تصور این که تصمیماتی چنین ساده و چنین خرد و حاشیه‌ای چطور تبدیل به بحران‌هایی می‌شوند که جامعه را ناراحت، شوک‌زده و ناامید می‌کند بسیار دشوار است و چنین بحران سازی‌هایی را به حق باید هنر بحران یا هنر خلق بحران نامید.

سلام نو – سرویس سیاسی: هنر تحریم‌ها کتابی مشهور اثر ریچارد نفیو، مسئول سابق میز ایران در شورای امنیت ملی آمریکا و مسئول توسعه و اجرای استراتژی تحریم‌های ایالات متحده نسبت به ایران در زمان اوباما است، کسی که مغز متفکر تحریم‌های دوران اوباما بود و در این کتاب به الگوی تحریم‌های ایران و ذهنیت تحریم‌سازان در مورد شیوه کارکرد این تحریم‌ها علیه ایران  پرداخته.

شما وقتی این کتاب را می‌خوانید به ساختار تحریم‌ها و سیستم مبتنی بر درد و مقاومت آن پی می‌برید و البته درک می‌کنید که آمریکا دشمن است و آسیب زدن کار دشمن است و از دشمن انتظاری جز این نیست.

اما وقتی به سطح کشور، تصمیمات و بحران‌های رنگ به رنگ کشور نگاه می‌کنیم می‌بینیم امروز ایران و ایرانیان به جز هنر تحریمِ دشمن آمریکایی، با هنر بحران مسئولان ایرانی هم مواجه هستند، هنری که ظاهرا در یک توافق نانوشته به خلق بحران در سطوح مختلفی مشغول است.

هنر بحران در واقع به توانایی مدیران ایرانی در خلق بحران‌های کوچک و بزرگ از هر مسئله ساده، کم اهمیت و حاشیه‌ای اشاره دارد که در عرصه‌های مختلف قابل مشاهده است.

این روزها به جرات می‌توان گفت هنر بحران مسئولان ایرانی تیغه دیگر قیچی‌ای است که هنر تحریم آمریکایی‌ها در طرف دیگرش قرار دارد.

بیایید تنها به بحران‌های عجیب و غریب چند وقت اخیر کشور نگاه کنیم، مشکلاتی که نباید به بحران تبدیل می‌شد و امکان این را پیدا نمی‌کرد که سرمایه‌های مادی و معنوی ایرانیان را به خطر اندازد.

از روزهای غم‌انگیز آبان 98 شروع کنیم. بحران برآمده از افزایش قیمت بنزین در ایران تا حدی گریز ناپذیر بود ولی احتمالا اجرا کردن طرح به بدترین شکل ممکن به این سادگی ممکن نبود. از اطلاع رسانی و اقناع خبری نبود، از افزایش پلکانی خبری نبود و حتی از اختصاص سهمیه درست به برخی وسایل نقلیه بخش عمومی هم خبری نبود. آیا می‌شد طرح افزایش قیمت بنزین را بدتر از این اجرا و مدیریت کرد و بحرانی جدی‌تر از این خلق کرد؟ تقریبا می‌شود گفت نه.

به اعتراضات پس از افزایش قیمت بنزین برگردیم. برخورد نیروهای امنیتی پر نقص و عملکرد صدا و سیما فاجعه بار بود. پس از پایان اعتراضات نیز آمار کشته شدگان هنوز که هنوز است اعلام نشده تا رسانه‌های مخالف و معاندی مثل رویترز از هزار و پانصد کشته و دیگران از سیصد کشته سخن بگویند و کنترل جو جامعه را در سکوت مطلق رسانه‌ها و مسئولین در دست بگیرند.

از زمین سیاست به زمین ورزش بیایم. به باشگاه استقلال یکی از دو باشگاه معروف کشور نگاه کنیم. تیم فوتبال استقلال بعد از سال‌ها با یک سرمربی ایتالیایی اوج گرفت و موفق شد به صدر برسد اما نتوانست حقوق سرمربی خود را به موقع و از روش درست پرداخت کند و این مشکل را چنان مدیریت کرد که از دلش بحران زائیده شد و بخشی از هواداران این تیم به خیابان آمدند و بخش بیشتری خشمگین و دل‌چرکین به صفحه تلویزیون چشم دوختند و صعود رقیب را در وقت به زمین خوردن آبی‌ها تماشا کردند.

ماجرای آبی‌ها هنوز تمام نشده که سرمربی قرمزها خداحافظی می‌کند و در اوج محبوبیت پرسپولیس را به خاطر بی احترامی و عدم پرداخت مطالبات ترک می‌کند و این یعنی زنگ خطر تبدیل مشکل قرمزها به بحران به صدا در آمده.

اما دردسرهای ورزش ایران به همین دو بحران یا کمبود بودجه برای اعزام تیم‌ها و پیدا نکردن تیم خارجی برای بازی تدرکاتی محدود نمی‌شود و در تازه‌ترین مورد علیرضا فیروزجا شطرنج‌باز جوان و نابغه ایرانی پس از کسب رتبه دوم جهان تصمیم گرفت به جای پرچم ایران زیر پرچم فرانسه بازی کند.

در طرف دیگر ماجرا تصمیم‌های رسانه‌ای و هنری هم بحران ساز و سرمایه سوز است. عادل فردوسی‌پور را فراری می‌دهیم، برنامه گلزار را با اسپانسر و مدل شبه قمار بالا می‌آوریم و اخبار را به یک سویه‌ترین شکل ممکن مخابره می‌کنیم.

تصور این که تصمیماتی چنین ساده و چنین خرد و حاشیه‌ای چطور تبدیل به بحران‌هایی می‌شوند که جامعه را ناراحت، شوک‌زده و ناامید می‌کند بسیار دشوار است و چنین بحران سازی‌هایی را به حق باید هنر بحران یا هنر خلق بحران نامید.

هنری که در شرایط کنونی دست بر گلوی تنگ جامعه ایران می‌گذارد و می‌خواهد راه تنفس آن را از هر گوشه و کناری ببندد، هنری که نمی‌دانیم محصول بی‌کفایتی، خیانت یا چیز دیگری است؟

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***