به گزارش سلام نو، مراسم بزرگداشت یونس شکرخواه به پاس ۳۰ سال تلاش رسانهای صبح روز سهشنبه (۱۶ مهر ماه) با حضور محمد خدادی (معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، حسن نمکدوست تهرانی، هادی خانیکی، مهدی فرقانی، علیاکبر قاضیزاده، فرید قاسمی، حجتالاسلام و المسلمین عاملی (دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی)، گیتا علیآبادی (رئیس دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها)، سید محمود دعایی (مدیر مسئول روزنامه اطلاعات)، حجتالله ایوبی، سیدوحید عقیلی، حمید شکری خانقاه، محمدعلی ابطحی، ایوبی و جمعی از اهالی رسانه و قلم و استادان حوزه علوم ارتباطات در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
در ابتدای مراسم مهدی محمدی، رئیس فرهنگسرای رسانه در سخنانی کوتاه ضمن عرض خوشامدگویی، اعلام کرد که اگر اجازه بدهند یکی از سالنهای این فرهنگسرا را به نام یونس شکرخواه تغییر خواهند داد.
شکرخواه در ظرف احزاب سیاسی نمیگنجد
سپس حجتالاسلام و المسلمین سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در سخنانی خاطرنشان کرد: همه ما میدانیم اگر فرهنگ در جوامع شکل گرفته، در پرتو ارتباطات بوده است و اساساً فرهنگ، بدون ارتباطات معنا و تحقق پیدا نمیکند. از طرفی دیگر نیز کیفیت فرهنگ یک جامعه به ارتباطات آن جامعه بستگی دارد. البته درباره ارتباطات سالم تاکنون صحبتهای زیادی مطرح شده، ولی قطعا یکی از عناصر اصلی آن اخلاق الهی و انسانی است؛ در واقع توجه به این مفهوم که انسان با دیگران چگونه برخورد میکند؛ آیا ذهن او پُر از قضاوتها و انگارهها است و افراد را بر اساس موقعیتهای شغلی و قومی و اندیشههای سیاسی تعریف میکند یا اینکه به کرامت انسانی افراد توجه میکند.
او با بیان اینکه «کیفیت ارتباطات بر کیفیت فرهنگ تاثیر میگذارد»، ادامه داد: یکی از شاخصههای این موضوع پویا بودن و ماندگار ماندن است. در واقع میتوان گفت که ارتباطات کیفی نوستالوژی تولید میکند و بر این اساس آدمها احساس دلتنگی میکنند و میخواهند که برخی افراد و رویدادها تکرار شود. در این میان آنچه در رفتارهای اغراقآمیز ما با جامعه گم شده، ارتباط با خدا است که اتفاقا بیشتر هم در جوامع مذهبی این اتفاق رخ میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین عاملی با اشاره به تاثیر کنش و واکنشهای اجتماعی بر ارتباطات کیفی، اظهار کرد که ما در حوزه ارتباطات انسانی نیازمند تعلیم هستیم تا بدانیم چه مسیری را باید طی کنیم تا آسایش بیشتری داشته باشیم و وقتی در محیطی قرار میگیریم احساس نگرانی و خطر نکنیم.
او همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به روزنامهنگاری هوشمند و برشمردن ویژگیهای آن و با بیان اینکه «آقای شکرخواه پایهگذار روزنامهنگاری برخط در ایران هستند»، یادآور شد: در ادامه روزنامهنگاری برخط، امروز در حال رسیدن به روزنامهنگاری هوشمند هستیم که توانش آن را خودمان تعریف میکنیم. هوش مصنوعی در دنیا قدرت پیدا کرده است؛ به عنوان مثال سال ۲۰۱۷، ۳۹ و نیم میلیارد دلار در حوزه هوش مصنوعی سرمایهگذاری شده است که بیشترین سرمایهگذاری برای کشورهای آمریکا، چین، آلمان، روسیه و ... بوده است. جالب است بدانید که ۲ ترلیون دلار تولید ناخالص کشورها صرف هوش مصنوعی شده است و پیشبینی میشود این مبلغ تا ۵ سال آینده به ۱۷ و نیم ترلیون دلار برسد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه «هوش مصنوعی دنبال این است که حرف و رفتار انسان را تکرار کند»، افزود: در واقع هوش مصنوعی هوشی است که در مسیر فکر و عمل منطقی حرکت میکند. در این میان ما در حوزه روزنامهنگاری با حضور افرادی همچون آقای شکرخواه به صورت تدریجی به سمت روزنامهنگاری هوشمند حرکت کردهایم.
او یادآور شد: از لحاظ شخصیتی نیز آقای شکرخواه یک دوست خیلی مهربان است. من نزدیک ۱۸ـ ۱۷ سال است که با ایشان آشنا شدم و مهمترین نکته درباره او این است که انسان اخلاقمدار و در رفاقت پایدار است. او رفیق تلخ و شیرین است و نه رفیقی که به اقتضای زمانه یا خیلی نزدیک یا خیلی دور میشود. این وجه اخلاقی آقای شکرخواه است که کیفیت ارتباطات را برای ایشان فراهم کرده است و همان وجه اخلاقی است که روزنامهنگاری کیفی را فراهم آورده است. چراکه روزنامهنگاری کیفی محصول ارتباطات کیفی است. او همچنین در ظرف احزاب سیاسی نمیگنجند. او متعلق به احزاب سیاسی نبوده است.
رئیس دانشکده مطالعات جهان با بیان اینکه «آقای شکرخواه هیچگاه آبروی کسی را نبرده است»، یادآور شد: او همواره در درستنویسی، راستنویسی و پرهیز از هر راستنویسی تاکید کرده است. به طور کلی معتقدم که اگر رسانهای نقد میکند باید معطوف به حال مساله باشد. در واقع نقدی قدرتمند است که ما را به کوچه بنبست نبرد. نقدهای تلخی که جز ناامیدی ثمره دیگری ندارد کمکی به اصلاح اجتماعی نمیکند.
در ادامه این بخش، با حضور معاونت امور مطبوعاتی، هدایایی از سوی حجتالاسلام و المسلمین عاملی و حجتالله ایوبی به یونس شکرخواه اهدا شد.
سپس پیام سیدعباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) توسط سید محمد طباطبایی (دبیر شورای ارزشمندی هنرمندان) قرائت شد.
مشکل روزنامهنگاری ایران دفن تجربهها است
همچنین فرید قاسمی، روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ مطبوعات ایران و از دوستان قدیمی یونس شکرخواه در سخنانی بیان کرد: درباره دوست به تمام معنا، جناب آقای شکرخواه من بارها نوشتهام و هر چه درباره ایشان بگویم از خَلق مبتکرانه و خُلق بزرگوارانه ایشان کم گفتم و حق مطلب ادا نخواهد شد.
او که به عنوان حافظه گویای مطبوعات ایران شناخته میشود، یادآور شد: روزنامهنگاری ایران یک حرفه مظلوم است و این مظلومیت برای امروز و دیروز نیست و از همان سرآغاز مظلوم بود. اولین روزنامهنگار ایران، ۱۸ سال در صف یکنفره صدور مجوز بود و بعد هم که موفق به انتشار شد، سه سال کار مطبوعاتی کرد و به او گفتند بیا شغل دیگری برای تو سراغ داریم و روزنامهاش را تعطیل کردند. او را از مدیرمسوولی سخن امروز برکنار کردند و به او سمت مسوول وصول مطالبات شهرداری تهران را دادند.
قاسمی ادامه داد: حتی روزی که فرهنگستان و دانشگاه در این کشور نبود، بار فرهنگی را روزنامهنگاری به دوش میکشد. زمانی که اصلا در ایران شیوه نگارش فارسی نبود، این روزنامهنگاران بودند که اولین شیوهنامه را نوشتند. از اهل جهل هیچ توقعی نیست، اهل علم هم برای اینکه خودشان را متمایز کنند، به روزنامهنگاری نگاه نادرستی دارند. استادی در دانشگاه نشسته، لغتنامه دهخدا در دست دارد و دایرهالمعارف فارسی هم پشت سرش قرار دارد و علیه روزنامهنگاری صحبت میکند؛ اما با خودش نمیگوید این لغتنامه محصول سردبیر روزنامه «صور اسرافیل» و آن دایرهالمعارف محصول سردبیر روزنامه «برق» است.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: امروز هم میبینیم که درباره روزنامهنگاری حرفهای ناصواب بسیاری زده می شود. بسیاری از عزیزانی که در این حوزه بودند و رفتند یا به حوزههای دیگر پرتاب شدند، هیچ علاقهای نداشتند که از روزنامهنگاری جدا شوند؛ اما زمینه و زمانهای برای ادامه نمیدیدند و برای همین هم حرفه خودشان را تغییر دادند.
قاسمی گفت: ما نمیتوانیم از دره بین نسلی حرف بزنیم و به راحتی سرمایههای روزنامهنگاری را از دست بدهیم. به نظر من امروز مشکل روزنامهنگاری ایران دفن تجربههاست. ما باید به فکر باشیم که این تجارب دفن نشود. اگر به من بگویند مشکل امروز روزنامهنگاری چیست، فهرستی تهیه میکنم و در ابتدای آن مینویسم تهی شدن تحریریهها از صدیقیها، قاضیزادهها، شکرخواهها و تلاش نمکدوستها برای اینکه مفری برای بازنشستگی پیدا کنند.
