سیدشهاب حسینی در واکنش به جریان تحریم جشنواره فجر گفت که اینکار را «هم‌دردی» تلقی نمی‌کند.

به گزارش سلام نو، سیدشهاب حسینی بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون که فیلم سینمایی «یک شب» را در مقام تهیه‌کننده و بازیگر در ویترین سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر دارد، با انتشار متنی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، نسبت به اقدام برخی سینماگران نسبت به تحریم جشنواره فجر، واکنش نشان داد.

متن کامل پیام شهاب حسینی را در ادامه می‌خوانید؛

دوستان، هم‌وطنان، هم‌دردان؛ مردم رنجیده و رنجدیده.

روحمان آزرده و دلمان شکسته، می‌دانم. اعتمادمان سلب شده و حال عمومی ما را به این روز درآورده؛ در همین سرزمین زیسته‌ام و چون شما نیک می‌دانم. اما این را نیز می‌دانم که روزگار امروز محصول غلبه همیشگی احساسات، بر عقل و منطق ما در همه ادوار تاریخ و در همه سطوح اجتماعی و فرهنگی است. وارث یکی از بزرگترین گنجینه‌های تاریخ و ادبیات در جهان هستیم، در حالی که در زندگی روزمره‌مان نهادینه نشده و نمودی ندارد. برخورد احساسی ما درباره آینده شخصی و اجتماعی‌مان مانع از درخشش آفتاب آگاهی و عقلانیت در زندگی‌مان شده است. تا آنجا که اول عمل می‌کنیم، بعد فکر می‌کنیم و چه بسیار که فکر نکرده عمل می‌کنیم. فرمانی در دست احساسات، برخاسته از عجله در همه چیز؛ در تصمیم‌گیری، قضاوت، اظهارنظر، گرایش و واکنش.

در احوالات مواج و گل‌آلود، کم نیستند موج سواران و ماهیگیران آب گل‌آلود. با عشق و ارادت به تمامی خانواده‌های داغدار وقایع اخیر، به خصوص عروجیان هواپیمای مسافربری، لازم به ذکر می‌دانم سقوط سهمگیم دیگری تهدیدمان می‌کند و آن سقوط در مرز استانداردهای رفتاری در جامعه است

وقت آن نرسیده که بیش از پیش از چاشنی تأمل و تفکر و تعقل، بهره ببریم؟

درباره سیاست‌های کلان مملکت، چون از دانش کافی برخوردار نیستم، صاحب‌نظر هم نیستم و بعید می‌دانم نظر شخصی‌ام تأثیر چندانی بر روند وقایع داشته باشد. هرچند عیان است نسبت به دو دهه قبل، بیشتر از غلبه احساسات بر منطق، رنج می‌بریم اما در حیطه حرفه‌ای خود گاهی ناگزیر از ذکر مطلبی هستم.

در احوالات مواج و گل‌آلود، کم نیستند موج سواران و ماهیگیران آب گل‌آلود. با عشق و ارادت به تمامی خانواده‌های داغدار وقایع اخیر، به خصوص عروجیان هواپیمای مسافربری، لازم به ذکر می‌دانم سقوط سهمگیم دیگری تهدیدمان می‌کند و آن سقوط در مرز استانداردهای رفتاری در جامعه است که این روزها در انواع مختلف شاهد آن هستیم. از صفحه تلویزیون گرفته تا سطح و عمق جامعه در فضاهای حقیقی و مجازی.

دوستان. شاید در حال حاضر شرایط فعلی متناسب این مطلب نباشد، اما عملکرد تعدادی از همکاران که بعضا در پشت آن انگیزه‌های شخصی فراوان موج می‌زند، این واکنش را طلب می‌کند.

جشنواره فیلم فجر جدای از نام و مناسبت برگزاری آن، به لحاظ تکنیکی همواره تنها جشنواره رسمی کشور تلقی می‌شده که شاید کلیه سیاست‌های سینمایی سال بعد از خود را اعم از نوبت اکران آثار، سیاست‌های تولید، روش و خط مشی سینما را رقم می‌زده و از این بابت همواره مورد توجه سینماگران در بخش‌های محتلف و محلی جهت ارائه، کشف، رشد و پیگیری فعالیت حرفه‌ای قلمداد می‌شده. لذا حضور در آن همواره برای فیلمسازان داخلی حائز اهمیت بوده است.

