سلام نو – سرویس سیاسی: تصویر تلخ پرت کردن کودک زباله گرد درون سطل زباله و قهقه مستانه دو جوان آن قدر دردناک بود که بعد از چند روز همچنان محل بحث و گفتوگوهای بسیاری است، هرچند که کودک آزارها دستگیر شدند و از کودک زباله گرد دلجویی شد اما باز هم یک پرسش اساسی پیش روی ما قرار دارد که اصلا چرا این کودک باید زباله گردی کند؟
اردشیر مطهری، رئیس پلیس سابق مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ و کارشناس آسیب شناسی اجتماعی در گفتوگو با سلام نو به تحلیل این مسئله پرداخت و اصلیترین ریشه این رخداد را مسائل اقتصادی دانست.
این فعال اجتماعی و سیاسی با اشاره به مشکلات پیش روی مبارزه با مواد مخدر معتقد است قوانین موجود در زمینه مبارزه با مواد مخدر دیگر بازدارنده نیست و باید فکری اساسی در این باره کرد.
مشروح گفتوگو با اردشیر مطهری را در ادامه میخوانید.
یکی از اتفاقات تلخ هفته اخیر تصویر کودک زبالهگردی بود که با سر درون سطل زباله پرت شد. به جز زوایای اخلاقی این تصویر تاسف بار یک سوال مهم که این روزها مطرح میشود این است که چرا در حکومت برآمده ازانقلاب مستضعفین اصلا باید کودک زباله گرد وجود داشته باشد که بعد چنین بلایی هم سرش بیاید؟
روزی که به برکت وجود مبارک حضرت امام انقلاب شکل گرفت و این همه هزینه شد که انقلاب بشود انگیزه اصلی همه ما این بود که کوخ نشینها بالا بیایند و اقتصاد به سمتی برود که کوخ نشینها نجات پیدا کنند، نه اینکه امروز نمونههایی مثل این پسر زبالهگرد را مشاهده کنیم و نتوانیم هضم کنیم و با خود بگوییم چه فکر میکردیم و چه شد.
شما ببینید این فرد با چه تمسخری این بچه کم سن و سال را به داخل سطل زباله میاندازد و آن را به نوعی برای خود افتخار میداند. این واقعا تاسف بار است.
ریشه این مسئله به کجا بر میگردد؟
به هر شکل به این مسئله باید از زوایایی مختلف نگاه کرد. به نظرم باید پرسید چرا امروز به اینجا رسیدهایم که یک بچه در این سن در مسیری قرار بگیرد که دل همه مردم را به درد بیاورد. اما به هر شکل به نظر میرسد ریشه این مسئله را باید در همین مشکلات اقتصادی جستوجو کرد که کمر بسیاری را خم کرده است.
امروز در خیابانها و در بسیاری از شهرهای بزرگ تعداد کودکان کار چنان افزایش یافته که به بخشی جدایی ناپذیر و غیر قابل کتمان شهرها بدل شده و آمار دقیق و درستی هم از آنها موجود نیست، هرچند تعداد آنها تا سه میلیون نفر تخمین زده شده که به نظر من دقیق نیست. اما با استناد به همین آمارها بیش از 70 درصد این کودکان سابقه تجربه خشونت داشتند.
متاسفانه باید بپذیریم به دلیل مشکلات اقتصادی سالهای اخیر تعداد کودکان کار در کشور افزایش یافته و باید فکری برای آن کنیم چون وقتی فقر بیاید از در دیگر دین خارج میشود، وقتی فقر بیاید بیکاری میآید و وقتی بیکاری بیاید جرایمی به وجود میآید که گریز ناپذیر است.
