آقای دکتر اجازه بدهید از ابتدای دوران تحصیل شما شروع کنیم. مدرسه را کجا آغاز کردید؟
من هومن عشقی متولد سال 1352 هستم و دبستان و راهنمایی را در تهران گذراندم و در طول سالها مدرسه به مرور درسم روز به روز بهتر شد تا در سوم راهنمایی به شاگرد اول مدرسه تبدیل شدم و به این ترتیب برای دبیرستانهای خاصتر انتخاب شدم. در این دوران دو دبیرستان نیکان و دانش به من پیشنهاد شد که من به دبیرستان دانش رفتم.
دانش آن سال فقط رشته ریاضی و آن هم فقط تا دوم دبیرستان داشت و قرار بود با رفتن دومیها به کلاس سوم این مدرسه تشکیل شود. عموم اساتید من در آن زمان پستهای خاص دولتی داشتند و انسانهای بسیار فرهیختهای بودند که هنوز هم با هم در ارتباط هستیم. روند تحصیل من تا سال دوم دبیرستان در دانش ادامه داشت که موشک باران شروع شد و خانواده تصمیم گرفتند من را به آلمان بفرستند.
چه سالی میشد؟
حدود سال 1365 بود.
بعد رفتید آلمان؟
بله. به آلمان که رفتم به واسطه ریاضی پیشرفتهای که در ایران خوانده بودم بسیار مورد توجه قرار گرفتم و ظرف سه ماه من را از کلاس دهم به کلاس یازدهم فرستادند و بعد از پایان سال من را به کلاس دوازدهم فرستادند که این باعث شد من با سرعت بیشتری نسبت به ایران دیپلم بگیریم.
بعد از دیپلم تقاضا دادم برای رشته دندان پزشکی که در یکی از دانشگاههای معتبر آلمان پذیرفته شدم ولی درست در همین زمان بود که قطعنامه 598 امضا شد و فضا عوض شد و همانطور که خانواده مرا به آلمان فرستاده بود همانطور هم تصمیم گرفت مرا برگرداند.
زمان بازگشت مشکل تحصیلی پیدا نکردید؟
خانواده قبل از آمدن من با آقای خسروی مدیر وقت دبیرستان صحبت کردند و من شهریور با دانش آموزان تجدیدی 16 ماده را امتحان دادم و از درس عقب نیافتادم. بامزه این بود که همان زمان یک نفر دیگر هم همزمان با من 16 ماده را امتحان داد، یعنی 16 ماده را افتاده بود.
بعد از این من شروع کردم برای کنکور و المپیاد خواندن و با وجود رتبه منتخب در المپیاد به اصرار مادر در کنکور تجربی شرکت کردم و تحت تاثیر خواهرم دندان پزشکی را انتخاب کردم و در نهایت دندان پزشکی دانشکده علوم پزشکی شیراز قبول شدم.
اگر مادر اصرار نمیکرد دندان پزشک نمیشدید؟
من عاشق ریاضی بودم و شاید اگر دست خودم بود ریاضی محض میخواندم. دربین رشتههای تجربی هم اگر دست خودم بود به خاطر عشقم به ژنتیک این رشته را ادامه میدادم.
الان به دندان پزشکی علاقهمند هستید؟
از وقتی دندانپزشکی را شروع کردم به آن علاقهمند شدم و الان هم عاشق آن هستم. بعد از این همه سال به تز پایانامهام در دانشگاه شیراز که نگاه میکنم میبینم همان تز لمینتهای سرامیکی و ایمپلنت زندگی امروز من را تشکیل داده و من در این دو حوزه مشغول به کارم. حالا که نگاه میکنم میبینم 38 هزار لامینت کار گذاشتم که عدد بسیار بالایی است. من تا به حال بیش از 7 هزار پرونده دارم که این عدد برای یک دندان پزشک آمریکایی تا زمان بازنشستگی چیزی نزدیک به 2 هزار پرونده است.