او صحبتهای خود را با این شعر به پایان برد که «دانی کدام روز عدم شد وجود ما / روزی که عاشقی وجود آمد از عدم».
یونس شکرخواه؛ انصاف، دانایی و ادب
در ادامه سیدمحمود دعایی، مدیر مسوول روزنامه «اطلاعات» نیز در سخنانی از تجربه دوستی و همکاری با یونس شکرخواه سخن گفت.
او صحبتهای خود را با طرح یک شوخی آغاز کرد و گفت: امروز خیلی آرام گفتم، من اگر دختر بودم زنش میشدم. این صحبتهای او با تشویق و خندههای حاضران همراه شد.
دعایی سپس خاطرنشان کرد: زمانی که برای اولین بار به روزنامه «اطلاعات» رفتم، عناصر فرهیخته زیادی بودند که دستم را گرفتند و آقای شکرخواه یکی از آن عناصر بود که برایم قوت قلب بود. او آگاهی زیادی به ما داد و مهمتر اینکه با مشی خود برای ما سرمشق بود.
او همچنین انصاف، دانایی و ادب را از مهمترین ویژگیهای شکرخواه برشمرد.
برای روزنامهنگاری که علم و اخلاق را پیوند زد
محسن اسلامی، عضو مجلس خبرگان رهبری از دیگر سخنرانهای این مراسم بود که در سخنانی خاطرنشان کرد: امروز حدود ۲۵ سال است که از نزدیک با آقای شکرخواه ارتباط دارم و خدا را شکر میکنم هر روز که گذشت این ارتباط نزدیکتر شد.
او ادامه داد: ایشان را به دو ویژگی میستایند؛ یک ویژگی دانش برتری است که دارند و از شناختهشدهترین استادان دانش ارتباطات هستند. دومین ویژگی نیز منش و رفتار اوست. این فروتنی آشکار و بیادعایی، کیمیای نایابی است که بهرغم دانش و جایگاه علمی، همیشه میتوان او را به صفت تشنگی برای فراگیری دانش بیشتر ستود. او همیشه خندان و خوش برخورد است و هیچگاه در فراز و نشیبها گره به پیشانی نداشت و همواره صادق بود و همچنان نیز هست.
اسلامی با بیان اینکه «آقای شکرخواه بی نیش هست و همه نوش»، گفت: در همه این سالها ندیدم که کسی از او رنجیده شود. به هر حال قلم دست گرفتن و زبان در کام چرخاندن گاهی حتی ناخودآگاه میتواند کسانی را آزرده خاطر کند؛ اما ندیدم که کسی از او آزرده خاطر شود.
این عضو خبرگان رهبری یادآور شد: در این میان آنچه یونس شکرخواه را برای من بزرگ کرده است، این دانش و منش نیست؛ بلکه جمع بین این دو است. من به احترام دانش و منش و پیوند علم و اخلاق اینجا آمدهام.
امتداد حروف چاپی به روزنامهنگاری آنلاین
همچنین فرشاد مهدیپور، مدیر مسوول روزنامه «صبح نو» و از دوستان یونس شکرخواه نیز در سخنانی کوتاه خاطرنشان کرد که یونس شکرخواه امتداد بین چاپ، کاغذ و صفحههای حروفچینیشده قدیمی و روزنامهنگاری آنلاین در کشور است.
او بیان کرد: گفته شد که ایشان حزبی نیست. میتوانم به اعتبارِ تجربهی شخصی بگویم که او را همیشه حافظ منافع ملی دیدم. یادم است که در یکی از مواقع حساس کنونی، میگفت من همیشه صبر میکنم ابرها کنار برود و بتوانم درست تصمیم بگیرم. این صبر و نگاه عاقلانه به پدیدهها و حفظ منافع ملی از مهمترین صفتهای اوست. او برای ما اهالی مشهد یکی از مفاخر مهم روزنامهنگاری به حساب میآیند.
به جای گسستها، روی پیوستها حرکت کنیم
همچنین هادی خانیکی، روزنامهنگار پیشکسوت و استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: آشنایی ما به دوران اوایل پیروزی انقلاب برمیگردد، زمانی که هر دو معلم بودیم و هر دو علاقههای فرامعلمی داشتیم. او به ترجمه و من هم به دغدغههای سیاسی و فرهنگی علاقه داشتیم. دوست داشتیم حرفهایمان را در جایی منعکس کنیم. من آن زمان اتباطات بیشتری داشتم و برخی از مقالات خوبی که آقای شکرخواه ترجمه میکرد را برای روزنامه «اطلاعات» میفرستادم. به هر حال دست تقدیر من را به روزنامه «کیهان» کشاند و من هم از آقای شکرخواه خواستم معلمی را رها کند و به «کیهان» بیاید.
