تمرکز، کلید موفقیت در تمام مراحل زندگی است. تمرکز در مدرسه، دانشگاه و در محل کار امری بسیار مهم است. شما هنگام رانندگی، نوشتن، مطالعه کردن، یادگرفتن مهارت یا شغل جدید و هنگام انجام دادن کارهایی که نیاز به توجه برای انجام جزئیات دارد به تمرکز احتیاج دارید. تمرکز همچنین برای کار کردن بر روی خویشتن، تجسم و دستیابی به اهداف در ورزش های مختلف، مدیتیشن و برای لذت بردن از ذهنی آرام، امری ضروری است. تمرکز برای انجام موفق هرکاری، نوشتن ایمیل، مطالعه، آشپزی یا انجام امور روزمره مهم است. تمرکز کردن دامنه توجه شما را بهبود می بخشد، شما را قادر می سازد تا بتوانید حواس پرتی ها و افکار بی اهمیت را نادیده بگیرید و به شما در صرفه جویی وقت و انرژی تان کمک می کند.
وقتی تمرکز نباشد، کاری که برای انجام آن فقط به چند دقیقه احتیاج دارید، می تواند زمان خیلی بیشتری از شما بگیرد که این یعنی تلف کردن وقت و انرژی باارزش شما.
ذهن همواره به طور مداوم در حرکت است، درست مانند پروانه ای که از گلی به گل دیگر پرواز می کند و هیچ وقت طولانی روی یک گل توقف نمی کند. اگر ذهن شما دائم از فکری به فکر دیگر در حرکت و سرگردانی باشد و شما نتوانید در لحظه بر روی چیزی که می خواهید تمرکز کنید، پس چطور می توانید انجام یک کار را به سرانجام برسانید یا به اهدافتان جامه عمل بپوشانید؟
ذهن یک ابزار شگفت انگیز است امّا شما باید یاد بگیرید که آن را متمرکز کنید. تمرکز یکی از مهم ترین مهارت هایی است که هرکس باید آن را در خود داشته باشد. هرچند فقط تعداد کمی از مردم بلدند که چطور این مهارت را در خودشان قوی کنند و تعداد افرادی که گام های جدی به سمت بهبود و توسعه این مهارت بر می دارند، از این تعداد هم کمتر است.
شگفتی های تمرکز
سرگردانی در پارک
در یک صبح دوست داشتنی، جیم تصمیم گرفت به جای رانندگی کردن پیاده به محل کارش برود. از آن جایی که در راه رسیدن به محل کارش یک پارک زیبا، با درختان بلند و گل های خوش رنگ و زیبا بود. او دوست داشت روزهایی که وقت کافی دارد را تا دفترش پیاده روی کند.
پس از چند دقیقه پیاده روی، جیم گلی را دید که در آن نزدیکی ها روییده بود. او به سمت گل رفت تا از نزدیک آن را ببیند و بوی دلپذیر آن را استشمام کند.
پس از مدتی جیم به راه رفتن ادامه داد، امّا چند قدم آن طرف تر یک صفحه روزنامه را که روی زمین افتاده بود و از قضا تیتر جالبی هم داشت، دید. او نمی توانست با کنجکاوی اش مبارزه کند، پس روزنامه را از زمین برداشت و روی نیمکتی نشست تا مقاله را مطالعه کند.
پس از خواندن مقاله، جیم ناگهان متوجه شد که وقت زیادی را در پارک سپری کرده و ممکن است دیر به محل کارش برسد. او بلند شد، روزنامه را داخل سطل انداخت و با سرعت شروع به راه رفتن کرد، اما این تند راه رفتنش خیلی هم طول نکشید.
می شود گفت که او حتی ۵۰قدم هم برنداشته بود که صدای پرنده ای که آواز زیبایی می خواند را شنید. پرنده آنقدرها از جیم دور نبود. یک بار دیگر، جیم نتوانست کنجکاوی اش را کنترل کند و به سمت درختی که پرنده بر روی آن در حال آواز خواندن بود رفت.
جیم بر روی نیمکتی که در آن نزدیکی بود نشست؛ در حالی که مجذوب آواز پرنده بود و گذر زمان از دستش در رفته بود. این حالت او تا زمانی که پرنده به جای دیگری پرواز کند ادامه داشت. پس از آن جیم به مسیر بازگشته و به راهش ادامه داد. چند دقیقه بعد، جیم همسایه اش را دید که به سمت او می آید. آن ها با هم سلام و احوالپرسی کرده و شروع به صحبت کردند. اما جیم یادش افتاد که باید سر وقت به محل کارش برسد، پس به دلیل پایان دادن مکالمه از همسایه اش عذرخواهی کرد و به راه رفتن به سمت دفترش ادامه داد.
وقتی جیم از پارک خارج شد، به سرعت به سمت کافی شاپی که در نزدیکی دفترش بود رفت تا یک لیوان قهوه بخرد و پس از آن بقیه مسیر را دوید. او کمی دیر به دفترش رسید، عذرخواهی کرد، با من من چند بهانه برای رئیسش آورد و به سرعت به سمت میزش رفت تا روز کاری اش را آغاز کند.
به جای این که جیم، مستقیم به دفترش برود، او به حس کنجکاوی اش، حواس پنج گانه اش و و محیط اجازه داد که حواسش را پرت کنند و در نتیجه این باعث شد که او دیر سر کارش برسد.
اگر وقت داشته باشید، عجله نداشته باشید و خواستید کمی سرگرم شوید، مشکلی ندارد که مثل جیم رفتار کنید امّا اگر برای رسیدن به محل کار یا جلسه ای عجله دارید یا سرتان شلوغ است و نیاز دارید که ذهنتان را روی کاری که می کنید متمرکز کنید، باید تمام چیزهایی که حواستان را پرت می کنند نادیده بگیرید.
در این مورد رفتار ذهن شبیه به رفتار جیم است و ذهن به افکار، مناظر، بوها، صداها، و دیگر حواس اجازه می دهد که توجهش را جلب کنند و تمرکزش را ازبین ببرند. ذهن اینجا و آنجا، از یک فکر به فکر دیگر و از یک موضوع به موضوع دیگر سرگردان می شود، دقیقا همان طوری که جیم در پارک سرگردان شد.
با این حال، با یادگیری این که چگونه می توانید ذهنتان را متمرکز کنید، شما خواهید توانست که در هنگام کار کردن، خواندن کتاب یا مطالعه و در هنگام انجام هر کاری که به تمرکز و دقت احتیاج دارد، مسائلی که باعث حواس پرتی تان می شوند را نادیده بگیرید.