سلام نو – سرویس بین الملل: درست در روزهایی که در ایران و اروپا چشمها به آمریکا دوخته شده بود تا شاید مکرون رییس جمهور فرانسه با ترامپ به توافقی برسد و با یک خط اعتباری 15 میلیارد دلاری و معافیتهای محدود نفتی موافقت کند خبر رسید که برایان هوک، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به ناخدای کشتی آدریان دریا پیشنهاد داده تا با دریافت رشوه کشتی را برای توقیف به دست آمریکا برساند تا مشخص شود آمریکا نه تنها با خط اعتباری پیشنهادی فرانسه مخالف است بلکه دنبال گسترش فشار از راههای تازهای است.
برایان هوک چهارشنبه در کنفرانسی خبری اعلام کرد: ایالات متحده برای هرگونه اطلاعاتی که موجب اختلال در چرخه مالی سپاه پاسداران شود، تا سقف ۱۵ میلیون دلار پاداش در نظر خواهد گرفت.
این چهره ارشد دولت آمریکا تایید کرد که این اولین بار است که آمریکا پاداش برای مختل کردن فعالیتهای مالی یک نهاد دولتی اختصاص میدهد.
در واکنش به این رویکرد تهاجمی رییس جمهور حسن روحانی در کنار دیگر روسای قوای ایران یعنی علی لاریجانی و ابراهیم رییسی حاضر شد و اعلام کرد که تهران گام سوم خود را با جدیت برخواهد داشت و مهلتی دوباره به اروپا خواهد داد.
حسن روحانی چهارشنبه شب بعد از جلسه سران قوا گفت: اقدامات ایران در چارچوب مقررات آژانس خواهد بود و مهلت ۶۰ روزه دیگری پیش روی اروپاست و هر زمان به تعهدات خود برگردند ما هم به تعهدات برجامی بر می گردیم.
او در ادامه به بحث مذاکرات هسته ای اشاره کرد و گفت: آمریکاییها از 16 ماه پیش سه هدف را دنبال میکردند. هدف مهم و اولیه آنها تغییر نظام بود و هدف بعدی این بود که اگر نتوانستند به هدف نخست دست یابند ، نظام را تضعیف کنند و سومین هدف آنها نیز این بود که مذاکرهای را به نحوی که خودشان بخواهند بر ما تحمیل کنند؛ مذاکرهای که توأم با تحریم شدید بر ایران باشد تا به این ترتیب قدرت چانه زنی آنها افزایش یابد.
به نظر میرسد آمریکا و ایران اهداف طرف مقابل برای ادامه این نبرد سهمگین را میدانند و در تلاش هستند تا به نوعی مانعی بر سر راه رقیب بتراشند. ایران مایل است با فروش نفت خود هزینههای آمریکا برای تحریم نفت را بی اثر و غیر منطقی جلوه دهد و آمریکا هم با راههای جدید و نا متعارف مایل است راههای دور زدن تحریم نفتی را به هر قیمتی محدود کند.
اما وضعیت امروز وضعیتی قابل حدس بود و چیزی نبود که از دید تحلیلگران روابط ایران و آمریکا دور مانده باشد. عموما تحلیلگران معتقد بودند وقتی که ایران کاهش تعهدات برجامی خود را آغاز کرد انجام هر سه گام آن برایش گریز ناپذیر خواهد بود و هر تغییر و تحول جدی و مهمی در وضعیت ایران و آمریکا زودتر از برداشتن گام سوم ایران ممکن نیست.
رد شدن چند میانجی متوسط مثل عراق و عمان و دو میانجی ارشد مثل ژاپن و فرانسه نیز مهر تاییدی بود بر این نظر که تهران و واشنگتن با این دیدگاه که در نهایت مذاکره گریز ناپذیر است دنبال کسب بیشترین امتیاز از طرف مقابل برای روز موعود مذاکره هستند.
اما این روز موعود چه زمانی است و سرنوشت برجام تا آن روز چه میشود؟ برای پاسخ به این دو پرسش باید چند نکته را در رابطه با ایران و آمریکا مد نظر قرار داد.
آن چنان که قاسم محبعلی به سلام نو گفته بود نباید منتظر برگشت آمریکا به برجام بود چون بعید است اتحادیه اروپا، دولت فعلی آمریکا و حتی دولت آینده آمریکا قصد بازگشت به برجام را داشته باشند، حتی اگر دموکراتها هم پیروز انتخابات باشند از برجام به عنوان زمینه مذاکرات گسترده استفاده میکنند.
در طرف مقابل بعید به نظر میرسد ایران هم قصد خروج از برجام را داشته باشد چون همانقدر که ساختارهای اقتصادی برجام مرده و غیرقابل احیا است ساختارهای حقوقی آن کارآمد است و بی آمریکا و با آمریکا دست آوردهای مهمی برای ایران خواهد داشت، از جمله عدم ورود پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و ملغی شدن برخی محدودیتهای ایران از جمله محدودیت خرید و فروش تسلیحات تا دو سال آینده که دست آوردهای بزرگی برای ایران است و از سوی آمریکا هم مورد هجوم قرار گرفته است.
با این تفاسیر به نظر میرسد ایران مایل است با حفظ برجام گفتوگوهای خود با آمریکا را ابتدا در همان چهارچوب و در پله بعد در خارج از آن ادامه دهد، البته به شرطی که به ساختار برجام خللی وارد نکند.
از نظر زمانی نیز فعلا دو بازه زمانی برای گفتوگوی مستقیم تهران و واشنگتن قابل تصور است، اولی پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که دولت ترامپ شاید حاضر شود تحت شرایطی حداکثر امتیاز خود را به تهران بدهد و دوم هم بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که شاید شانس با تهران همراه باشد و گزینهای جز ترامپ به کاخ سفید راه یابد.
اگر این گفتوگو به دولت بعدی آمریکا موکول شود، آن وقت میشود انتظار داشت که برخی در تهران مایل باشند به جای دولت فعلی دولت برآمده از انتخابات 1400 با آمریکا مذاکره کند تا امتیاز مذاکره مستقیم با آمریکا این بار در جیب دولتی باشد که نسبت کمتری با اصلاحطلبان دارد و حتی احتمالا کاملا اصولگرا است.