سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر | مرتضی کوه مسکن : رامبد جوان که ما او را بیشتر به عنوان سازنده فیلم های کمدی و یا برنامه های تلویزیونی پر مخاطب میشناسیم در پنجمین فیلم خود در مقام کارگردان پس از فیلم های «اسپاگتی در هشت دقیقه»، «پسر آدم دختر حوا»، «ورود آقایان ممنوع»، «نگار» اینک مجدد همانند سابق سراغ فیلمنامه ای کمدی، اما بسیار ضعیف رفته است.
یکی از محاسن رامبد جوان این است که اصرار ندارد که فیلمنامه فیلمهای خود را به نگارش درآورد و یا نقش اصلی آن را ایفا کند. او همیشه در کارهایش ثابت کرده که برایش مخاطب اهمیت چندانی ندارد و در فیلم هایش همیشه ذات شخصی خود را نمایان می کند و همیشه علایق شخصی خود را هم در فیلمهایش پیاده میکند، همانطور که در فیلم قبلی این فیمساز با عنوان نگار که یک فیلم شخصی محسوب می شد همین قضیه مشهود بود.
جوانی که کم کم پا به میانسالی گذاشته اما همچنان آن شور و شوق جوانی را دارد، بالا و پایین می پرد و مخاطب را با خود همراه می کند، فردی که در فیلم ها و برنامه هایش دست به ابتذال نمی زند و سعی می کند از درگاه منطقی مخاطب خود را بخنداند، وی ثابت کرده که جنس کمدی را خوب می شناسد و در ژانر خود آدم به روزی است، هرچند گاهی اوقات حس می شود که نسخه ایرانی شده کمدین های هالیوودی نظیر جیم کری و ... را ایفا می کند.
انتظاری که از دیدن تیزر فیلم «قانون مورفی» به مخاطب دست می دهد این است که تماشاگر یک کمدی اسلپ استیک باشد، اما با دیدن فیلم مخاطب پی می برد که از کمدی خبری نیست و تیزر خلاصه ای از ۱۵ دقیقه اول فیلم است که به شدت مخاطب پسند است، هرچند جوان در فیلم جدید خود مهارت و جاه طلبی اش را کاملا نشان داده است و صحنه های تعقیب و گریزش را به شکلی ماهرانه و حرفه ای ساخته است و هلی شات های او از تعقیب و گریز های دریایی و نفر به نفرش عالی است، اما رفته رفته هم دیگر نه از آن کمدی اکشن خبری است، نه حتی اکشن یا کمدی و حس می شود صرفاً کارگردان سعی به پایان بردن قصه دارد و اینجاست که کارگردان مجبور می شود صحنه های خوب ابتدایی فیلم را فدای داستان آبکی و بدِ قسمت های بعدی کند و با شروع درخشانش، هر چه بیشتر پیش میرود، بیشتر بیننده را ناامید میکند، افت میکند و از ریتم میافتد و در بسیاری از سکانسها حوصله مخاطبش را سر میبرد و شوخیهایی که در ادامه فیلم میبینیم، اغلب از جنس لوده بازی است و حال و هوایی شبیه بیشتر شوخیهای جلف خندوانه را همراه دارد و هیچ نشانی از یک کمدی حسابشده و دقیق در خود ندارد.
رامبد جوان که با ساخت فیلم «ورود آقایان ممنوع» موفقیت ساختن فیلم کمدی را تجربه کرده است، باید بداند که فیلم های کمدیِ ماندگارِ ما، فیلم هایی هستند که فیلمنامه قابل قبولی داشته اند و فقط صرف حضور بازیگر و استناد بر کمدی موقعیت جذب مخاطب نکند.
فیلمنامه ضعیف فیلم که عملاً قصهای ندارد و از میان کلیشهها داستانی نخنما را روایت میکند که نه جذاب است و نه مهم تا بازیگران خودی نشان بدهند و فیلم در حال سقوط را نجات دهند، اتفاقی که تا پایان فیلم هم نمیافتد. این یک کمدی است که هدفش فقط خنداندن تماشاگر است، در واقع همان کاری که رامبد جوان در برنامه «خندوانه» انجام میدهد.
از فیلمنامه ضعیف قانون مورفی که فاصله بگیریم، بازی ها نیز چنگی به دل نمی زند و کار شاخصی را در پرونده بازیگرانش ثبت نکرده است، امیر جدیدی که همیشه در فیلم هایش رگه هایی از طنز و با نمکی مشاهده می شود، اینجا به جای نقش یک فرد زرنگ و زیرک نقش یک جوان پخمه را ایفا می کند و بهعنوان یک پلیس بیدستوپا و بیعرضه که برای اولین بار تمامقد، یک کاراکتر کمدی را به تصویر میکشد و انگار زمین و زمان علیه او کار میکنند، به خوبی از پس نقشش بر آمده و خارج از حد انتظار ظاهر میشود و بیعرضگی و ناتوانی فرخ را بهخوبی تصویر میکشد.
در پایان می توان گفت که فیلم آخر رامبد جوان خوب شروع می گردد، بد ادامه می یابد و فجیع تمام می شود و با قصه دمدستی و سیر حوادث غیرمنطقیاش، با شوخیهای نهچندان جذاب و فیلمنامه ضعیف و فاقد خلاقیتش، هیچ پیشرفتی در کارنامه کاری فیلمسازش در برندارد و اگر رامبد جوان همه ی این خلاقیت ها و نوآوری ها را در کنار یک فیلمنامه قوی می گذاشت، قطعا فیلمی ماندگار خلق می کرد.