روستای «علی بارانی» یکی از زخم‌های دالاهو و سرپل ذهاب است. مردمانی که پس از خشم و غضب زمین، خانه هایشان تکه چادری است بی در، به دیوار، بی هر چیز، خانه‌های رقصان در دست باد و باران، با کودکانی که مدرسه و کلاسی ندارند تا بخوانند «آن مرد در باران آمد». لیلا ارشد مدیر عامل خانه خورشید و فعال مدنی، یکی از آنهاست که به همراه دوستان نیکوکارش که سالهاست در کار نیکِ ساخت مدارس در مناطق کمتر برخوردار و زلزله زده بوده و دارای تجربه فراوانی هستند، آستین همت را بالا زاده تا در حد بضاعت خود از آلام مردم و کودکان زلزله زده کرمانشاه بکاهند.
اینجا دالاهو است. به خاطر عقاب ها و آهوانش، باصخره های بلند و باشکوه، آبشارهای سربه فلک کشیده، در‌ه‌های سرسبز زیبا و رودخانه ها و جویبارهای پرشماری که شمایلی بهشت گونه به این شهرستان داده است. دالاهو اما در کنار زیبایی هایش، زخم هایی نیز در تن کهنسال خود دارد، زخم هایی که از زلزله کرمانشاه دهان باز کرده اند رو به سوی روستاها و کودکان مظلومش که محرومشان کنند از سرپناه و درس و مدرسه.
روستای «علی بارانی» یکی از زخم های دالاهو و سرپل ذهاب است. مردمانی که پس از خشم و غضب زمین، خانه هایشان تکه چادری است بی در، به دیوار، بی هر چیز، خانه های رقصان در دست باد و باران، با کودکانی که مدرسه و کلاسی ندارند تا بخوانند «آن مرد در باران آمد».
آن زن در باران آمد
در برف و باران پس از زلزله در روستا، مردی در باران نیامد، مسئولی نیامد، بارقه امیدی از جایی درخشیدن نگرفت. انتظار طولانی شد، گویی که روستاهای زلزله زده در میان انبوهی از مصیبت ها و گرفتاری های کشور و مردم، از یاد رفته بودند. در این میان اما بودند افراد نیکوکاری که عمر و جان و سرمایه خود را صرف بهتر کردن دنیا و بهبود وضعیت هم نوعانشان کردند، آنها در زلزله کرمانشاه نیز چونان همیشه دست به کار شدند تا هر طور که می توانند از آلام مردم زلزله زده بکاهند.
لیلا ارشد مدیر عامل خانه خورشید و فعال مدنی، یکی از آنهاست که به همراه دوستان نیکوکارش، ناهید عزیزپناه، افسون علی مرادیان، سرور منشی زاده، هاله احمدنیا، مهسا عابدی و فرخنده جبارزادگان که سالهاست در کار نیکِ ساخت مدارس در مناطق کمتر برخوردار و زلزله زده بوده و دارای تجربه فراوانی هستند، آستین همت را بالا زاده تا در حد بضاعت خود از آلام مردم و کودکان زلزله زده کرمانشاه بکاهند.
از آنجا که کودکان یکی از اصلی ترین و آسیب پذیرترین گروه های به جا مانده از حوادث طبیعی هستند، این تیم بر آن شدند مجموعه ای فرهنگی ـ آموزشی در منطقه سر پل ذهاب دایر کنند. این تیم از همان روزهای ابتدایی زلزله به مناطق مزبور سفر کرده تا ضمن مشاهده محل، رایزنی های لازم را جهت جلب همکاری و موافقت نهادهای مختلف و در اختیار گرفتن زمین از طرف شهرداری انجام دهند.
هدف از تاسیس این خانه فرهنگ، برگزاری کلاس‌های مختلف آموزشی، آموزش مهارت‌های فنی و هنری از جمله موسیقی و همچنین راه اندازی کلاس‌هایی برای مهارت آموزی مادران و بچه‌ها بود. تیم مورد نظر بیش از ۵ سفر برای جلب همکاری نهادهای مختلف انجام داد، نستوه و پیگیر نامه نگاری کرد و طرح نوشت و سردوانده شد، در چادر و کانکس و زیر باران خوابید اما پس از ماه‌ها تلاش و رفت و آمد، هیچ نهادی اعم از استانداری، فرمانداری و شورای شهر و شهرداری، هیچ گونه همکاری با تیم مزبور نکردند و در نهایت بدون ارائه دلیلی با اقدام خیرین مبنی بر ساخت خانه فرهنگ مخالفت شد.
پس از آنکه گوش شنوایی نیافتیم...
لیلا ارشد یکی از بانیان اصلی مدرسه خورشید و عضو تیم طراحی و تدوین برنامه ساخت خانه فرهنگ و مدرسه خورشید، در خصوص سیر ساخت مدرسه خورشید در یکی از روستاهای زلزله زده و همچنین سرنوشت تاسیس خانه فرهنگ به دیدار نیوز گفت: پس از آنکه از کمک نهادهای دولتی و جلب همکاری استانداری و فرمانداری ناامید شدیم، خود دست به کار جمع آوری کمک شدیم و من مجبور شدم برای نخستین بار در عمرم برای جمع کردن کمک های داوطلبین، شماره حساب بدهم. من و دوستانم به فرماندار گفتیم تجربه همه ما در این قبیل کارها جمعا بیش از صدسال است، اجازه دهید کارمان را انجام دهیم، اما در نهایت موافقت نکردند و ما دیدیم مرتب ارزش پولمان کم می شود و باید کاری کنیم.
ارشد افزود: در نهایت تصمیم گرفتیم با موسسه «مهر گیتی» و خانم گیتی نژاد که سابقه طولانی در مدرسه سازی در مناطق محروم دارد، برای ساخت مدرسه در یکی از روستاهای بسیار کم برخوردار که مردمش از ابتدایی ترین ابزار زندگی محروم بودند، همکاری کرده و پول را در اختیار آنها قرار دهیم.
لیلا ارشد به خاطره‌ای در روز افتتاح مدرسه خورشید نیز اشاره کرد و گفت: در روز افتتاح، مردم یک کیسه نامه به من دادند، من به آنها توضیح دادم که کاره‌ای نیستم تا بتوانم مطالبات نامه هایتان را برآورده کنم، آنها اما شدیدا مستاصل و نیازمند حمایت بودند، ما در این نامه‌ها ۷ کودک را شناسایی کردیم که اکنون در حال حمایت از آنها هستیم.
لیلا ارشد در خصوص مدرسه خورشید که نتیجه کار تیمشان بود گفت: در نهایت موفق شدیم مدرسه ابتدایی با ۵ پایه در روستای «علی بارانی دالاهو» در مهر امسال افتتاح کنیم و هم اکنون در حال تجهیز کتابخانه آن هستیم.
وی در پایان افزود: تصمیم دیگر ما تجهیز و بهینه سازی خوابگاهی در یکی از شهر‌های نزدیک برای اقامت و تحصیل دانش آموزان دختر بود، زیرا دختران به دلیل سختی رفت و آمد، مجبور به ترک تحصیل می‌شوند، اما با این پیشنهاد نیز مخالفت شد./دیدار نیوز
