ویروس کرونا، با همه ضرر و زیان و معایبی که داشته است، محاسنی را نیز به همراه داشته. حال این ویروس در یک بستر کوچک تر همانند سینما نیز علاوه بر معایب می تواند فواید فراوانی داشته باشد که گذر زمان به محاسن این ویروس بر بدنه سینمای ایران مهر تاییدی خواهد زد.

سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر : آیا مقدر است که یک ویروس مرگبار وارداتی سینمای ما را احیا کند و به زندگی عادی برگرداند و نظام تولید را از گزند ده‌ها ویروس و باکتری و‌ میکروب دیگر که مدتی‌ست تتمه‌جان رنجورش را فرا گرفته نجات دهد؟

جوابش را نمی‌دانم، اما از خود سینما یاد گرفتیم رویابین و چشم‌انتظار معجره باشیم، نمایش آنلاین فیلم‌ها و تکنولوژی رو به رشد وی او‌ دی و متعلقاتش اگر با ساز و‌ کار درست، زیرساخت‌های مناسب، دانش و امکانات فنی روزآمد و نگاه سلامت به مقوله‌ی تولید و‌ پخش همراه شود، یک‌تنه قادر است بساط بخشی از شیادی و جعل و دروغ را در این حرفه جمع کند، مسیر سالم و به‌روز و امتحان‌پس‌داده‌ای که می‌تواند محصول را بی‌واسطه دست مخاطب برساند و‌ دست واسطه‌ها و دلالان و گردنه‌بگیران را قلم کند.

دیگر نه از عددسازی و جعل آمار کاری برمی‌آید، نه می‌شود سر سرمایه‌گذارهای تازه‌کار را به سادگی شیره مالید، قیمت تولید معقول و دستمزدها منطقی خواهد شد. هر کسی در این بازار سالم می‌تواند به قدر هوش و عرضه و‌ توان و‌ خلاقیتش رقابت کند و شاید دیگر شرافت معادل تنگدستی نباشد، با لابی و رابطه نشود نابلدی و بلاهت را پوشاند و سوگلی‌ها و هم‌پالگی‌های قدرت و ثروت بیهوده به نان و نوا نرسند.

در این شرایط اگر بازیگری پول نجومی هم بگیرد، لابد حق اوست و خیلی بیشترش را به چرخه‌ اقتصاد سینما برمی‌گرداند، صاحبان فیلم دیگر در به در کم و زیاد سهم‌شان از فضای محدود و محقر سالن‌های نمایش نخواهند شد و برای چند سانس بیشتر لازم نیست پول و سکه شاباش کنند، سینمای مستقل، بدنه، ژانر، سیکل، فیلم آلترناتیو، تجربی، جریان اصلی و الخ دوباره معنی و‌ مفهوم‌شان را از این بلبشوی کنونی پس خواهند گرفت و آن‌وقت باز همه چیز کمی شبیه همه جا می‌شود، فیلم و سرگرمی مستقیم در خانه‌های مردم را خواهد زد و آن‌وقت فقط آثاری رنگ پرده را می‌بینند که لایقش باشند.

می‌دانم، خوب می‌دانم واژه واژه‌ی این متن چه‌قدر رویاپردازانه و‌ ایده‌آلیستی و معصومانه است و خبر دارم از قدرت پول و فساد محتومی که مناسبات جدید ایجاد خواهند کرد، مشکلات و کمبودهای این رویکرد تازه را می‌فهمم و منتقدانش را درک می‌کنم، با این حال هر چه باشد، شک ندارم از اضمحلال و فضاحت فعلی لاقل تا مدتی کمتر خبری خواهیم شنید؛ باز چند سال تا برگشتن نظام تولید و‌ پخش فیلم به مرزهای باورنکردنی فساد متعفن این روزها فرصت هست و احیانا مدتی طول می‌کشد تا کاسه‌لیسان بازار جدید به صرافت بیفتند برای رها کردن دزدان و مفسدان نامه‌ فدایت شوم امضا کنند و از دزدها قدیس بسازند و نواله‌ ناگزیر را گردن‌ کج کنند، آن‌ها باز هم در صف جیره‌خواری نوبت‌شان محفوظ است، همچون پادری که همیشه پشت در پهن است!

کووید-۱۹ از این منظر می‌تواند اسم رمز روزگار نو فیلم‌سازی در ایران باشد و چه‌بسا کرونا با همه‌ی هول و‌ هراس و فاجعه‌بار بودنش شروع آبادی از پس چند سال ویرانی شود، چون‌ اگر چنین شود گانگسترها باید دنبال سوراخ‌های دیگری برای رسوخ و‌ نفوذ و جویدن ریشه‌های سینما بگردند یا اصلا نتوانند در این زمین تازه بازی‌های کهنه راه بیندازند و مردم هم ممکن است به ده‌ها دلیل این مدل جدید تماشا را بپسندند و با آن خو بگیرند و الگوی مصرف در سینما تغییر اساسی کند.

به طور خلاصه؛ هیچ بعید نیست «خروج» حاتمی‌کیا ناخواسته راه خروج از تباهی محتوم را نشان ‌دهد، حتی اگر این تحول هم ‌ناگزیر پیشگامان خود را قربانی کند؛ از اوج به حضیض!

نگارنده : نیما حسنی نسب

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید