به گزارش سلام نو، سند تحول بنیادین مبنای کار وزارت آموزش و پرورش در برنامه ششم توسعه بوده و قرار است زمینه ساز تحول در این دستگاه انسانساز باشد. سند تحول دارای ۱۳۱ راهکار ذیل پنج زیرنظام است و بر تربیت همه جانبه دانش آموزان در شش ساحت تربیتی تاکید دارد.
علیرغم موکدات فراوان برای اجرای سند تحول بنیادین و اقدامات انجام شده، همچنان بسیاری کارشناسان بر عدم اجرای موفق سند تحول بنیادین اتفاق نظر دارند.
پانتهآ دری، معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش تهران درباره عوامل و مشکلات پیش روی اجرای کند سند تحول اظهار کرد: سند تحول بنیادین به عنوان یک سند بالادستی، فلسفه تعلیم و تربیت نظام را ترسیم میکند. این سند یکی از اسناد بالادستی مهمی است که تغییر نظام جدید آموزشی بر مبنای آن قرار گرفته است و موجب ایجاد سند مهم دیگری با عنوان سند برنامه درسی ملی شده است. بنابراین یکی از نشانههای اجرای سند تحول بنیادین، تغییر نظام آموزشی به سیستم شش – سه - سه است.
وی افزود: تحول در نظام تعلیم و تربیت به تربیت رسمی و عمومی و نه همه ابعاد تربیت اختصاص پیدا میکند، زیرا برای اینکه تمام ابعاد تربیت محقق شود، باید همه نهادها و سازمانها و از همه مهمتر خانوادهها حضور داشته باشند. بنابراین بخشی از سند تحول بنیادین مربوط به تغییر ساختار، تغییر منابع آموزشی و تغییر کیفیت روندهای داخلی مدارس است.
معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش شهر تهران با بیان اینکه نظام جدید آموزشی هفت سال است که استقرار پیدا کرده عنوان کرد: در زیر نظام راهبری تربیتی و مدیریت، نظام ارزیابی صلاحیتها و شایستگی حرفهای معلمان را در دست اجرا داریم و آموزشهای مکمل بر اساس این سیاست دنبال میشود. همچنین در زیر نظام برنامه درسی، کتابهای درسی را در ۱۲ پایه، بازنگری کردیم و کتابهای نونگاشت، مبتنی بر ساحتهای شش گانه تربیتی، طراحی شدهاند. معلمها قرار است آموزشهای حین خدمت را بر اساس این کتابها بگذرانند تا به تسهیلگران آموزشی تبدیل شوند.
دری افزود: در زیرنظام تربیت معلم و منابع انسانی، دانشگاه تربیت معلم، به درستی هدف گذاری کرده است تا به اهداف این بخش برسد؛ هر چند مشکلاتی در این راه وجود دارد. همچنین در زیر نظام تامین و تخصیص منابع مالی، با بزرگترین چالش مواجه هستیم، زیرا باید مدارس را به خود مدیریتی و شکوفایی برسانیم. زیر نظام دیگری که در سند آمده فضا، تجهیزات و فناوری است که در واقع با نگاه و استفاده هوشمندانه از فناوری در مدارس در سند ایجاد شده است.
ابوالفضل کمالی، کارشناس و پژوهشگر آموزش و پرورش نیز با بیان اینکه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش یک نقشه برای رسیدن به سند چشم انداز ۱۴۰۴ است گفت: موضوع سند به صورت جدی برای نخستین بار در سال ۸۳ و ۸۴ مطرح شد و سند چشمانداز نیز تقریبا همان زمان ایجاد و قرار شد یک نقشه راه دقیق ایجاد شود تا از طریق آن به سند چشمانداز برسیم. در سند چشم انداز، کشور ایران باید از نظر علم، فناوری، صنعت، علوم و همه ابعاد توسعه بتواند در کشورهای خاورمیانه حرف نخست را بزند.
