سلام نو – سرویس سیاسی: از اصولگرایان محمدرضا باهنر کسی است که با وجود تلاش برای انتخابات مجلس دور نمای انتخابات ریاست جمهوری را هم مدنظر دارد. او میداند اصلاحطلبان هر بار که زمین خوردند بعد از کوچکترین فرصتی به شکلی خود را بازیابی کردند. او از طرف دیگر میداند که اصولگرایان از همین امروز خود را پیروز دو انتخابات پیش رو میدانند، مسئلهای که میتواند رقابتهای داخلی جناح راست را تشدید کند. باهنر میخواهد یک نامزد از این میان برآید.
قالیباف هم بازی خود را دارد. او همچنان میخواهد رییس جمهور ایران شود و برای این کار حتی حاضر است با احمدینژاد دیدار کند، چنانچه در انتخابات 92 هم حاضر بود با اصلاحطلبان ائتلاف کند. او در فقدان حضور مستقیم رئیسی میخواهد راهبر اصولگرایان باشد. شهردار سابق تهران دوست دارد سعید جلیلی را در میان طیفی از هودارانش راهی مجلس کند و با آماده کردن بهارستان برای خود، سال 1400 مستقیم از خانهاش به پاستور برود.
اصولگرایان یک گزینه دیگر هم دارند، یک جوان مومن و انقلابی که همین حالا برای صندلی ریاست جمهوری نیم خیز شده؛ مهرداد بذرپاش، اما این جوان اول باید از بحران ارزش افزوده جان به در ببرد.
در طرف مقابل اصلاحطلبان هنوز به گزینه مشخصی نرسیدهاند. عارف مثل قالیباف به روشنی دنبال ریاست جمهوری است ولی اعتبارش در سالهای حضور در مجلس در بین مردم کاهش یافته. اسحاق جهانگیری هم که روزی گزینه اصلی انتخابات ریاست جمهوری 1400 بود حالا به پای عملکرد دولت دوم روحانی سوخته و در میان مردم حسابی زیر سوال رفته و جناح رقیب منتظر حضور او در انتخابات و تخریب او است.
در طرف مقابل اما ظاهرا حسن روحانی گزینههای زیادی برای بازی دارد. هرچند دولت روحانی وضعیت خوبی ندارد ولی دست پرتری نسبت به رقبا دارد. روحانی هم توان لابی با باهنر و لاریجانی را دارد هم در نهایت گزینه ائتلاف ناگزیر اصلاحطلبان خواهد بود، اما این به این معنا نیست که تیم حسن روحانی گزینه مشخصی برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 ندارد. یاران روحانی تاکنون حداقل سه گزینه جدی برای انتخابات 1400 دارند.
جواد آذری جهرمی؛ رییس جمهور جوان
گزینه اول تیم حسن روحانی تا این لحظه جواد آذری جهرمی است، وزیری که مورد اعتماد محمود واعظی، دست راست حسن روحانی، است و در دورانی که دولت در فشار است کارنامه بدی از خود به جا نگذاشته است.
محمدجواد آذری جهرمی در ۱۳ مهر ۱۳۶۰ در جهرم، استان فارس به دنیا آمد.او کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه صنعت آب و برق دارد و فعالیت شغلی خود را از سال ۱۳۸۴ به عنوان کارشناس فنی وزارت اطلاعات آغاز کرد. او از ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۳ مدیرکل امنیت سیستمهای ارتباطی سازمان تنظیم مقررات بود. او در سال آخر دولت اول حسن روحانی معاون واعظی، وزیر وقت ارتباطات بود و در یکی دو جلسه که با حسن روحانی برگزار شد حسابی خوش درخشید و به واسطه همین جلسات و اعتماد واعظی توانست جوانترین وزیر دولت روحانی و البته اولین وزیری باشد که بعد از انقلاب اسلامی متولد شده است.
آذری جهرمی در اوایل کارش به خاطر سابقه امنیتی خود به وزیر امنیتی مشهور بود. در زمان معرفی به عنوان وزیر ارتباطات ادعاهایی در خصوص حضور وی در بازجوییهای فنی برخی از بازداشت شدگان وقایع سال ۱۳۸۸ منتشر شد و برخی ادعا کردند صدای او را در بازجوییهای خود شنیدهاند. آذری جهرمی ضمن تکذیب این ادعاها آمادگی خود را برای جلسه حضوری با کسانی که گفتهاند از آنها بازجویی کرده، اعلام کرد. و در توئیتی نوشت: «هیچگاه شغل بنده بازجویی یا مشاوره فنی آن یا تفتیش منازل نبودهاست».
او درباره سابقه حضور در وزارت اطلاعات به ایسنا گفته:
خبرهای زیادی در خصوص اینکه من در بخش شنود وزارت اطلاعات کار کردهام در شبکههای مجازی دیده میشود. یک بار هم اعلام کردم که اصلاً وزارت اطلاعات بخشی به نام شنود ندارد. در سال ۸۴ هم بنده در وزارت اطلاعات مدیر کل نبودم؛ و در سال ۸۴ کارشناس حوزه فنی بودهام.
