سلام نو – سرویس سیاسی: ایران این روزها یکی از شدیدترین بحرانهای دهه اخیر یا حتی چند دهه اخیر خود را به واسطه شیوع کرونا تجربه میکند، بحرانی که برخی مسئولان و غیرمسئولان سعی در عادی جلوه دادن آن دارند.
آنها معتقدند نباید شرایط را بحرانی جلوه داد چون بحرانی بودن شرایط از یک سو جامعه را درگیر نگرانی میکند و از سوی دیگر از نظر بین المللی باعث افت پرستیژ کشور میشود.
اما آیا این دیدگاه نسبت به شرایط فعلی کشور درست است و آیا برای بهبود شرایط غیرعادی باید به شکل عادی با آن برخورد کرد؟ تصور کنید چند عضو خانواده شما تصادف کردهاند. برخی مردهاند و برخی با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. در این شرایط شما از اطرافیان خود، به خصوص پدر، مادر یا برادر خود انتظار دارید چه کنند؟
طبعا اگر در چشم شما نگاه کنند، بخندند و بگویند مشکلی نیست نه تنها مشکلی حل نمیشود بلکه عصبانیتر میشوید و فکر میکنید که آنها چیزی را پنهان میکنند. در واقع شما انتظار دارید آنها در این شرایط غیرعادی به جای یک واکنش عادی یک واکنش غیرعادی و فوقالعاده نشان بدهند. امیدوار باشند ولی با پذیرش شرایط برای انتقال مریضهای شما به بیمارستان بهتر تلاش کنند و از نظر روحی و روانی هم مراقب شما باشند.
جامعه هم کم و بیش چنین وضعی دارد. مردم برخلاف باور مسئولین انتظار دارند که با این شرایط فوقالعاده برخورد فوقالعادهای صورت بگیرد نه این که با عادی جلوه دادن همه چیز سعی در انکار بحران شود.
عادی جلوه دادن شرایط غیرعادی شاید در ابتدا باعث شود مسئول و مردم هر دو خوشحال باشند اما در نهایت باعث تشدید بحران میشود و وضعیت را از بد به بدتر تغییر میدهد، اتفاقی که در شمال ایران و به خصوص گیلان و رشت افتاده است.
ما آن قدر از قرنطینه قم گریختیم و به عادی بودن شرایط اصرار ورزیدیم که حالا نه تنها کرونا در بخش اعظمی از کشور پخش شده بلکه وضعیت گیلان و مازندران و به ویژه رشت بحرانی شده و ورود به این مناطق به شکل جدی محدود شده است.
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، نماینده مردم رشت در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به وضعیت نگران کننده بیماری کرونا در گیلان و رشت اظهار کرد: آمار مبتلایان به کرونا به صورت تصاعدی در حال افزایش است در حالی که امکانات پزشکی و بهداشتی در این منطقه وجود ندارد.
او با اشاره به کمبود تخت برای بستری بیمارن به ضرورت احداث بیمارستان صحرایی اشاره میکند و کمبود کیت را نیز مشکلی بزرگ میداند و میگوید: آمار مبتلایان و قربانیان کرونا بسیار وحشتناک است و حتی کیت آزمایش برای اخذ تست از اشخاص مشکوک به این ویروس نیز در دسترس نیست.
این تنها یک سوی ماجرا است. عادی جلوه دادن شرایط و عدم برخورد محکم و قاطع با این بحران و سو مدیریت رسانهای آن باعث شده تا تمام تمرکزها از روی چین برداشته شود و با بازی هوشمندانه دشمنان، ایران به عنوان مرکز پخش کرونا معرفی شود.
رضا نصری، تحلیلگر مسائل بین الملل با اشاره به این مسئله و سیاسی بودن پوشش خبری کرونا میگوید:
اخبار انتقال کرونا سیاسی است. نزدیک به ۹۰۰ هزار چینی و ۱.۳ میلیون ایتالیایی در نیویورک زندگی میکنند. اما مدعی شدهاند یک «ایرانی» ویروس را منتقل کرده. زن اسرائیلی ناقل ویروس هم تقریباً هیچ پوشش رسانهای نداشت. تبدیل شدن ایران به «کانون کرونا» تبعات مهمی خواهد داشت. جدی بگیریم.
واکنش صدا و سیما و رسانههای ایرانی در این میان چه بوده؟ آنها نه تنها سر سوزنی توفیق در برابر مخاطب خارجی خود نداشتند بلکه در حوزه داخلی هم فاجعه آفریدند.
بخشی از این فاجعه را میتوان در روایت محمد رضا یزدان پرست، مجری صدا و سیما یافت. پژمان راهبر در توییت با اشاره به روایت او مینویسد: محمدرضا یزدانپرست، مجری تلویزیون: دقیقا در آستانه شیوع کرونا و انبوه سوالات و ابهامات مردم، برنامه از من بپرس رو تعطیل کردن. دقیقا از همون روز، بی بی سی برنامهای راه انداخت به نام از ما بپرس برای پاسخ به سوالات مردم درباره این ویروس.
با این وضعیت مدیریت بحران و رسانه نه تنها آسیبهای انسانی و اقتصادی جبران ناپذیری از این بحران به جا میماند، بلکه آسیبهای سیاسی داخلی و خارجی بسیاری هم متوجه کشور خواهد شد، آسیبهایی که تحریم به خودی خود نتوانست آنها را عملی کند. تنها راه جلوگیری از چنین فاجعهای واکنش فوقالعاده در برابر شرایط بحرانی فعلی است، واکنشی که کاش زودتر رخ دهد.