او همچنین یادآور شد: همه ما با ویژگیهای روزنامهنگاری آقای شکرخواه و وارد کردن مولفهها و عناصر جدید به روزنامهنگاری آشنا هستیم. اما آنچه من میخواهم به آن اشاره کنم قدرت جابهجایی او در موقعیتهای مختلف است؛ به عنوان مثال زمانی که در «کیهان» بودیم، یکی از مهترین کارها این بود که چطور میتوان میان عکس و متن رابطه برقرار کرد که آقای شکرخواه این کار را انجام میداد.
خانیکی اظهار کرد: هیچگاه یادم نمیآید آقای شکرخواه برای کسی بَد خواسته باشد. این خصوصیت مهمی است و به نظر من جامعه و بهطور خاص جامعه روزنامهنگاری نیازمند اینچنین کسانی است که اعتقاد به تقویت همگرایی داشته باشند و به جای اینکه روی گسستها حرکت کنند، سعی کنند روی پیوستها پیش بروند.
شکرخواه همیشه فرزند زمانه خود است
در ادامه حسن نمکدوستتهرانی، روزنامهنگار پیشکسوت و از دوستان و همکاران قدیمی شکرخواه در سخنانی اظهار کرد: توهمی در جامعه است مبنی بر اینکه رورنامهنگاران وقتی میخواهند واقعیتی را روایت کنند، آن را تنزل میدهند. در حالی که اصلا چنین نیست. به طور کلی ما جهان را از دو طریق مستقیم و با واسطه فهم میکنیم. در این میان ما روزنامهنگاران، کنشگران فهم جهانِ رومزه هستیم. بدون ما جهان روزمره فهم نمیشود. قطار جهان نمیایستد که سالها بعد از رویدادها جامعهشناسها، فلاسفه و محققان مطالعه کنند و بگویند اتفاق چه بوده است! مردم که نمیتوانند صبر کنند ۵۰ سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد یا انقلاب ۵۷، تاریخدانها این وقایع را روایت کنند.
او افزود: ما دانشمندان زندگی روزمره هستیم و به همین اعتبار است که از جمله مهترین منابع اطلاعاتی در هر رشتهای، رسانههاست. چرا امحققان اینقدر به کاغذهای شکسته و زرد شده روزنامهها در کتابخانه ملی و دانشگاه تهران مراجعه میکنند؟ اگر ما واقعیت را تنزل میدهیم، چرا همچنان مهمترین منابع برای پژوهش هستیم؟
نمکدوست خاطرنشان کرد: مهمتر از همه اینکه ما شناخت روزمره را دموکراتیک میکنیم و میگوییم هر کسی میخواهد میتواند از تلاش ما بهره ببرد و مانعی برای هیچ کسی قائل نمیشویم. در این میان عدهای دانشمند در این زمینه بیشتر و دقیقتر تلاش میکنند تا تعهد ما را به واقعیت بیشتر کنند. ماحصل کتاب «عناصر روزنامهنگاری» این است که مهترین ارزشی که روزنانهنگاری دارد این است که خودش را وقف حقیقت کند. کسانی هستند دانش نزدیک شدن روزنامهنگاران به حقیقیت را عمق و بسط ببخشند و آنها متخصصان ما هستند. کسانی که به ما میگویند خبر چیست؟ و چه ویژگیهایی دارد؟
این استاد روزنامهنگاری یادآور شد: مهمترین سازهای که ما روزنامهنگاران تولید میکنیم خبر است و مقاله و گزارش فرزند خبر هستند. به این موضوعات اشاره کردم که بگویم وجه دانشمند بودن آقای شکرخواه نباید مغفول بماند. او دانشمندی است که با خبر سر و کار دارد. پیشتر هم گفته بودم که در حوزه خبر آقای شکرخواه دماوند هستند و دیگرانی همانند من، تپههای عباس آباد. در این میان ما احتیاج داریم که این دانش و روایتهای روزنامهنگارانه در سطح جامعه جاری شود. امروز یکی از معضلات ما این است که خبر در فرآیندهای طبیعی خود در سطح جامعه جریان پیدا نمیکند.
