سلام نو – سرویس بین الملل: خورشید ۱۸ سپتامبر ۱۹۸۲ که غروب کرد یکی از خونبارترین فجایع تاریخ فلسطین و لبنان رقم خورد و به روایتی بیش از 3000 نفر از فلسطینیان که در دو اردوگاه صبرا و شتیلا در بیروت غربی ساکن بودند به دست آریل شارون وزیر جنگ وقت اسرائیل و ایلی حبیقه رهبر نیروهای فالانژ لبنانی به قتل رسیدند.
اسرائیل به دنبال یافتن رزمندگان فلسطینی و شبهنظامیان فالانژ لبنانی به بهانه انتقام ترور بشیر جمیل، رئیسجمهوری وقت لبنان و سرکرده حزب فالانژ به صبرا و شتیلا حمله کردند و قتل عامی کم نظیر را در تاریخ خاورمیانه ثبت کردند.
جنایت صبرا و شتیلا پس از آن آغاز شد که ارتش رژیم اسرائیل به فرماندهی آریل شارون، وزیر امور نظامی آن زمان رژیم اسرائیل در زمان جنگهای داخلی لبنان، اردوگاه صبرا و شتیلا را به محاصره درآورده و به نیروهای مزدور خود در لبنان که از آنها به عنوان شبهنظامیان فالانژ لبنانی یاد میشد، اجازه داد تا این جنایت را انجام دهند.
فالانژها که این روزها به عنوان کتائب شناخته میشوند یکی از احزاب دست راستی تندرو در کشور لبنان هستند. اگر چه حزب فالانژ لبنان بهطور رسمی یک حزب سکولار است، اما به کلیسای مارونی منتسب است و برای حفظ منافع مسیحیان مارونی در لبنان فعالیت میکند و برای پیش برد اهداف خود به طور مشخص از خشونت و نیروی نظامی بهره میبرد. فالانژها نه تنها یکی از طرفهای درگیر جنگ داخلی لبنان بودند بلکه یکی از متهمان پرونده ناپدید شدن احمد متوسلیان و سه دیپلمات ایرانی دیگر در لبنان هم هستند.
ارتباط فالانژها و اسرائیل چنان مستحکم بود که در سال ۱۹۸۲ آریل شارون با محاصره بیروت راه را برای به قدرت رسیدن فالانژها هموار کرد، در همین هنگام مجلس لبنان، بشیر جمیل فرزند پیر جمیل را به عنوان رئیسجمهور برگزید، اما در نهایت جمیل قبل از تحویل گرفتن پست ریاست در مقر حزب فالانژ بر اثر یک انفجار تروریستی کشته شد، تروری که بهانه اصلی حمله به صبرا و شتیلا بود.
سلاخی در سکوت
شبهنظامیان فالانژ برای این که کمترین توجه را در مناطق اطراف خود برانگیزند با سلاح سرد اقدام به کشتار ساکنان اردوگاه کردند تا حتی همسایگان اردوگاه متوجه جنایت نشوند. در این میان ماموریت ارتش صهیونیستی محاصره اردوگاه و روشن کردن آن در شب با شلیک گلوله های منور بود.
در روز اول مهاجمان به بهانه جستجوی هزار و 500 مبارز فلسطینی که در اصل خارج از اردوگاه و در جبهههای جنگ بودند، وارد اردوگاه شدند ولی در اردوگاه جز زن و مرد و کودک و افراد سالخورده کس دیگری نبود. نیروهای مزدور اسرائیل در طول سه روز دست به قتل و کشتار آنان زدند و بیشتر اجساد در خیابانها و روی زمین افتاده بودند که بعدها بولدوزرهای ارتش صهیونیستی وارد اردوگاه شده و شروع به تخریب خانهها و نابودی اردوگاه کردند تا هیچ رد و اثری از این جنایت وحشیانه باقی نماند.
برخی منابع تاکید کردهاند بیشتر قربانیان این جنایت که برخی از آنها هنوز زنده بودند با استفاده از بولدوزرها در کامیونها ریخته، به خارج از اردوگاه منطقه الناعمه و الدامور منتقل شدند و در حالی که کیسههای سنگین به پایشان بسته شده بوده در دریا انداخته شدند تا در آینده کشف اجساد آنها غیرممکن شود. مسئلهای که باعث شده تا همین حالا هم تعداد آن چنان دقیقی از کشته شدگان این قتل عام فجیع در دست نباشد.
فالانژها بعد از این فاجعه تعداد زیادی عکاس و خبرنگار را نیز دستگیر و از لبنان اخراج کردند تا کمترین مدرکی از جنایت آنان در دست رسانهها نماند.
جنات زین عبدالطیف پرستار لبنانی بیمارستان عکا روایتی به ما میدهد که مشخص میکند موج این جنایت در صبرا و شتیلا متوقف نشده. او در تشریح جنایات صبرا و شتیلا و بیمارستانها اطرافش گفت: «فالانژها به سمت چهار پزشک که پارچه سفیدی در دست داشتند و میخواستند از ورود آنها به بیمارستان جلوگیری کنند، نارنجک پرتاب کردند. یکی از همکاران من فریاد کشید و بهسمت آنها سنگی پرتاب کرد. جنایتکاران هم چنان سیلی محکمی به او زدند که بیهوش بر زمین افتاد. بعد پیراهنش را پاره کردند و او را به پیاده روی مقابل بردند و بهصورت گروهی مورد تجاوز قرار دادند.»
وی ادامه میدهد: «در روز جمعه به بیمارستان غزه پناه بردم و آنها ما را صبح 18 سپتامبر محاصره کردند و فلسطینیها را که شامل زنان و کودکان نیز میشدند از دیگران جدا کرده و به یک ورزشگاه بردند و در چالههایی که بر اثر بمباران حفر شده بود انداخته و گفتند همه دراز بکشند. سپس بر روی همه آتش گشودند و در آخر با سه بولدوزر بر روی آنها، چه زنده و چه مرده، خاک ریختند.»
سرانجام پس از سه روز نظامیان رژیم صهیونیستی در 17 سپتامبر خروج از لبنان را آغاز کردند. این روز بدترین روز کشتار بود. نیروهای سازمان آزادی بخش فلسطین عملا بیروت را تخلیه کرده بودند و پس از دو شب رعب و وحشت، صبح روز شنبه نیروهای لبنانی فالانژ از اردوگاهها عقب نشینی کردند و آنگاه بود که حجم وسیع کشتارها مشخص شد.
ایلی حبیقه رهبر فالانژها بعد از این ماجرا نماینده مجلس لبنان شد و بعدتر به کابینه این کشور هم راه یافت. در سوی دیگر نیز شارون هرچند مجبور شد به خاطر این فاجعه از وزارت استعفا دهد ولی در نهایت در سال 2001 به سمت نخست وزیری رسید.
با وجود این که سازمان ملل علیه این فاجعه قطعنامه صادر کرد و آن را نسل کشی نامید و فشارهای مردمی زیادی علیه اسرائیل شکل گرفت ولی آمرین و عاملین این فاجعه هیچگاه با مجازات جدی و در خوری مواجه نشدند.