به گزارش سلام نو، ایالات متحده آمریکا به عنوان رکورددار بیشترین تعداد مبتلایان شناسایی شده به کووید-۱۹، بیشترین تعداد جانباختگان ناشی از کرونا را هم با عبور از ۴۱ هزار کشته، به خود اختصاص داد.
اگرچه منابع رسانهای آمریکا اعلام کردهاند دستگاههای اطلاعاتی این کشور در ابتدای سال جدید میلادی نسبت به شیوع این ویروس در آمریکا هشدار داده بودند اما رئیس جمهوری آمریکا که رشد اقتصادی و تداوم سیاستهای یکجانبه خود علیه کشورهای دیگر همچون چین را در سرلوحه برنامههای انتخاباتی خود قرار داده بود، حاضر نشد توجه جدی به این مساله داشته باشد.
این در حالی است که در همان ایام برخی از اعضای کنگره از جمله رئیس کمیته اطلاعاتی سنا به فروش سهام خود اقدام کرده بود چرا که در سایه رانت اطلاعاتی پی برده بود که شرایط اقتصادی به زودی رو به وخامت خواهد گذاشت.
با این حال، هیچ یک از جمهوریخواهان سنا حاضر نشدند در آن ایام از دونالد ترامپ بخواهند اقدام جدی و پیشگیرانهای انجام دهد، هرچند ترامپ در دفاع از عملکرد خود مدعی شده است در اوایل سال جدید میلادی، ورود مسافران از چین را ممنوع کرده است.
گسترش سریع کرونا به گونهای رقم خورد که سرانجام ترامپ تصمیم گرفت در یک نشست خبری حاضر شود و مایک پنس معاون اول خود را به عنوان مسئول کارگروه مبارزه با کرونا منصوب کند اما باز هم کوشید با ناچیز قلمداد کردن خطر کرونا، آن را نسبت به مرگومیر ناشی از آنفلوآنزا مقایسه کند.
ترامپ در ۱۹ اسفندماه و سه ماه پس از انتشار ویروس کرونا در چین، در یادداشت توئیتری خود نوشت سالانه در آمریکا ۷۰ هزار نفر بر اثر آنفلوانزا کشته میشوند، چرا جایی تعطیل نمی شود؟
اما در همان روز، بورس آمریکا به دلیل شیوع کووید-۱۹ و اختلاف نفتی بین عربستان و روسیه، شاهد بدترین سقوط خود شد. تداوم سیر نزولی بورس، تاب ترامپ را به پایان رساند و ناچار به تسلیم در برابر این ویروس شد.
ایالت واشنگتن در ابتدا کانون این بیماری اعلام و به فاصله کمی، نخستین مورد ابتلا به ویروس کرونا در نیویورک هم اعلام شد. همین مساله کافی بود تا ولولهای در مهمترین ایالت آمریکا شکل گیرد و در کمتر از یک هفته بخش زیادی از مدارس این ایالت تعطیل و به سرعت به کل ایالت تسری یافت و پس از آن هم قرنطینه مستولی شد.
در فاصله زمانی کمتر از سه ماه، تعداد مبتلایان به کووید-۱۹ در آمریکا به طرز بیسابقهای افزایش یافت؛ ظرفیتهای بیمارستانی تکمیل شد، تجهیزات مورد نیاز وجود نداشت، فرمانداران از دولت فدرال درخواست دستگاه تنفسی، ماسک و لباسهای محافظتی برای کارکنان بیمارستانی داشتند، اما ترامپ از زمان روی کار آمدن خود، تیم مشاوران پزشکی را برکنار کرده و انبارهای استراتژیک بهداشتی درمانی هم تهی شده بود.
از نظر ترامپ، انبارهای ذخایر استراتژیک نفتی در این برهه که قیمت نفت به شدت کاهش یافته است، مهمتر بود چرا که میشد با قیمت اندکی این منابع را کامل کرد.
فعالیتهای انتخاباتی هم در سایه کرونا تعطیل شد اما ترامپ راه آن را حضور روزانه در نشستهای خبری دانست. او به خوبی اطلاع داشت اگر حضور پررنگ در رسانه نداشته باشد، کمبودهای شدید بهداشتی درمانی، افزایش مرگومیر و بهرهبرداری رسانههای مخالف، طومار او را پیش از رسیدن به انتخابات در هم می پیچند.
او سعی کرد با ایجاد یک پروپاگاندای واقعی، نشان دهد اشراف کاملی بر شرایط حاکم بر این کشور دارد و میکوشد در همکاری کامل با فرمانداران اعم از جمهوریخواه و دموکرات، گسترش این بیماری را متوقف سازد.
ترامپ از یک عدد فرضی در این زمینه استفاده کرد. عددی که گفته می شد در صورتی که کشور در قرنطینه کامل قرار نگیرد و فاصله اجتماعی رعایت نشود، میتواند تعداد کشتههای این بیماری را به میلیونها نفر برساند.
او مبنای درستی کار خود را نرسیدن تعداد جان باختگان کرونا به این عدد دانست و پس از آنکه، متوجه شد ممکن است این رقم به ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار کاهش یابد، فرضیه دیگری را مطرح کرد تا این موفقیت را به تیم و در راس آن به خود اختصاص دهد.
رئیس جمهوری آمریکا، این بار یک عدد مفروض دیگری را اعلام کرد و آن احتمال ۶۰ هزار کشته در اثر کرونا بود. او با اصرار بر این عدد که ۲۰ هزار نفر تا رسیدن به آن باقی است، تلاش دارد بگوید در سایه رهبری و هدایت او بوده است که تعداد جان باختگان حتی به ۱۰۰ هزار نفر هم نرسید.
اصرار او بر داروی تایید نشده هیدروکسی کلروکوئین که یک داروی ضد مالاریا است و مصرف آن میتواند عوارض مرگآوری هم داشته باشد، ره به جایی نبرد و سرانجام بر تمرکز بخشهای دارویی کشور بر یافتن یک درمان موثر بر این بیماری خبر داد که مشخص نیست نتیجه آن چه زمانی خواهد بود.
اگرچه ترامپ و حامیان وی اصرار دارند تا بگویند دلیل رتبه نخست آمریکا در ابتلا به کرونا ناشی از حجم انبوه آزمایشی است که انجام شده اما تاکنون نگفتهاند دلیل ناتوانی نجات بیماران و افزایش مرگومیر ناشی از این بیماری چیست.
ترامپ علاوه بر اینکه مرزهای کشورش را به روی پروازهای چین و اروپا بست و اینگونه شعار «آمریکا اول» خود را محقق ساخت، با بهرهمندی از یک بسته حمایتی ۲.۲ تریلیون دلاری، کسری بودجه آمریکا را هم در رتبه نخست قرار داد و این مردم آمریکا و شاید نسلهای بعدی هستند که باید با پرداخت مالیات گزاف، این بدهی دولت را کاهش دهند.
او اکنون در تلاش است تا بسته حمایتی دیگری را هم از سد کنگره بگذراند تا به زعم خود به بنگاههای تجاری کوچک کمک کند، هرچند که هر دوی این بستهها، در زد و بندهای سیاسی تهیه و تصویب می شود.
با همه اینها، ترامپ هنوز موفق نشده است تا اقتصاد کشور را بازگشایی کند و در این مسیر، تحریک طرفدارانش برای شکستن قرنطینه و همچنین شعلهور ساختن نزاع داخلی را یکی از راههای انحراف افکار از ناتوانی دولت خود میبیند.
/ایرنا