برای حل مسئله کودکان کار تا به حال اقدام روشنی شده؟
در ایران در طول 35 سال گذشته نزدیک به 30 طرح مختلف برای ساماندهی کودکان خیابانی و کودکان انجام شده که اکثریت آن با شکست مواجه شده است. در سال 1377 نخستین برنامه با عنوان شناسایی و هدایت متکدیان و کودکان خیابانی با مشارکت سازمان بهزیستی، شهرداری، معاونت امور اجتماعی استانداری تهران و دیگر نهادها آغاز شده بود که در شش استان دیگر هم اجرا شد، اما متاسفانه مسئول و کسی که باید پاسخگوی این کار باشد پاسخگو نیست و کسی هم حسابرسی نمیکند و وقتی این طور باشد این کارها ادامه پیدا نمیکند.
این مشکل در دیگر موارد هم صادق است. شما همین مسئله مواد مخدر را نگاه کنید. ما این همه شهید والا مقام تقدیم کردیم، این هم مقابله و دستگیری انجام دادیم ولی حالا به متادون درمانی رسیدهایم. ما در مسئله مواد مخدر زمان زیادی را از دست دادیم، زمانی که میتوانستیم از کشورهای دیگر و تجربیاتشان بهره ببریم و با مواد مخدر بهتر مبارزه کنیم.
به مشکل مواد مخدر اشاره کردید. چرا با وجود مبارزه جدی با مواد مخدر این بحران روز به روز گستردهتر میشود؟
مسئله مواد مخدر در ایران مسئله ویژهای است و سالها مورد توجه حاکمیت و کارشناسان بوده و ما در این زمینه کار بسیار کردیم و شهید بسیار دادهایم ولی کمتر به کارکرد و عملکرد دستگاهها توجه کردهایم. شما توجه کنید به گفته یکی از نمایندگان مجلس تا سال 92 حدودا 10 میلیون نفر یعنی 13 درصد به نوعی درگیر مواد مخدر هستند که بسیار نگران کننده و نشان از ضعفها است.
تا پیش از انقلاب خشخاش در کشور کشت میشد. بنگ و تریاک از زمان صفوی در ایران رواج یافت و در زمان ناصرالدین شاه چیزی حدود هفت نوع تریاک کشت میشده، اما با پیروزی انقلاب برای مبارزه با مواد مخدر قوانین کیفری تصویب و کشت خشخاش متوقف شد و در نهایت در سال 1367 قانون برخورد با مواد مخدر در 35 ماده تصویب شد و حتی مجازات اعدام برای جرائم سنگین مواد مخدر تصویب شد.
امروز هم 14 دستگاه مسئول مبارزه با مواد مخدر هستند و به جهت اهمیت مبارزه با مواد مخدر شخص رئیس جمهور در راس هرم این مبارزه است، ولی اگر توجه کنیم میبینیم بعضی از دستگاهها مشق و کار خود را درست انجام نمیدهند و شاید بتوان به جرات گفت دو یا سه دستگاه، کاری که واقعا باید را انجام میدهند.
در این وضعیت به نظر نمیرسد مبارزه با مواد مخدر آن طور که باید به سرانجام برسد.
متاسفانه در مجموع سردرگمی در این بحث بسیار زیاد است. یک روز میگوییم معتاد مجرم است و روز دیگر میگوییم معتاد بیمار است و برنامه و هدف مشخصی نداریم. باید گفت امروز بیشترین کار روی دوش پلیس و بعد قوه قضاییه است و دیگر مجموعهها آن کاری که باید را انجام نمیدهند و میبینیم که آمار اعتیار روز به روز افزایش مییابد و کار به جایی رسیده که خود ما متادون توزیع میکنیم.
آیا در این مدت اعتیاد و معتاد کم شده یا جدیدترین موادهای مخدر طبیعی و صنعتی در کشور تولید و توزیع میشود؟ ما آمار بگیریم از وزارت بهداشت و بهزیستی که چه تعداد ترک کردهاند؟ اگر کسی در کلینیکی ترک کند وزارت کار راهی برای کار کردنش سراغ دارد؟ ما میبینیم که امروز برای جوان سالم ما کار نیست چه برسد به معتادی که تازه ترک کرده.