وی با اشاره به اینکه طبق سند تحول، آموزش و پرورش باید حرف اول را در میان کشورهای منطقه بزند، عنوان کرد: حدود ۱۳ سال از این مسئله میگذرد و کمتر از هفت سال تا رسیدن به زمان موعود سند چشم انداز فرصت داریم؛ اما وقتی جایگاه خودمان را بررسی میکنیم، میبینیم خیلی عقب هستیم و حتی برخی از کشورهای منطقه خاورمیانه سرعت بیشتری از ما دارند.
این کارشناس و پژوهشگر آموزش و پرورش درباره میزان اجرایی شدن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اظهار کرد: متاسفانه اجرای این سند نهادینه نشده و باعث میشود گروههای مختلف به صورت سلیقهای و جزیرهای عمل کنند. به عنوان مثال در برههای، اقدامات خوبی در رابطه با سند در تهران انجام شد اما در برخی مناطق، هیچ اقدامی صورت نگرفت و این یک ضعف جدی است.
وی با اشاره به وجود مشکلات خاص در ساختار گفت: طبق قانون، دوران مدرسه از چهار دوره سه ساله تشکیل شده، اما در اجرا عملا دوره ابتدایی شش سال است و شاید در آینده این رویه اصلاح شود.
کمالی تصریح کرد: متاسفانه در بسیاری موارد، وزرای آموزش و پرورش در اجرای سند تحول بنیادین سلیقهای عمل کردند. بسیاری تغییرات که به صورت عامیانه و سالانه در آموزش و پرورش انجام میشود نباید به حساب سند تحول بنیادین بگذارند. همچنین بعضی وزراء کل سند تحول بنیادین را به راحتی زیر سوال بردند و معتقد بود سند تحول یک بار اضافی بر دوش آموزش و پرورش است و امکان اجرایی شدن آن وجود ندارد.
این کارشناس و پژوهشگر آموزش و پرورش با بیان اینکه نمره قبولی در اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نمیگیریم عنوان کرد: آموزش و پرورش، دغدغه مسئولین کشور نیست و هر چند در بعضی از قسمتها، سند اجرا شده است، اما در بسیاری قسمتها از جمله دغدغه معیشتی معلمها فاصله زیادی با اهداف سند داریم.
وی همچنین درباره جایگاه خانواده و مشارکت اولیاء و مربیان در سند تحول بنیادین با اشاره به اینکه جایگاه خانواده از گذشته تاکنون از اهمیت بالایی برخوردار بوده است، گفت: شکاف نسلی بین اولیاء و فرزندان خیلی زیاد شده است و حتی گاهی شاهد هستیم این فاصله در مربیان و دانشآموزان نیز دیده میشود و مهارتهای زیادی برای ایجاد ارتباط نیاز است. در چنین شرایطی، آموزش و پرورش بر اساس یک دیدگاه خاص، تصمیم گرفته رویکرد جدیدی به خانوادهها داشته باشد.
این کارشناس و پژوهشگر آموزش و پرورش با اشاره به سند تحول اظهار کرد: در آموزش و پرورش هم برای خانواده رویکرد جدیدی تعریف شده است و هم برای آموزش و پرورش نسبت به خانواده جایگاه جدیدی مطرح شده است. در سند تحول، یک فرزند دختر هم باید به عنوان انسان شایسته، همسر شایسته و مادر شایسته تربیت شود و همچنین برای فرزند پسر هم چنین تعریفی ارائه شده است. در سند تحول، تربیت فرزندان باید به گونهای باشد که در نهایت یک شهروند و یک خانواده شایسته تحویل جامعه داده شود. بر این اساس در ۱۵ بند به نقش و جایگاه خانواده در سند تحول اشاره شده و همچنین به موازات آن نقش و جایگاه آموزش و پرورش نیز مطرح شده است.
