نهج البلاغه پس از کتاب آسمانی قرآن کریم، یکی از کتاب های پرفضیلت می باشد که گنجینه ی بسیار ارزشمندی برای مسلمانان است. <br/>این کتاب، میراث گرانبهایی از حضرت علی(ع) می باشد که درس انسان سازی داده وانسان را از لحاظ تمامی ابعاد اجتماعی، سیاسی و... هدایت کرده و با زیباترین کلام، راه تقرب الهی را به انسان می آموزد

ثُمَّ اَسْکَنَ سُبْحانَهُ آدَمَ داراً اَرْغَدَ فیها عیشَتَهُ،

آن گاه آدم را در سرایی که عیشش بی زحمت در اختیار بود ساکن کرد،

وَ آمَنَ فیها مَحَلَّتَهُ، وَ حَذَّرَهُ اِبْلیسَ وَ عَداوَتَهُ. فَاغْتَرَّهُ عَدُوُّهُ نَفاسَهً

و جایگاهش را به امنیت آراست، و او را از ابلیس و دشمنی او ترساند. اما دشمنش به جایگاه زیبای او

عَلَیْهِ بِدارِ الْمُقامِ وَ مُرافَقَهِ الاَْبْرارِ. فَبَاعَ الْیَقینَ بِشَکِّهِ، وَالْعَزیمَهَ

و همنشینی اش با نیکان رشک برد و او را بفریفت. آدم (به وسوسه دشمن) یقین را به تردید، و عزم محکم را به

بِوَهْنِهِ، وَ اسْتَبْدَلَ بِالْجَذَلِ وَجَلاً، وَ بِالاْغتِرارِ نَدَماً. ثُمَّ بَسَطَ اللّهُ سُبْحانَهُ

دو دلی، و شادی را به ترس جابجا کرد، و ندامت را به خاطر فریب خوردن به جان خرید. آن گاه خداوند سبحان

لَهُ فی تَوْبَتِهِ، وَ لَقّاهُ کَلِمَهَ رَحْمَتِهِ، وَ وَعَدَهُ الْمَرَدَّ اِلی جَنَّتِهِ،

درِ توبه را به رویش گشود، و کلمه رحمت را به او تلقین کرد، و بازگشت به بهشت را به او وعده داد،

فَاَهْبَطَهُ اِلی دَارِ الْبَلِیَّهِ، وَ تَناسُلِ الذُّرِّیَّـهِ.

سپس او را به این دنیا که محل آزمایش و ازدیاد نسل است فرود آورد.

خطبه ی در ابتدای آفرینش آسمان و زمین و آدم

آفرینش فرشتگان

ثُمَّ فَتَقَ مَا بَیْنَ السَّمواتِ الْعُلا، فَمَلاََهُنَّ اَطْواراً مِنْ مَلائِکَتِهِ.

سپس میان آسمانهای بلند را از هم گشود، و از فرشتگان مختلف خود پر کرد.

مِنْهُمْ سُجُودٌ لایَرْکَعُونَ، وَ رُکُوعٌ لایَنْتَصِبُونَ، وَ صافُّونَ

گروهی در سجده اند و آنان را رکوعی نیست، برخی در رکوعند بدون قدرت بر قیام، و عده ای بدون

لایَتَزایَلُونَ، وَ مُسَبِّحُونَ لایَسْاَمُونَ، لایَغْشاهُمْ نَوْمُ الْعُیُونِ،

حرکت از جای خود در حال قیامند، و شماری منهای ملالت و خستگی در تسبیح اند، خواب در دیده،

وَ لا سَهْوُ الْعُقُولِ، وَ لا فَتْرَهُ الاَْبْدانِ، وَ لا غَفْلَهُ النِّسْیانِ.

بیهوشی در عقل، سستی در کالبد، و غفلت فراموشی به آنان راه ندارد.