دکتر هومن عشقی از شیراز تا آمریکا
به شیراز برویم، دوران تحصیل در شیراز چگونه بود؟
دوران حضور من در شیراز هفت سال پر هیجان، شیرین و پراسترس بود به خصوص این که من برای آن دوران دانشجوی متفاوتی حساب میشدم.
چرا؟
نوع لباس پوشیدنم، نوع بزرگ شدنم و تجربه حضورم در آلمان باعث تفاوتم با دانشجویان دیگر شده بود، به خصوص این که تا قبل از تغییر دولت به دولت آقای خاتمی فضای متفاوتی در دانشگاه حاکم بود.
فضا از نظر علمی چگونه بود؟
آن زمان من و شاید خیلی از دوستانم فکر میکردیم چیزی به ما نمیگویند و بعدها که تجربه تدریس را پیدا کردم دیدم واقعا این طور بود و فقط به ما درسی میدادند که بتوانیم درباره دندانپزشکی حرفی بزنیم، البته اساتیدی هم داشتیم که واقعا از جان و دل مایه میگذاشتند ولی اساتید هم بودند که بی اهمیت به همه چیز فقط نمره میدادند.
بعد از خروج از دانشگاه علاقهام به علم بیشتر و به لطف استاد راهنمایم دکتر آهنگری با گروهی آشنا شدم که سرنوشت من را عوض کرد. به پیشنهاد ایشان من وارد بحث ایمپلنت شدم آن هم در حالی که هیچ آشنایی خاصی با این حوزه جدید نداشتم و به لطف اساتید پیشگام این حوزه به ایمپلنت علاقهمند شدم.
شما سابقه حضور در آلمان را داشتید چطور ناگهان به آمریکا رفتید؟
به فاصله یک سال از طریق همین گروه با آمریکا مکاتبه شد و در دانشگاه میشیگان پذیریش گرفتند که دکتر کار نیش به عنوان نفر اول این حوزه رییس بخش ایمپلنتولوژی آن بود.
من بعد از مدتی حضور در میشیگان با فضای آن جا به خصوص سرمای آن احساس راحتی نکردم و در بازگشتی که به ایران داشتم برای دانشگاه کالیفرنیا درخواست پذیریش دادم که رییس بخش ایمپلنت آن دکتر ساشا جوانویچ بود و من هر چه امروز بلدم از ایشان آموختم. در آن جا یک سال دوره مستر ایمپلنتولوژی و بعد فلوشیپ آن را گذراندم.
در همین زمان یک پایان نامه به من پیشنهاد و یک دوره یک ساله دیگر را گذراندم و مدرک ام.اس.سی خود که معادل دوره تخصص در ایران است را گرفتم. در همان دوران بود که زمزمههای دندانپزشکی زیبایی در ایران شروع میشد، زمزمههایی که جلویش هم از راههای مختلف گرفته میشد.
از همان زمان شروع به فعالیت کردید؟
در همان دوران و قبل از رفتن جدی به آمریکا زمان چهرههایی مثل دکتر آصفزاده یا میلانی در این راه قدم گذاشته بودند، البته دکتر یزدانی هم در ایران پیشگام بودند. من همان زمان شروع کردم در حوزه زیبایی مطالعه و فعالیت جسته و گریخته داشتن.
در همان زمان به طور موازی من گاهی در مطب یکی از دوستان مراجع میدیدم که به طور اتفاقی دو بازیگر مشهور به من مراجعه کردند که برای یک جوان 25 ساله اتفاق هیجان انگیزی بود. اولین چهرهای که به من مراجعه کرد خانم حجار بودند و بعد از ایشان هم آقای محسنی نسبت و آقای کریمی به من مراجعه کردند.
