سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر: فیلمهای اعتراضی آثاری هستند که با مفهوم اعتراض شهروندان به مسئولان و یا شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ساخته میشوند، گاه کلیت فیلم مانند «اسرار گنج دره جنی» کنایهای اعتراضی به نحوه مدیریت اقتصادی دهه پنجاه است و یا مثل «آژانس شیشهای» فریادی بلند بر سر مدیران و سیاستگذاران است.
«خروج» فیلم اعتراضی تازه ابراهیم حاتمیکیا در سال پایانی دولت حسن روحانی و در نقد سیاستهای اوست، به این بهانه مروری میکنیم بر شش فیلم برتر اعتراضی سینمای ایران از دهه چهل تا دهه نود از «قیصر» تا «سنتوری».
«قیصر»:
فیلم کالت و محبوب مسعود کیمیایی قدیمیترین و در عین حال بهترین فیلم اعتراضی سینمای ایران است. ناامیدی مطلق از سیستم و قوانینش که باعث خلق قهرمان و بروز فردیت و خونخواهی میشود. در این میان چاقو وسیله عدالتخواهی قهرمان داستان است. تٲثیر این فیلم و محبوبیت و جریان سازیاش را نمیتوان در همه اتفاقات سیاسی و اجتماعی سالهای بعدش نادیده گرفت.
«دایره مینا»:
مهرجویی از همان فیلم «گاو» نشان داده بود روشنفکر منفعلی نیست که بخواهد از دولت پول بگیرد و از جهان خیالی و آرمانهای پوچش بگوید. فیلمهای او تیغ برّنده اجتماعی داشتند و این برّندگی در «دایره مینا» از نقد اجتماعی به یک اعتراض صریح به ساختاری آلوده رسید. «دایره مینا» در آستانه انقلاب پنجاه و هفت تصویری شفاف از جامعه دوران خودش است.
«آژانس شیشهای»:
تا دهه هفتاد و در دوران مدیریت بسته سینمای گلخانهایی به سختی بتوان فیلمی با مفهوم اعتراض پیدا کرد. «آژانس شیشهایی» و ابراهیم حاتمیکیا سدشکن سینمای اعتراضی دهه هفتاد شدند و چندین فیلم اعتراضی و انتقادی بعد از فیلم حاتمی کیا ساخته شد. قهرمانی که آرمانها و هشت سال دفاع از کشورش را در تضاد با با وضعیت کشور و سیاستهای دولتش میبیند. فیلمی که حاتمیکیا را در مرکز توجه رسانهایی دهه هفتاد قرار داد
«دو زن» :
دوران خوب فیلمهای انتقادی و اعتراضی در دهه هفتاد ادامه داشت و نمونههای زیادی را از فیلمسازان مختلف میشود در این مقطع مثال زد.«دو زن»از بهترین و متفاوت ترین آنها ساختهی تهمینه میلانی است. فیلمی که موجسوار نبود و با نگاه اعتراضی و انتقادی به دنبال فروش نرفت. «دو زن» با بازی به یاد ماندنی نیکی کریمی مروری تاریخی و انتقادی از مسیر یک قهرمان زن و تلاشش برای ایفای حقش در ساختارهای هر دوران است.
«سنتوری»:
مهمترین فیلم اعتراضی دهه هشتاد داستان تلاش یک هنرمند برای بقا و حفظ فردیت و هنرش در شهری است که هنرمند چیرهدستش را به دام اعتیاد و سقوط میکشاند و این فردیت و یا همان «سنتور» است که هنرمند را زنده نگه میدارد. بعد از گاو، دایره مینا و بانو باز هم یک فیلم توقیفی دیگر در کارنامه مهرجویی ثبت شد. فیلم توقیفی مهرجویی اما تا همیشه زنده و برای هر دورانی صاحب پیشنهاد است.
«عصبانی نیستم»:
رضا درمیشیان به تصور آغاز نگاه فرهنگی متفاوت در دولت روحانی به تندترین و صریحترین شکل ممکن به روایت زندگی یک دانشجو در بحرانهای سالهای انتهایی دهه هشتاد پرداخت. فیلم اما امتیازاتش را از حرفها و کنایههای سیاسیاش نمیگیرد. از قهرمان فعال و عشقش میگیرد. اگر اشک و ماتمی در کار است نه برای سیاستمداران بلکه برای عشقی است که دارد قربانی میشود. فیلمی که توقیف شد و با سیاستهای فرهنگی دولت دهم و یازدهم تا امروز و ساخته شدن «خروج» دیگر انگار ردپایی از آثار معترض نیست.
نگارنده : بهنام شریفی