وَ مِنْهُمْ أُمَناءُ عَلی وَحْیِهِ، وَاَلْسِنَهٌ اِلی رُسُلِهِ، وَ مُخْتَلِفُونَ بِقَضائِهِ وَ اَمْرِهِ.

و برخی امین وحی خداوند، و زبان گویا به سوی پیامبران، و واسطه اجرای حکم و امر حق اند.

وَ مِنْهُمُ الْحَفَظَهُ لِعِبادِهِ، وَ السَّدَنَهُ لاَِبْوابِ جِنانِهِ.

گروهی محافظان بندگان از حوادث، و دربانان درهای بهشت هایند.

وَ مِنْهُمُ الثّابِتَهُ فِی الاَْرَضینَ السُّفْلی اَقْدامُهُمْ، وَالْمارِقَهُ مِنَ السَّماءِ الْعُلْیا اَعْناقُهُمْ،

بعضی قدمهایی ثابت در قعر زمینها، و گردن هایی بالاتر از برترین آسمان،

وَالْخارِجَهُ مِنَ الاَْقْطارِ اَرْکانُهُمْ، وَ الْمُناسِبَهُ لِقَوائِمِ الْعَرْشِ اَکْتافُهُمْ،

و هیکل هایی از پهندشت هستی گسترده تر، و دوشهایی مناسب پایه های عرش دارند،

ناکِسَهٌ دُونَهُ اَبْصارُهُمْ، مُتَلَفِّعُونَ تَحْتَهُ بِاَجْنِحَتِهِمْ، مَضْرُوبَهٌ بَیْنَهُمْ

دیدگانشان در برابر عظمت عرش به زیر افتاده، و در زیر آن جایگاه در بالهای خود پیچیده اند، بین آنان

وَ بَیْنَ مَنْ دُونَهُمْ حُجُبُ الْعِزَّهِ وَ اَسْتارُ الْقُدْرَهِ، لایَتَوَهَّمُونَ رَبَّهُمْ

و موجودات مادونشان حجابهایی از عزت و پرده هایی از قدرت افکنده شده، در خیال خود برای خداوند

بِالتَّصْویرِ، وَ لایُجْرُونَ عَلَیْهِ صِفاتِ الْمَصْنُوعینَ، وَ لایَحُدُّونَهُ بِالاَْماکِنِ

صورتی تصویر ننمایند، و صفات او را چون اوصاف مخلوقات نینگارند، و به اماکن محدودش نسـازنـد

وَ لایُشیرُونَ اِلَیْهِ بِالنَّظائِرِ.

و او را بـه هماننـد و امثـال اشـاره نکننـد.

مِنْها فی صِفَهُ خَلْقِ آدَمَ عَلَیْهِ السَّلامُ

قسمتی از این خطبه در وصف آفرینش آدم(ع)

ثُمَّ جَمَعَ سُبْحانَهُ مِنْ حَزْنِ الاَْرْضِ وَ سَهْلِها، وَ عَذْبِها وَ سَبْخِها،

سپس خداوند سبحان از قسمت های سخت و نرم و شیرین و شور زمین خاکی را جمع کرد

تُرْبَهً سَنَّها بِالْماءِ حَتّی خَلَصَتْ، وَلاطَها بِالْبِلَّهِ حَتّی لَزُبَتْ،

و بر آن آب پاشید تا پاک و خالص شد، آن گاه آن مادّه خالص را با رطوبت آب به صورت گل چسبنده درآورد،

فَجَبَلَ مِنْها صُورَهً ذاتَ اَحْناء وَ وُصُول، وَ اَعْضاء وَ فُصُول.

سپس از آن گِل صورتی پدید کرد دارای جوانب گوناگون و پیوستگی ها، و اعضای مختلفه و گسیختگی ها.

