالس اصولگرا و اصلاحطلب هر بار در حوزه فرهنگ شعارهای بیشماری میدهند.
تنها امید باقی مانده این است که اعضای جدید مجلس به مرور زمان و به خصوص در سال دوم با تغییراتی که در کمیسیونها اتفاق میافتد انتخابهای بهتری داشته باشند تا حداقل نمایندگان کمیسیون فرهنگی توان مراوده با همتایان خارجی خود و ورود درست به مسائل حوزه کاری خود را داشته باشند.