سلام نو – سرویس اقتصادی: سالهای سال است که اقتصاد ما در دام سیاست زدگی افتاده است. این مساله در مواقع منتهی به انتخابات تشدید هم می شود. در این بین مساله بنزین و حواشی آن اگرچه از فرمول سیاست زدگی پیروی نکرد اما سوژه قابل بحثی برای نشان دادن نسبت سیاست زدگی در اقتصاد ما است.
به گزارش سلام نو، کمتر کسی است که در اصل لزوم افزایش قیمت بنزین تردید داشته باشد. آنچه محل اختلاف است نحوه افزایش قیمت است. با این حال مجلس در یک سال اخیر همواره دغدغه این را داشته که بنزین به هیچ وجه نباید گران شود. سوال اینجاست این دغدغه مجلس به واسطه دردمندی برای اقشار مختلف جامعه بوده است یا ماجرا ارتباط مستقیم با انتخابات پیش روی مجلس دارد.
واقعیت این است که اهالی بهارستان به خوبی می دانستند که افزایش نارضایتی مردمی به هر صورتی که اتفاق بیفتد تنها دستاوردی که برایشان دارد به خطر افتادن موقعیت آنها و ریزش رایشان است. در چنین صورتی قابل حدس بود که مخالفت با افزایش قیمت بنزین به هر نحوی خط قرمزشان باشد.
اقتصاد سیاست زده برای این دولت و دولت قبل نیست. پوپولیسم همواره در فرهنگ ما ریشه داشته و با نگاهی گذرا به سیاست های پنج شش دهه اخیر به ویژه در حوزه اقتصاد می توانیم آفات تصمیمات اقتصادی نادرست و سیاست زده را به وضوح ببینیم. اقتصاد کشور سال های سال است که از تصمیمات سیاسی صدمه دیده و سیاست زدگی همچون آفتی در اقتصاد ایران خسارات زیادی به اداره کشور و به تبع آن به زندگی مردم وارد کرده است.
پدرام سلطانی، فعال اقتصادی برجسته در این باره در گفت و گویی با ایران فردا نظرش درباره اقتصاد سیاست زده را به این شکل یادآور شده است: در کشورهایی که پیشرفت کرده اند بخشی، بخشی دیگر را نزده است. اینها کشورهایی هستند که مشی متعادل داشته و دارند و یک ترکیب متوازن و بهینه را از ابعاد مختلف جامعه خود به وجود آورده اند. در کشور ما می توان تعبیر اقتصاد سیاست زده را به کار برد اما اگر سال 94 را با سال 64 مقایسه کنیم قطعا می توانیم ادعا کنیم که حرکت به سمت تقویت سایر وجوه بوده است اما هنوز راه زیادی در پیش داریم و یا حداقل باید گام های بلندتری برداریم که به تعادل بالنده برسیم.
ضمن اینکه نباید فراموش کرد در سال های اخیر تحریم ها باعث شده تا بسیاری از معادلات تغییر کند. در سال های اخیر تحریم های ناشی از سیاست اگر نگوییم کمر اقتصاد کشور را خم کرده باید اذعان کنیم لطمات فراوانی به اقتصاد ایران وارد کرده است. در این شرایط شاید سیاست زدایی از اقتصاد آنقدرها که به نظر می آید آسان نباشد اما واقعیت این است که بسیاری از فعالان اقتصادی ورود به این عرصه را برای تقویت ارتباطات سیاسی خود می دانند.
وقتی از سیاست زدگی در اقتصاد می گوییم و یا به اقتصاد در خدمت سیاست اشاره می کنیم باید توجه داشت که تاثیرگذاری تصمیم گیری های سیاسی بر اقتصاد هر کشوری یک امر طبیعی است. مسلما تصمیم گیری های سیاسی و عملکرد دیپلماتیک یک کشور می تواند فضایی به وجود بیاورد که یک سرمایه گذار احساس امنیت و یا ناامنی کند. نیازی به گفتن نیست که ایجاد حس ناامنی به سرمایه گذار باعث می شود سرمایه به جایی غیر از ایران هدایت شود. اتفاقی که در تجربه پسابرجام به صورت عینی قابل مشاهده بود.
در حال حاضر در شرایطی که به انتخابات مجلس نزدیک می شویم باید به تحرکات برخی افراد دقت بیشتری کرد چرا که موضوع سیاست زدگی و عوام گرایی در اقتصاد در بزنگاه هایی چون انتخابات به طرز قابل توجهی تشدید می شود و این مسأله می تواند حرکت اقتصاد در مسیر درست را کاملاً تحت تأثیر قرار دهد.