کرونا نه تنها زندگی ما انسان ها را در تمام ابعاد دستخوش تغییرات کرده بلکه صدماتی را نیز متوجه زندگی حیوانات کرده است. حیوانات شهری این روزها از همیشه گرسنه تر و بی پناه ترند.
تعطیلی رستوران ها، غذا خوری های بیرون بر، ساندویچی ها و دکه های غذافروشی خیابانی در سطح شهر که زمانی کم و زیاد به هر حال منبع غذایی حیوانات بودند از بین رفته است. دیگر رستورانی نیست که ته مانده غذاهایش شکم حیوانات شهری را اندکی سیر کند. سال هاست که سطل های زباله، اصلی ترین منبع غذایی سگ ها، گربه ها، موش ها، کلاغ ها و دیگر حیوانات کوچک از جمله حشرات است. حیواناتی که تقریبا هیچ وقت سیری کامل و غذای پاکیزه را تجربه نمی کنند. پیدا کردن غذا از میان زباله های کثیف، آلوده و اغلب خطرناک کار ساده ای نیست. از شان انسانی شما و احتمالا مقام شامخ اشرف مخلوقات بودنتان چیزی کاسته نمی شود خود را به جای یک گربه مادر بگذارید. گربه ای که نه تنها خودش گرسنه است، بلکه چند بچه گرسنه تر از خودش هم منتظرند مادر برایشان غذایی بیاورد. یا سگی که چهار بچه تازه به دنیا آمده اش، به سینه های بدون شیر مادرشان به امید شیر مک می زنند و سینه های خشک او شیری ندارد. شهروندانی که با پیف پیف و اه اه و شکلک های مختلف دیگر از کنار این حیوانات عبور می کنند؛ گربه و سگ بودن کار آسانی نیست. فرو رفتن در حجمی از زباله و شیرآبه بدبو و کثیف آن، دشوارترین و غم انگیزترین کار برای حیوانات شهری است. آنها ناچارند شکم خود را از میان آشغال ها سیر کنند. از میان هر چیز غیر قابل تصور و حال به هم زن. مثل موهای گلوله شده، انواع پوشک ها، چیزهای گندیده و یا چیزهای خطرناکی مثل شیشه های شکسته. به شخصه بارها گربه هایی را دیده ام که در همین سطل های زباله، با شیشه های شکسته و تیز که در نهایت بی مبالاتی رها شده بودند؛ جایی از صورت یا دست ها و پاهایشان بریده، عفونت کرده و در شکلی تلخ و دردناک مرده اند.
اگر فکر می کنید فرو رفتن یک سگ با آن جثه بزرگ در سطل های زباله شهری کار آسانی است، سخت در اشتباهید چون حیوانات هم به اندازه ما نه تنها حق دارند غذای کافی داشته باشند؛ بلکه مایل هستند غذای پاکیزه بخورند. زندگی من همیشه با حیوانات گذشته است. آنها را دوست دارم و برای آنها و گیاهان به اندازه سهم انسان بودن خود حق حیات قائلم. هر چند بر این خودخواهی ترسناک و غم انگیز که از گوشت آنها تغذیه نکنم، فائق نشده ام. سال هاست در حد توان به گربه ها، سگ ها و کلاغ ها غذا می دهم. مادرم هم همین کار را می کرد. تقریبا تمام عمر. قدر مسلم من و مادرم آن غذا را در سطل زباله نمی ریختیم تا حیوانات خودشان بروند و بخورند. بلکه روی تکه ای کاغذ روزنامه، نایلون و این اواخر در ظرف های یک بار مصرف برای آن ها غذا می گذاشتیم و دو ظرف پر از شیر و آب تمیز. حتا وقت هایی شده در تابستان های گرم ظرف آبشان را پر از یخ کرده ام تا آن ها نوشیدن آب خنک، گوارا و تمیز را تجربه کرده و کمی هم خنک شوند. تاکید بر آب پاکیزه به این دلیل است که تقریبا یکی از اصلی ترین مشکلات حیوانات شهری، عدم دسترسی به آب است. آب پاکیزه که بماند.
همشهریان عزیزی که از کنار گربه ای گذشته اند که از جوی کثیفی در حال نوشیدن آب بوده ؛ لطفا بدانید که آن حیوان بسیار تشنه بوده و از ناچاری جوی کثیفی را که آغشته و آلوده به آب دهان و خلط بینی و ادرار و چیزهای دیگر است، برای رفع تشنگی منبع قرار می دهد. تازه این در بهترین حالت است. چون در خشک سالی که سال هاست به آن مبتلاییم و گرمای زیادی که اندک آب جوی ها را نیز تبخیر می کند ؛ حیوانات شهری علاوه بر گرسنگی ، رنج دردناک تشنگی را هم باید تحمل کنند.