تمام این مسائل باعث شد تا به شکل جدی زیبایی را مورد توجه قرار دهم. بعد که من وارد آمریکا شدم دکتر امام قلیپور به من پیشنهاد داد عضو آکادمی دندان پزشکان زیبایی آمریکا بشوم که معتبرترین مجمع زیبایی جهان است و دورههای خوب و مهمی هم دارد.
در نهایت در سال 2002 عضو انجمن دندان پزشکان زیبایی آمریکا شدم و برای اولین بار در کنفرانس آن حاضر شدم و در جمعی حاضر شدم که مجموعهای از مشاهیر دندانپزشکی در آن حاضر بودند و برای من بسیار قابل توجه بود به خصوص این که بسیاری از اساتیدی را دیدیم که دیدارشان برای ما در ایران آرزو بود. در همان دوران که من در یو.سی.ال.آی حاضر بودم با توصیه دکتر جوانویچ به رییس بخش زیبایی توانستم در درسهای دوره زیبایی هم شرکت کنم و تجربه قابل توجهی کسب کنم.
چه زمانی به ایران برگشتید؟
من در این سالها به ایران رفت و آمد داشتم ولی در نهایت سال 2007 به طور کامل به ایران برگشتم.
دندان پزشک سلبریتیها
شما مشهور به دندانپزشک سلبریتیها هستید. چطور دندان پزشک سینمای ایران شدید و با سلبریتیها کار کردید؟
این مسئله دو دلیل داشت یکی اینکه برخی سلبریتیها به من مراجعه کردند و دوستانشان را به من معرفی کردند و من به مرور مورد اعتماد آنها قرار گرفتم. دلیل دیگر هم این بود که در ابتدای این راه چهار متخصص زیبایی بیشتر در ایران حضور نداشتند که تنها دو نفر آنها با بازیگران کار میکردند. بعد از این دکتر کریمی پیشنهاد دادند که یک نفر مسئولیت کار دندان پزشکی بازیگران را به عهده بگیرد تا هنرمندان به او مراجعه کنند من به خانه سینما رفتم و قرار دادی بین من و خانه سینما منعقد شد و من دندان پزشک اعضای خانه سینما و خانواده آنها و سلبریتیها شدم و یواش یواش با این مسئله شناخته شدم.
رابطه شخصی شما با سلبریتیها چطور است؟
زمانی که در چنین فضایی کار کنی و از هشت صبح تا ده شب در مطب کار کنی آرام آرام مراجعینت دوستانت میشوند. به همین ترتیب بیش از 50 درصد دوستان من از اهالی سینما هستند و اهالی سینما من را بین خودشان راه دادند.
پس عکس سلبریتیها در مطلب دیگر پزشکان چیست؟
اهالی سینما هم مثل دیگران از خودشان اختیار دارند و نمیشود کسی را به زور جایی برد. واقعیت این است بعضی سلبریتیها دندانپزشک خود را از بین اقوام و دوستانشان انتخاب میکنند و مسئله دیگر هم این است که سلبریتیها همانطور که برای برندهای مختلف تبلیغ میکنند برای دندانپزشکان هم تبلیغ میکنند و این مسئله هم گریز ناپذیر است.
شما خودتان تا به حال چنین کاری را کردهاید؟
نه! چرا باید این کار را بکنم وقتی دوستان موج موج به من لطف دارند؟ البته من هم اگر شاید جای برخی دوستان بودم دست به چنین کاری میزدم.
حالا که بحث سلبریتیها شد اگر خاطرتان باشد مدتی قبل ویدئویی از شهاب حسینی درباره شما در فضای مجازی پخش شد و بعد هم شما توضیحی در این رابطه دادید. اصل ماجرا چه بود؟
آقای شهاب حسینی از دوستان خوب من است و من به ایشان خیلی ارادت دارم و از سال 81 با ایشان در ارتباط هستم. قطعا وقتی دوست شما به شما مراجعه کند شاید شما دوست داشته باشید از او هزینه نگیرید. شهاب همیشه به من محبت داشته و من واقعا از او توقعی نداشته ولی یک بار که ایشان در مطلب بود با دوستان ما مواجه شد و خیلی خود جوش جملات را برای من ضبط کرد و من هم آن را روی پیج خودم گذاشتم که متاسفانه بعدا دیدم سواستفادههایی هم شد و باعث توضیحات من و شهاب هم شد. این اتفاق باعث شد تا من احتیاط بیشتری در این زمینه بکنم.