اما طولی نکشید که آذری جهرمی با هوشمندی، عملکرد مناسب و ارتباط خوب با رسانهها برندِ خود را باز تولید کرد و از وزیر امنیتی به وزیر جوان تبدیل شد، وزیری که در توییتر فعال است، حامی افزایش سرعت اینترنت است، مخالف فیلترینگ توییتر است و البته تمام قد جلوی مسئله ارزش افزود ایستاده. نخستین وزارتی بود که لیست کسانی که ارز دولتی دریافت کردهاند را منتشر کرد و باعث شد دیگر وزارتخانهها هم دست به کاری مشابه بزنند.
آذری جهرمی جوان است، سابقه وزارت دارد، مورد اعتماد نظام است، کارآمد است، اصلاحطلب نیست و قاعده بازی سیاست را خوب بلد است. او هرچند مصداق تمام و کمال دولت جوان و انقلابی و تعابیر اصولگرایان از آن نیست ولی به هر شکل جوان به حساب میآید. اگر از نظر سن به مشکلی نخورد یک گزینه خوب برای ادامه راه دولت روحانی در 1400 است، به خصوص اگر بتواند در ماجرای ارزش افزوده مهرداد بذرپاش را هم زمین بزند و یک رقیب قدر را حذف کند.
سورنا ستاری؛ تکنوکرات غیرسیاسی
دومین کاندیدای تیم حسن روحانی برای انتخابات آینده به احتمال زیاد سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیسجمهور، رییس بنیاد ملی نخبگان و البته فرزند سرلشکر منصور ستاری، فرمانده شهید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی است.
سورنا ستاری یک نخبه تمام عیار است که تمام مراحل تحصیل خود را در دانشگاه صنعتی شریف گذراند و از سال ۱۳۸۷ عضو هیئت علمی این دانشگاه و همچنان بهعنوان دانشیار مشغول تدریس و تحقیق در دانشکده مهندسی انرژی دانشگاه صنعتی شریف و پژوهشکده علوم و فناوری انرژی دانشگاه صنعتی شریف است.
او ظاهرا در دولت دوازدهم یکی از گزینههای وزارت علوم نیز بود که توجه مقامهای ارشد نظام را هم به خود جلب کرده بود، اما در نهایت در معاونت علمی رییس جمهوری باقی ماند. ستاری از جدیترین حامیان استارت آپها و البته از جدیترین مخالفان خام فروشی نفت و به طور کلی اقتصاد نفتی است.
سورنا ستاری بارها در نشستهای خبری و دولتی، نسبت به اقتصاد مبتنی بر خام فروشی در ایران و تکیه به درآمد حاصل از اقتصاد نفت تاخته و آن را موجب مشکلات اقتصادی عنوان کردهاست. او راه رهایی را از آنچه که نفرین منابع میداند، اقتصاد مقاومتی و تلاش برای تحقق اقتصاد دانش بنیان به عنوان مأموریت اصلی در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری بیان میکند.
او از مخالفان جدی استخدام نیروی دولتی است و در گفتوگو با ایرانا استخدام دولتی را خیانت به جوانان دانسته و گفته: «ارزش جوانانی که میتوانند باعث تحول اقتصادی شوند بیش از آن است که وقت خود را در پشت در مدیران برای استخدام دولتی هدر دهند.» به گفته وی: «کار و کارآفرینی در جامعه را باید با اقداماتی چون استارتآپها، فرهنگسازی کنیم و به فرزندان خود بیاموزیم که دیگر استخدام دولتی، خلاقیت و اعتماد به نفس نمیآورد.»
ستاری جوان، تکنوکرات، غیرجناحی، کارآمد و البته مورد اعتماد، عنایت و علاقه خاص چهرههای ارشد نظام از جمله رهبر انقلاب و رییس جمهور است. نقطه ضعف او کمبود پس زمینه سیاسی است و نقطه قوتش این که با توجه به رویکردهایش میتواند گزینه مشترک اعتدالیون و اصلاحطلبان باشد.
حسین دهقان
تا به امروز حسین دهقان، وزیر دفاع دولت یازدهم، آخرین نفر لیست دولت برای حضور در انتخابات است و شاید با نگاهی بدبینانه بتوان گفت او شاید در تیم روحانی برای انتخابات آینده نیز نباشد.
حسین دهقان دبیر کمیسیون سیاسی، دفاعی و امنیتی مجمع تشخیص مصلحت نظام بود سال 92 از مجمع تشخیص با حسن روحانی به دولت آمد و به وزارت دفاع بازگشت. او پیش از این که وزیر دفاع شود جانشینی وزارت دفاع را در دولتهای هفتم و هشتم تجربه کرده بود و کارنامه قابل توجهی داشت، اما با وجود این کارنامه در دولتهای نهم و دهم از وزارت دفاع دور شد.
برخی معتقدند با وجود تغییر دهقان در دولت دوم روحانی بعید است که او از گزینههای تیم روحانی برای انتخابات آینده باشد ولی تا کنون نشانی از اختلاف بین این دو مشاهده نشده است.
حسین دهقان یک نظامی شناخته شده است که اکنون در حلقه مشاوران رهبری قرار دارد و زمانی میتواند گزینهای جدی برای ریاست جمهوری تلقی شود که ساختار سیاسی در ایران به این نتیجه برسد که روی کارآمدن یک رییس جمهور نظامی مفید خواهد بود، آن وقت میتوان چهرههایی مثل دهقان و شمخانی را گزینه جدی ریاست جمهوری دانست وگرنه بعید است که این چهرهها در انتخابات کامیاب شوند.