اَجْمَدها حَتَّی اسْتَمْسَکَتْ، وَ اَصْلَدَها حَتّی صَلْصَلَتْ،

آن صورت را خشکاند تا خود را گرفت، و محکم و نرم ساخت تا خشک و سفالین شد،

لِوَقْت مَعْدُود، وَ اَجَل مَعْلُوم. ثُمَّ نَفَخَ فیها مِنْ رُوحِهِ فَمَثُلَتْ

و او را تا زمان معین و وقت مقرر به حال خود گذاشت. سپس از دَم خود بر آن ماده شکل گرفته دمید

اِنْساناً ذا اَذْهان یُجیلُها، وَ فِکَر یَتَصَرَّفُ بِها، وَ جَوارِحَ

تا به صورت انسانی زنده درآمد دارای اذهان و افکاری که درجهت نظام حیاتش به کار گیرد، واعضایی

یَخْتَدِمُها، وَ اَدَوات یُقَلِّبُها، وَ مَعْرِفَه یَفْرُقُ بِها بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ

که به خدمت گیرد، و ابزاری که زندگی را بچرخاند، و معرفتش داد تا بین حق و باطل تمیز دهد

وَ الاَْذْواقِ وَالْمَشامِّ وَالاَْلْوانِ وَ الاَْجْناسِ، مَعْجُوناً بِطینَهِ الاَْلْوانِ

و مزه ها و بوها و رنگها و جنسهای گوناگون را از هم بازشناسد، در حالی که این موجود معجونی بود

الْمُخْتَلِفَهِ، وَ الاَْشْباهِ الْمُوْتَلِفَهِ، وَ الاَْضْدادِ الْمُتَعادِیَهِ، و الاَْخْلاطِ

از طینت رنگهای مختلف، و همسانهایی نظیر هم، و اضدادی مخالف هم، و اخلاطی

الْمُتَبایِنَهِ، مِنَ الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ، وَ الْبِلَّهِ وَ الْجُمُودِ، وَ الْمَساءَهِ

متفاوت با هم، از گرمی و سردی و رطوبت و خشکی و ناخوشی

وَ السُّرُورِ. وَ اسْتَأْدَی اللّهُ سُبْحانَهُ الْمَلائِکَهَ وَدیعَتَهُ لَدَیْهِمْ، وَ عَهْدَ

و خوشی. از فرشتگان خواست به ادای امانتی که نزد آنان داشت، و وفا به عهدی

وَصِیَّتِهِ اِلَیْهِمْ فِی الاِْذْعانِ بِالسُّجُودِ لَهُ، وَ الْخُشُوعِ لِتَکْرِمَتِهِ،

که به آنان سفارش کرده بود در انجام سجده بر آدم و فروتنی برای اکرام به او اقدام نمایند،

فَقالَ سُبْحانَهُ: «اسْجُدُوا لاِدَمَ. فَسَجَدُوا اِلاّ اِبْلیسَ» اعْتَرَتْهُ الْحَمِیَّهُ،

در آن وقت به فرشتگان گفت: «بر آدم سجده کنید. همگان سجده کردند جز ابلیس» که غرور و تکبر او را گرفت،

وَ غَلَبَتْ عَلَیْهِ الشِّقْوهُ، وَ تَعَزَّزَ بِخِلْقَهِ النّارِ، وَ اسْتَهْوَنَ خَلْقَ

و بدبختی بر او چیره شد، و به آفریده شدنش از آتشْ احساس عزت و برتری نمود، و به وجود آمده از خاک

الصَّلْصالِ. فَاَعْطاهُ اللّهُ النَّظِرَهَ اسْتِحْقاقاً لِلسُّخْطَهِ، وَ اسْتِتْماماً

خشکیده را پست و بی مقدار شمرد. خداوند هم او را برای مستحق شدنش به خشم حق، و به کمال رساندن

لِلْبَلِیَّهِ، وَ اِنْجازاً لِلْعِدَهِ، فَقالَ: «اِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ اِلی یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ».

آزمایش و به انجام رسیدن وعده اش مهلت داد، به او گفت: «تو از کسانی هستنی که تا وقت معین مهلت در اختیار آنان است».

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***