دکتر گرانی هستم!
آقای عشقی شما دکتر گرانی هستید؟
بله.
باید دید گرانی چیست و چه معنایی دارد. اگر قیمت مجموعه ما بیش از دیگران است دو دلیل داریم. دلیل اول این است که مواد و تکنولوژی که استفاده میکنیم با دیگران متفاوت است. من هیچ بخشی از حسن شهرت خود را خرج ارزانی مواد نمیکنم و این هزینه را هم از بیمار میگیرم. حتی در زمانی که وضع اقتصادی مناسب نیست ما سود خود را کم میکنیم ولی از کیفیت به هیچ شکل کم نمیکنیم.
به عنوان مثال چند وقت پیش که هیچ موادی در کشور نبود یا خودم با چمدان مواد را میآوردم یا از خواهرم میخواستم مواد را با مسافر بفرستد.
مسئله دوم این است که بدانیم گرانترین چیز در مطلب دندانپزشکی چیست!؟ گرانترین چیز در مطلب دندان پزشکی زمان است و مدت زمانی که بیمار روی صندلی دندان پزشکی حضور دارد هزینه را افزایش میدهد.
درباره نقاشی هم وضعیت همین است مواد و بوم یکی است ولی زمان و تخصص نقاش است که ارزش تابلو را مشخص میکند، به جز این که امضای نقاش یا برند من به عنوان یک دندانپزشک هم ارزش افزودهای خواهد داشت.
اگر ارزانتر بگیرید چه میشود؟
اگر من قیمت خود را کاهش دهم و دیگران هم برای درمان مراجعه کنند میزان مراجعان من ده برابر میشود و با این که سود من افزایش پیدا میکند آن وقت میزان کیفیت کار من به شدت کاهش مییابد.
پس با این حساب درست است که دندانپزشکی سود 400 درصدی دارد؟
شاید دهه 40 اینطور بوده! وگرنه اصلا این طور نیست. شما نگاه کنید که ما در تهران بیش از 5 هزار دندان پزشک و در ایران بیش از 20 هزار دندان پزشک داریم. مردم چند دندانپزشک را میشناسند؟ چند نفر اول که به طور طبیعی در هر رشتهای درآمد بهتری دارند ولی بعید است کسی بیش از 40 درصد سود داشته باشد.
معمولا چه سوالی را از شما میپرسند؟
قیمت لمینت بیشترین سوالی است که پرسیده میشود. (میخندد) بیشترین سوالی که میپرسند فرق لمینت سرامیکی و کامپوزیتی است و ماندگاری و طول درمان است.
جواب این سوال چیست؟
طول درمان دو هفته است و من لمینت سرامیکی انجام میدهم. درمان سرامیکی زمان بیشتری میبرد و ماندگاری بیشتری هم دارد.
هنوز هم درخواست لبخند هالیوودی از شما میشود؟
این لبخند برای اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 آمریکا است که بازیگران دندان بالای خود را بسیار سفید میکردند که البته در آمریکا از مد افتاده و در ایران هم آن شوق و ذوق سابق را ندارد.
انتخاب دندانپزشک خوب
یک بیمار چطور باید دندانپزشک خود را انتخاب کند؟
این سوال سختی است. از حال و هوای مطب تا میزان رضایت مراجعین مسئله مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد. مسئله بعدی این است که پزشک چقدر به خودش اطمینان دارد. من خودم 5 سال گارانتی دارم و اگر قرار بود 50 درصد برگردند من تا به حال ورشکسته شده بودم ولی چون به کارم اطمینان دارم این کار را میکنم.