این روزنامهنگار افزود: همچنین ابهامی وجود دارد که بعضی میگویند روزنامهنگاری سنتی و روزنامهنگاری مدرن. با قاطعیت میگویم این اشتباه است. روزنامهنگاری همیشه مدرن بوده است؛ چون با خبر سر و کار دارد. ما مدیومها را عوض میکنیم و مفاهیم پایه خبری را تغییری نمیدهیم. خبر همیشه باید صحیح، دقیق و جامع باشد و در اسرع وقت به افراد بیشتری برسد. به این اعتبار میگویم که آقای شکرخواه چه زمانی که در روزنامه کار میکردند و چه الان که چهره شاخص روزنامهنگاری مدرن هستند، این نگاه را داشتند. او همیشه فرزند زمانه خود بوده است.
دست نیاز به سوی شما اساتید دراز میکنم
سپس محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سخنانی کوتاه اظهار کرد:جامعه مطبوعاتی ایران جامعهای قدیمی، غنی و صمیمی است. درست است که ما به لحاظ کمی رسانه را در ایران گسترش دادهایم، ولی باور کنید به همین میزان جریان روزنامهنگاری کشور عمیق نیز است.
او یادآور شد: وظیفه ما شاگردی شما اساتید است و اینکه از دل شما، خواستهها و نیازها را پیاده و برای شما برآورده کنیم. این مراسم نیز به نمایندگی جامعه رسانهای کشور برای آقای شکرخواه برگزار شده است. ما یکی هستیم. باور کنید ایران امروز محصول اقتدار همبستگی است. ما امروز در روزهای حساسی به سر میبریم و همین روزها آینده کشور را ترسیم میکند و قدرت کشور ما در افکار عمومی است که منجر به اقتدار و همبستگی میشود.
او با تاکید بر اینکه نیاز اول امروز رسانهها اخلاق است، بیان کرد: ماموریت اول رسانههای تکثیر خوبیها در جامعه است. مهارت نیز در حوزه روزنامهنگاری بسیار حائز اهمیت است. امروز در میان هزاران فارغالتحصیل کمتر کسانی از مهارت کافی برخوردار هستند. لذا من دست نیاز به سوی شما استادان نیاز میکنم تا بتوانیم بعد مهارت را در میان جامعه رسانهای کشور گسترش دهیم.
معاون مطبوعاتی تاکید کرد که در واقع جامعه رسانهای ما به یک مثلث سهضلعی اخلاق، مهارت و دانش نیاز دارد. من به رسانهها این انتقاد را دارم که برای همه مینویسند جز خودشان.
در ادامه مراسم با حضور جمعی از دوستان و همکاران قدیمی یونس شکرخواه از او تقدیر شد.
سپس یونس شکرخواه نیز صحبتهای او خود را با زبان طنز آغاز و خاطراتی را از همکاران قدیمی خود بیان کرد.
او سپس اظهار کرد: از نظر مهر و محبت که دوستان اشاره کردند، حاصل جمع همین کسانی هستم که صحبت کردند. من مهربانی را مهدی فرقانی، ذکاوت و سرسختی را از خانیکی، تکنیک را از فریدون صدیقی و آرامش را از منصور سعدی و بزرگمنشی را از آقای دعایی یاد گرفتم. یادم نیست چه سالی پیش آقای دعایی رفتیم و اولین پولی که گرفتم ۷ هزار تومان و واقعا مبلغ خیلی زیادی بود. در واقع آقای دعایی من را به طرف این فضا هُل داد.
شکرخواه که با بغض سخن میگفت در ادامه به مشکلات روزنامهنگاران اشاره کرد و گفت: هیچکدام از ما وابستگی به مقام نداریم. من هنوز هم مستاجرم و شجاعانه میگویم که در برابر صدها فرصت قرار گرفتم که خانه و ماشین بگیرم، اما یاد گرفته بودم پاکتی که درونش دیده نشود را دستم نگیرم.
این روزنامهنگار پیشکسوت یادآور شد: نسل ما نسل حاصل جمع است و قدر هم را میدانیم. ما معلمهایی هستیم که همکلاسی داریم و نه شاگرد و هر لحظه میتوانیم از هم بیاموزیم. ما نسل حاصل جمع هستیم و این جوری از دست رفتیم یا از دست داده شدیم. برای ما انتقال قدرتی در کار نیست. این را بدانید که ما بازنشته نمیشویم. سازمانها اگر نمیخواهند، ما خودمان میتوانیم تجربیاتمان را مدون کنیم و سر کلاسهایمان حرف بزنیم.
او در پایان سخنانش گفت: ما بازنشسته نمیشویم؛ آموختیم روزنامهنگاری ما را میکشد، مگر آنکه با آن زندگی کنی.
منبع: ایسنا