محمد پاک سرشت، عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان نیز درباره جایگاه خانواده و مشارکت اولیاء و مربیان در سند تحول بنیادین گفت: پایگاه تربیت از خانواده شروع میشود. خانواده واحد جامعه است و اگر جامعه ایرانی بخواهد دچار تحول بنیادین شود، ناگزیر است از خانواده کار را شروع کند. این خانواده ترکیبی از پدر و مادری هستند که در آموزش و پرورش ایران تحصیل کردهاند.
وی با بیان اینکه تربیت و آموزش از یک مثلث تشکیل شده است گفت: یکی از اضلاع این مثلث اولیاء هستند که در خانه مسئولیت تربیت بچهها را بر عهده دارند. دومین ضلع، مربیان و معلمها هستند که در مدرسه فرزندان را تربیت میکنند و سوم، جامعه و نهادهایی مانند صدا و سیما و سازمان تبلیغات و همچنین مساجد و البته تمام سازمانهایی که ادعای کار فرهنگی دارند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان افزود: خانه، معلم و همچنین جامعه به تنهایی مسئول تربیت فرزندان نیستند و همه این بخشها با هم مسئول تربیت هستند و اگر تحول بنیادینی که مورد انتظار است، در جمهوری اسلامی واقع نشده است، به دلیل هماهنگ نبودن سه ضلع مثلثی است که نام برده شد.
محمدعلی تقوی راد، مدرس دانشگاه فرهنگیان نیز با بیان اینکه باید باورهای غلط در جامعه را اصلاح کرد گفت: یکی از این باورهای غلط این است که مردم تصور میکنند با فرستادن بچههایشان به مدرسه، دیگر تکلیفی نسبت به آنها ندارند. باید بدانیم مسئول و محل تربیت، خانواده است و مدرسه به عنوان مکمل وارد میشود تا بخشی از ذهن و ساعات دانشآموزان در مدرسه بگذرد و اگر این ساعات را حساب کنیم، اغلب دوران بچهها در خانوادهها میگذرد.
وی تاکید کرد: البته در آن زمانی که مدرسه تربیت دانشآموزان را بر عهده میگیرد باید توجه کند که صرفا آموزش ندهد، بلکه تربیت را نیز لحاظ کند. نقش مدرسه نقش مکمل برای خانواده است و خانواده نیز همین نقش مکمل را برای مدرسه دارد. بعضی دانش آموزان شرایط خاصی را دارند و به عنوان مثال ممکن است دانش آموزی پدر نداشته باشد و به همین جهت مدرسه باید وقت بیشتر و ویژهای برای این دانش آموز بگذارد یعنی به عنوان مکمل خانواده عمل کند. در مقابل نیز خانوادهها می توانند به فرزندان شان که درس کلاس را به خوبی درک نکرده اند، کمک کنند تا به عنوان مکمل مدرسه عمل کنند.
مدرس دانشگاه فرهنگیان با بیان اینکه قسمت دیگر نقش خانواده در اداره مدرسه است، اظهار کرد: متاسفانه نسبت به این موضوع خیلی غفلت کردهایم زیرا فکر میکنیم وقتی معلمها هستند، نیازی نیست خانوادهها نسبت به این موضوع ورود کنند در حالی که به طور صریح در سند بنیادین آموزش و پرورش آمده است، خانواده در همه امور مدرسه مشارکت دارد و اساسا فلسفه تشکیل انجمن اولیاء و مربیان همین موضوع است.
وی که در برنامه «گفت و گوی علمی » رادیو صحبت میکرد با اشاره به اینکه در تحقق سند تحول بنیادین برای مشارکت خانوادهها در تربیت کمتر توفیق داشتهایم عنوان کرد: متاسفانه زیرساختهای لازم برای حضور خانواده در مدارس وجود ندارد. یکی از این زیرساختها مربوط به نوع مدیریتی است که در مدارس ما وجود دارد؛ در مدارس فعلی نه تنها خانواده که حتی خود معلم و دانش آموز نیز دخالت ندارد و مدیران طبق آییننامهای که وجود دارد و بر اساس یک روال مشخص، کار خود را انجام میدهند./ایسنا