امروز مسئولین باید پاسخگو باشند. نمیشود مسئول باشیم ولی پاسخگو نباشیم و خروجی ندهیم. امروز راهکار مبارزه با مواد مخدر در کنار نظارت بر مرزها، آگاه سازی مردم و ایجاد شغل است چون امروز مواد مخدر در دبیرستانها ما رخنه کرده و دامن خانوادهها را گرفته است و ما باید با عوامل آن برخورد کنیم.
چقدر از ضعفهای موجود را متوجه قانون گذران میدانید؟
امروز به جایی رسیدیم که شاید بتوان گفت قوانین در زمینه مبارزه با مواد مخدر دیگر بازدارنده نیست و در طرف دیگر زندانها از قاچاقچی و توزیع کننده مواد مخدر پر است و کار به جایی رسیده که در برخی موارد زندانها ظرفیت ندارند. باید دنبال این باشیم که راهی برای کنترل مواد مصرف در ایران پیدا کنیم و باید پاسخگوی مردم باشیم. شما نگاه کنید در دو سال گذشته قیمت تمام کالاها در ایران حداقل دو برابر شده، اما چرا مواد مخدر برخلاف دیگر کالاها به این اندازه گران نشده؟
امروز نشستن پشت میز هر چند کاری ارزشمند است ولی مشکلات امروز کف خیابان است و آدم کف خیابان و انقلابی میخواهد که دانش و تجربه خوبی داشته باشد. امروز به نظرم دولت ما دولت بیتدبیر است و ما در همین ماجرای بنزین آن را دیدیم. آیا 300 درصد رشد قیمت بنزین برای قشر ضعیف و آسیب پذیر ما هضم شدنی است؟
در همین اعتراضات اخیر نگاه کنید چه آدمها و جوانهایی کشته شدند، مگر میشود بیتفاوت بود. مجلس میگوید مطلع نیست. رئیس جمهور میگوید مطلع بودم ولی به وزیر کشور واگذار کردم. آیا مسئله مواد مخدر هم همینطور مدیریت میشود؟ جامعه به ما هشدار میدهد که شما نتوانستید کار بکنید جز این که یک تجارتی در کشور ایجاد شده که کمپهای ترک اعتیاد در مرکز آن هستند. خروجی کار ما این است که در میادین تهران به صورت علنی مواد مخدر استعمال میکنند.
امروز پلیس، معتاد را دستگیر میکند و دستگاه قضایی آزاد میکند و ما در یک چرخه باطل گیر کردهایم. روزی بود که توزیع کنندهها وحشت داشتند ولی حالا تلفنی مواد میفروشند. در این شرایط از کتمان آمار خروجی به دست نمیآید و باید به فکر کار تازهای باشیم.
برخی پیشنهاد میکنند با آزاد کردن گل یا تریاک دولت هم جلوی بخشی از قاچاق را بگیرد و هم فضا را مدیریت کند. نظر شما چیست؟
بله در دنیا این اتفاق افتاده است. برخی کارشناسان میگویند اگر مواد مخدر در یک طرح و زیر نظر دستگاهای مسئول توزیع نشود قاچاق میشود. در ایران هم طرحهایی مثل شربت تریاک و متادون بوده ولی آیا ما با این طرحها نتیجه گرفتیم؟ آیا مواد مخدر کنترل شد؟ بهترین طرحها و ایدهها هم ضروری است که به دست آدمهای مختصص و دلسوز انجام شود، به ویژه مسئله مواد مخدر که برخورد ویژهای میخواهد.
به نظر من اگر دنبال آزاد کردن مخدری مثل گل باشیم به بیراهه میرویم چون نیاز به آدمهای دلسوز و انقلابی و جهادی در این ماجرا داریم و گرنه طرحهای مثل شربت تریاک و متادون نتیجه نداشته است.