با این هزینهها چه کار کنیم که هیچ وقت پیش شما نیاییم؟
دعا کنید! که البته مستجاب هم نمیشود اما کلسیم و رعایت بهداشت دهان موثر است ولی در مجموع از ژن پوسیدگی نمیشود فرار کرد و باید به دندان پزشک مراجعه کرد.
فارغ از هزینهها خیلیها از دندان پزشکی میترسند. راهی برای درمان این فوبیا وجود دارد؟
این طبیعی است و به اولین تجربه انسان از دندانپزشکی در کودکی برمیگردد. در این وضعیت یا کودک خودش تجربه بدی در دندان پزشکی داشته یا شاهد تجربه دندانپزشکی بد پدر یا مادرش بوده است که این روی یک کودک بسیار موثر است و نهادینه میشود. در دندان پزشکی کودک در اولین جلسات به نظر من نه دکتر باید لباس پزشکی بپوشد نه اینکه الزاما کار دندان پزشکی کند که کودک به مشکل برنخورد.
کسی که نتواند فوبیا را مهار کند چه؟
راههای متفاوتی از جمله بیحسی وجود دارد. ما خودمان در مطب امکان بیهوشی کامل را توسط متخصص بیهوشی برای هر کاری که بیمار تقاضا کند داریم.
دندان پزشکی که عاشق ایران، سینما و سفر است
در تمام اینسالها الگوی خاصی داشتید؟
الگوی اول خواهرم دکتر فرشته عشقی بود. الگوی من در دندانپزشکی در ایران دکتر آهنگری و دکتر سیدان بودند و در خارج از کشور هم دکتر جوانویچ و دکتر نیش الگوهای من بودند.
در این سالها شکست خوردید؟
مگر میشود شکست کاری نخورد؟ کسی که شکست نخورد بزرگ نمیشود. من بارها از درون و بیرون شکست خوردم و تلاش کردم با هر شکست پنجره جدیدی باز کنم.
به جز ایران در کشور دیگری هم فعالیت دارید؟
من در کانادا با خواهر و خواهرزاده کلینکی را داریم و با وجود داشتن لایسنس کار در عمان و کویت و دبی ترجیح میدهم بیماران به ایران مراجعه کنند نه اینکه من به آن جا مراجعه کنم.
با این سطح از امکانات چرا از ایران نمیروید؟
چون ایران را دوست دارم. من بارها از ایران خارج شدم و امکان زندگی داشتم به خصوص بعد از فارغ التحصیلی از میشیگان پیشنهاد جدی ماندن در آمریکا را داشتم که آن را رد کردم. هر دو فرزندم کانادا به دنیا آمدند چون خانوادهام همه ساکن کانادا هستند و من انتخاب را به خودشان واگذار کردم که انتخاب کنند کجا زندگی کنند، ولی من نه از نظر کاری و نه از نظر فرهنگی نمیتوانم آن جا زندگی کنم.
به جز دندانپزشکی سرگرمی خاصی دارید؟
معتاد به فیلم و سینما هستم و دوچرخه سواری و مسافرت را خیلی دوست دارم.
درباره این کلمات چند کلمه یا جمله بگوید:
دندان عقل: دندان اضافه
لمینت یا کامپوزیت: قطعا لمینت
لبخند هالیوودی: از مد افتاده
شهاب حسینی: دوست عزیز
به عنوان آخرین سوال سی سال دیگر دندانپزشکی چه شکلی است؟
نمیدانم چون وضعیت امروز دندان پزشکی، سی سال پیش قابل پیش بینی نبود ولی حتما پیشرفتهای خوبی خواهد کرد از جمله حذف صدای دندان پزشکی که خیلیها را میترساند!
مصاحبه اخصاصی با دکتر هومن عشقی ، تابستان 1398