ریچارد فریدمن، روانپزشک و متخصص سلامت روان در یادداشتی در نیویورک تایمز به بررسی واکنش‌های احساسی و عصبی این روزهای مردم، به خصوص مردم آمریکا، به ویروس کرونا پرداخته.

او در این یادداشت هرچند کرونا را خطرناک می‌داند، اما دلیل اصلی وحشت از آن را نه میزان خطرش بلکه تازه بودن و همه‌گیری آن می‌داند و راه‌کار مقابله با آن را نیز نوع دوستی می‌داند.

او در یادداشت خود می‌نویسد: آیا از این که به کرونا مبتلا شوید وحشت دارید؟ آیا نگران هستید که به حد کافی آماده رو به رو شدن با این بیماری هستید یا نه؟ خب حق دارید!

در طی چند روز گذشته بخش قابل توجهی از بیمارانم با من تماس گرفتند و درباره دو یا سه برابر کردن دُزهای مصرفی داروهای ضدافسردگی و ضداسترس خود سوال پرسیدند تا بتوانند در صورت لزوم آمادگی بیشتری برای مواجه با شرایط داشته باشند.

در سرتاسر کشور مردم در حال انبار و ذخیره غذا برای شرایط قرنطینه هستند و مواد ضدعفونی کننده و شوینده نه تنها از قفسه فروشگاه‌ها غیب شده بلکه حتی تهیه آنلاین آن تقریبا غیرممکن شده است!

من واقعا انگیزه بیمارانم برای مقابله با تهدید این بیماری و شیوه مواجه شدن با آن را درک می‌کنم ولی واقعیت این است که افزایش میزان تجویز دارو برای بیمارانم در این شرایط خاص به معنای کاهش دارو برای دیگر بیماران است و من به همین درخواست افزایش دُز مصرفی داروها را رد می‌کنم.

من به عنوان یک روانپزشک به بیماران می‌گویم که اضطراب و ترس آن‌ها تناسبی با واقعیت ندارد، مسئله که درست است و خود آن‌ها نیز قادر به تشخیص آن هستند ولی وقتی ترس همه‌گیر می‌شود شرایط تغییر می‌کند و محاسبه ریسک واقعی سخت می‌شود.

در این شرایط واقعا نیاز به هوشیاری وجود دارد چون کرونا خطری غیرقابل پیش بینی است و با توجه به وضعیت موجود واکنش شدید نسبت به آن عقلانی‌تر از دست کم گرفتنش به نظر می‌رسد.

واقعیت این است که ما عموما مایل به دست بالا گرفتن بیش از حد خطرات تازه هستیم. من می‌توانم با ارجاع دادن شما به آمار این را ثابت کنم که خطر مرگ شما به خاطر کرونا کمتر از خطر مرگ به علت‌های دیگر در زندگی روزمره است، هرچند بعید است در این وضعیت شما آن را باور کنید.

طبق اعلام مرکز کنترل و پیشگیری بیماری‌های آمریکا در سال 2017 میلادی 169،000 آمریکایی به خاطر تصادف جان خود را از دست دادند و 648،000 نفر در اثر حمله قلبی درگذشتند این در حالی است که بر اساس آمار از صبح روز یکشنبه 19 آمریکایی در اثر کرونا جان خود را از دست دادند.

اما چرا شما با شنیدن این آمار احساس خوبی نمی‌کنید؟ واقعیت این است که ما مایل هستیم بدترین حالت ممکن را در مواجه با تهدیدات و خطرات جدید متصور شویم، در حالی که ریسک خطرات روزمره را به دلیل اینکه به آن‌ها عادت کرده‌ایم دست کم می‌گیریم. این استراتژی هرچند امن‌ترین راه ممکن نیست ولی به هر شکل قابل توجه است و عموما مورد استفاده قرار می‌گیرد و در این شرایط امکان محاسبه درست و عقلانی ریسک خطرات از بین می‌رود.

خبر خوب این است که حتی در مواجهه با ترس و حتی در این شرایط ما این توانایی را داریم که به شیوه‌ای عمل کنیم که میزان سرایت بیماری حتی در دوران اوج شیوع را کاهش دهد. این یعنی توانایی این را داریم که به گونه‌ای واکنش نشان دهیم که به سود همه باشد.

به عنوان مثال اگر شما بگویید که حضور مردم با علائم بیماری در محل کار امکان بیماری همکارانشان را افزایش می‌دهد آن‌ها میل کمتری به ماندن در خانه دارند تا زمانی که به آن‌ها بگویید حضورشان در محل کار قطعا همکارانشان را بیمار می‌کند! در واقع انگیزه اصلی این جا بیش از هرچیز نوع دوستی است.

درسی که از این مثال برای دنیای واقعی می‌توان گرفت این است که مسئولان بهداشت و درمان به شکل بی‌پرده باید به مردم بگویند که واکنش‌های خود خواهانه به یک بیماری همه‌گیری هم‌چون حضور در محل کار در هنگام بیماری یا نشستن دست‌ها سلامتی تمام جامعه را تهدید می‌کند.

شکی نیست که همه ما در مواقع ضرورت می‌توانیم به نفع هم نوع خود عمل کنیم و در این راه گام برداریم. در این مواقع چهره‌های مطرح در سطح جامعه باید با صدای بلند و صریح به مردم بگویند که هنگام بیماری نباید به سرکار یا مسافرت بروند و به هیچ وجه نباید مواد غذایی و بهداشتی را بیش از حد نیازشان ذخیره کنند.

اما زمینه تحقق تمام این مسائل وجود رهبرانی اخلاقی و مقتدر در سطح جامعه است که وجدان همه ما را بیدار کنند و به ما یادآور شوند که در اپیدمی کرونا همه کنار هم هستیم.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***