و حالا با توجه به فراگیر شدن بیماری، زندگی این حیوانات بسیار سخت تر از قبل شده است. برای مثال منطقه دربند سگ های خیلی زیادی دارد. آنها در دسته های بزرگ و به شکل فامیلی زندگی می کنند. کسانی که ساکن این منطقه هستند و یا برای گردش و کوهنوردی به دربند می آیند، هماره شاهد خیل سگ ها بوده اند. در این منطقه هم چنین حیوانات دیگری از جمله سنجاب، روباه، خرگوش و انواع پرندگان مثل دسته های بزرگ طوطی های سبز رنگ، سار و مینا زندگی می کنند. در مورد سگ ها، گربه ها و روباه ها باید تاکید کرد که تعطیلی رستوران های این منطقه، دسترسی آنها را به غذا بسیار محدودتر از گذشته کرده است و گله های سگ های گرسنه که برای پیدا کردن غذا برای خودشان و بچه هایشان سرگردان هستند؛ بیش از قبل قابل مشاهده است. حتی کلاغ هایی را می توان دید که آن ها نیز بر دیواره سطل های زباله شهری در جست و جوی غذا هستند. درباره موش ها صحبت نمی کنم که آن ها هم البته که حق زندگی و غذا دارند و افزایش تعداد آنها و مزاحمت های ایجاد شده، به طور مستقیم به نحوه زندگی ما انسان ها، آلودگی هایی که ایجاد کرده ایم و ایجاد اختلال در نظم چرخه حیات مرتبط است.
اما در این روزهای سخت باید به حیوانات رسیدگی کرد. من تجربه شخصی خود را با شما سهیم می شوم.
من برایشان گردن یا اسکلت مرغ می خرم. فروشنده مرا می شناسد و اغلب با ارزان تر حساب کردن خودش هم در این کار نیک سهیم می شود. گردن ها را می شویم، بسته بندی کرده و در فریزر می گذارم. هر روز یکی از بسته ها را برایشان می پزم و نان های اضافه را در آن ترید می کنم و کنار خانه یکی از همسایه های مهربان و مسولیت پذیر که یک سطل بزرگ آب برایشان گذاشته، قرار می دهم. سگ ها موجودات بسیار قدردانی هستند و تمام مدتی که غذا می خورند یا دمشان را برای تشکر تکان می دهند یا نگاهت می کنند. اما به هر حال صدمه هایی که از آزار بسیاری از انسان ها دیده اند، موجب می شود چه گربه ها و چه سگ ها و کلاغ ها و به خصوص روباه ها که اواخر شب و هراسان و با احتیاط بیرون می آیند؛ فاصله خود را حفظ کنند .
اما اگر حوصله، علاقه و یا وقت چنین کارهایی را ندارید، کافی است قدری نسبت به ته مانده غذای خود دست و دلبازی نشان داده و آن را در ظرفی تمیز کنار دیوار خانه خود و یا در کنار یک درخت قرار دهید. نتیجه مهم و مفید این کار مستقیم به خود ما برمی گردد. چون وقتی حیوانات شهری از ظرف غذا و آب تمیزی که برای آنها گذاشته شده سیر شوند، دیگر به سراغ زباله ها نرفته، موجب انتشار آلودگی و یا آسیب به خودشان نمی شوند.
پیشنهاد مفید دیگر تهیه غذای خشک از فروشگاه های مربوط به حیوانات است. می توان ظرف های یک بار مصرف را پر از غذای خشک کرد و به تماشای سگ ها و گربه هایی نشست که با آرامش در حال خوردن غذا و نوشیدن آب هستند. ما انسان ها سال های درازی است که به شکل بی شرمانه ای حقوق طبیعت و دیگر جانداران را پایمال کرده ایم. شاید و قدر مسلم یکی از پیام های این ویروس فراگیر شده که با قدرت تمام، به زندگی انسان ها دستور توقف داده؛ اندکی تامل راجع به عملکردش نسبت به محیط زیست و حیوانات باشد. آنها را دریابیم و با حیوانات مهربان باشیم.
قدر مسلم سلبریتی ها و به خصوص آنهایی که به حقوق حیوانات علاقه مند هستند، در انعکاس شرایط حیوانات و دعوت از مردم برای کمک به حیوانات گرسنه می توانند نقش موثری داشته باشند. کسانی چون هدیه تهرانی، شهره سلطانی، بهاره رهنما، محمدرضا فروتن و …