سلام نو – سرویس سیاسی: حاج قاسم بالاخره بعد از چهل سال کوه به کوه و دشت به دشت به دنبال شهادت گشتن به آرزوی دیرین خود رسید و حالا چند روزی است که به دوستان شهیدش از جمله حاج احمد کاظمی پیوسته است.
امروز هم پیکر پاره پارهی قاسم سلیمانی، ابومهدی مهندس و یاران شهیدشان بر روی دوش مردم تهران در رخدادی کم نظیر و تاریخی تشییع شد تا در نهایت فردا در آغوش مردم کرمان به خاک سپرده شود.
فردا شب حماسه زندگی مخلصانه و خالصانه جوانک کرمانیکه با پیروزی انقلاب با شور و عشق به سپاه پیوست و در طول این سالها به نامدارترین ژنرال ایرانی تبدیل شد به پایان میرسد، اما نام و رسم و منش او چیزی است که نباید با پیکر غرق به خونش به خاک سپرده شود.
اما پرسش این جا است که میراث سلیمانی که حفظ آن ضروری و شاید بتوان گفت واجب است، چیست؟
قاسم سلیمانی در یک بُعد سپهبد کارآزموده ایران و فرماندهای کم نظیر بود که دست آوردی درخشان در سپاه قدس رقم زد. دست آوردی که امروز قلب آفریقا تا عراق، سوریه، لبنان، پاکستان، افغانستان و حتی هند گسترده است. جای خالی توانمندیهای حاج قاسم پرشدنی است اما حفظ میراث نظامی، امنیتی و سیاسی او بر عهده سپاه، ارتش و به ویژه سپاه قدس و فرمانده جدید آن است. حفظ این میراث هرچند در فقدان شخصیت قدرتمند سلیمانی دشوار است، اما ناممکن نیست و فرمانده جدید سپاه قدس خود از فرماندهان باهوش نظامی ایران است و قطعا بار دیگر همرزمانش توان حفظ و توسعه این میراث و نگهبانی از ایران را دارد.
سپهبد سلیمانی سربازی مخلص و پاکباخته و نظامیای باهوش، خلاق و چند بعدی بود. او چهرهای بود که پیروزیهای نظامی را صرفا در گرو برخورد نظامی نمیدید و از سیاست، گفتوگو و دیگر ابزارهای موجود برای پیروزی بهره میبرد.اما میراث مهمتر قاسم سلیمانی، آن چه که او را حاج قاسم کرده بود منش اخلاقی، سیاسی و نظامی او بود.
جوان کرمانی در همان روز نخست سرباز نظامی ایران بود و حاج قاسم روز آخر نیز سرباز نظامی ایران بود. او هیچگاه رخت نظامی را از تن در نیاورد. با این که بارها و بارها از سیاستمداران محبوبتر بود هوس کرسی سیاست به سرش نزد و جز یک دو مورد انگشت شمار هیچ گاه درباره سیاست داخلی و حتی سیاست خارجی اظهار نظر نکرد.
حاج قاسم همان کسی بود که برای فرزندان شهدا پدر و برادر و رفیق بود. همان که سر برافراشتهاش در برابر کودکان خردسال شهدا خم بود و برای شادی آنها هر کاری میکرد.
حاج قاسم سلیمانی همانی بود که پشت تریبون خطاب به سربازانش گفت: من و آدمهای خودم. من و رفقای خودم. من و مریدهای خودم. این بیحجاب است، این باحجاب است. این چپ است، آن راست است، این اصلاحطلب است، او اصولگراست، خب پس چه کسی را میخواهید حفظ کنید؟ همان دختر کمحجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما.
این نگاه وحدت آفرین مهمترین میراث قاسم سلیمانی است، مهمترین منش، روش و آیینی است که باید از او و خون به ناحق ریخته شدهاش به یادگار بماند. ایران فرمانده خوب نظامی کم نداشته ولی فرماندهانی چنین وحدت آفرینی که داشته و همین است که قاسم سلیمانی را حاج قاسم ایران کرده.
چیزی که حفظ و تکثیر آن به خصوص در میان مسئولین نظامی و سیاسی کشور به خصوص در دوران فعلی ضروری است و همه باید بکوشند تا وحدتی که به مدد خون داغ حاج قاسم پدید آمده حفظ شود.