هر ساله هم شاهد استقبال گسترده مردم و خاصه مخاطبان سینما بوده و طی سال‌هایی که از آن گذشته، رقم زننده بخش قابل توجهی از تاریخ سینمای ایران بوده که مسلما مانند بسیاری جشنواره‌های دیگر در دنیا متولید دولتی داشته است. حال تعدادی از همکاران بنده بنای اعلام انصراف از جشنواره گذاشته‌اند. با احترام به تصمیم شخصی آنان، نسبت به آن نقدی دارم که عرض می‌کنم.

ای‌کاش نیت‌هایمان هم خالص باشد و بنا به‌صلاح شخصی خود، فی‌المثل ترس از برخورد تحقیرآمیر مخاطب با فیلم‌مان به سیاق و روال ادوار گذشته،‌ پشت احساسات پاک مردم قایم نشویم

اولا این حرکت دامن زدن به افتراق جامعه‌شکن «خودی و ناخودی» است. و این در حالی است که جامعه و مردم بیش از هر زمان دیگری به همبستگی و دلداری یکدیگر نیازمندند. این رفتار حتی در میان هنرمندان و طرفداران و مخاطبانش نیز شکاف عمیق و شاید جبران‌ناپذیزی ایجاد کند که به صلاح هیچ‌کس نیست و این تصور که کسانی که ترجیح به انصراف نمی‌دهند، هم‌درد و شریک حال مردم و جامعه نیستند و موضعی مغایر با مردم دارند، سخت اشتباه است.

حق یک فیلم با تمام مشقات و مشکلاتی که در راه ساخته شدن دارد، هست که دیده شود و در مناسبتی رسمی مورد ارزیابی قرار گیرد. این موضوع از بابت انگیزه تمامی عوامل یک فیلم با سرنوشت هنر سینمای کشور، ارتباط مستقیم دارد. چه بسا که طی دهه‌های گذشته چنانچه نیم تمرکز سیاسی و نظامی کشور را اگر صرف ساختن فرهنگ سینما به قدرت هماوردی با هالیوود می‌کردیم، شاید امروزه با تکیه بر غنای تاریخی و فرهنگی و ایمانی که از آن برخورداریم،‌ نیمی از جهان را به مرام و آیین خویش درآورده بودیم. بماند. در نهایت قربانی شدن فرهنگ و هنر هم دست کمی از دیگر فجایع ندارد.

دوم اینکه این جشنواره تماماً امکان بدل شدن به یادواره‌ای برای تقدیم شدن آثار به از دست‌رفتگان مدت اخیر و زنده نگه‌داشتن یاد آن‌ها را داراست و تریبونی برای بیان رسای احساسات و همدردی با دردمندان. یادواره‌ای که رنگ و بوی یاران از دست رفته را به خود بگیرد و تبدیل به مراسمی برای گرامیداشت و زنده نگه داشتن شکوه یادشان باشد. لذت این بنده کوچک بدینوسیله این حرکت را تأیید نمی‌کنم و آن را گامی در جهت هم‌دردی تلقی نمی‌نمایم.

هنر و فرهنگ، حق مردم هر سرزمینی است و در هر محفلی و تحت هر عنوانی که مجال بروز و ظهور پیدا کند، تأثیرگذار جامعه خویش خواهد بود. ای کاش نیت‌هایمان هم خالص باشد و بنا به صلاح شخصی خود، فی‌المثل ترس از برخورد تحقیرآمیر مخاطب با فیلم‌مان به سیاق و روال ادوار گذشته،‌ پشت احساسات پاک مردم قایم نشویم.

اوست یگانه حی و حاضر و ناظر؛ هم‌قصه نانموده داند، هم نامه نانوشته خواند. سیدشهاب حسینی.

/مهر

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***