به گزارش سلام نو، ماجرای این جنایت تکان دهنده هفتم مرداد 94 از آن جا آغاز شد که دو کودک خردسال به طرز فجیعی در یک واحد آپارتمانی واقع در خیابان دکتر شریعتی منطقه قاسم آباد به قتل رسیدند. با حضور قاضی تحقیقات در این باره آغاز شد.
اجساد پسر 9 ساله و دختری هشت ساله در حالی که پوششی به تن نداشتند و آثار ضربات متعدد کارد بر قفسه سینه و گردن آن ها خودنمایی می کرد به صورت طاق باز کف اتاق خواب افتاده بود و متکایی خونین نیز زیرسرشان قرار داشت. بریدگی که در کف دست دخترک نمایان بود نشان می داد که او قصد داشته با گرفتن تیغه کارد مقاومت کند.
پزشک قانونی که به دستور مقام قضایی در محل وقوع جنایت حضور داشت، پس از انجام معاینات مقدماتی درحالی علت دقیق مرگ را به بررسی های بیشتر موکول کرد که بنا به نظر وی حدود 36 ساعت از مرگ برادر و خواهر مذکور می گذشت.
ادامه تحقیقات قاضی با تجربه وقت شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بیانگر آن بود که پدر مقتولان در سال 1389 و در سن جوانی فوت کرده است و دو کودک مذکور که آرش و سیما نام داشتند به همراه مادرشان در طبقه اول این مجتمع مسکونی زندگی می کردند اما از مادر آنان خبری نبود و این احتمال قوت گرفت که کودکان به دست مادرشان کشته شده اند.با این ظن، دستور بازرسی دقیق منزل صادر شد که ناگهان لباس های خون آلود مادر مقتولان نیز به همراه کاردی بزرگ که هنوز آثار خون روی آن وجود داشت، کشف شد. این سرنخ دیگر محلی را برای تردید باقی نگذاشته بود که پدر بزرگ مقتولان مورد سوال مقام قضایی قرار گرفت.
او گفت: دخترم از زمانی که همسرش جان سپرد دچار افسردگی شده بود و به صورت خودسرانه داروهای آرام بخش استفاده می کرد...
چند روز بعد از این ماجرای هولناک، مادر دو کودک خردسال (مقتولان) که به شمال کشور گریخته بود با تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شد و به بازسازی صحنه قتل پرداخت.
این زن 34 ساله در تشریح این جنایت بی رحمانه گفت: سال 89 وقتی همسرم فوت کرد، مسئولیت نگهداری دو فرزند خردسالم را به عهده گرفتم و آن ها را بزرگ کردم. پسر 9ساله ام آرش نام داشت و در کلاس سوم ابتدایی تحصیل می کرد و سیما دختر هشت ساله ام نیز کلاس دوم ابتدایی بود.ولی دیگر از این وضعیت «تنهایی» خسته شده بودم و نمی توانستم به درستی از فرزندانم نگهداری کنم، البته از قبل برای کشتن آن ها نقشه ای نداشتم و روز حادثه به یک باره این تصمیم را گرفتم.
در این هنگام قاضی با تجربه شعبه 211دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از وی پرسید: آیا بیماری خاصی داشتید؟ که متهم پاسخ داد: نه! هیچ وقت بیماری خاصی نداشتم و در هیچ مرکز درمانی هم تا قبل از وقوع جنایت بستری نشده بودم. زن جوان سپس درباره چگونگی وقوع جنایت ادامه داد: غروب روز حادثه برای لحظه ای این فکر به ذهنم رسید که خودم را از دست فرزندانم راحت کنم به همین دلیل به هر یک از آن ها چند عدد قرص خواب آور خوراندم که خودم مصرف می کردم. وقتی آن ها گیج شدند و به خواب رفتند به سراغشان آمدم.
او در حالی که به طور عملی صحنه جنایت را شرح می داد، گفت: ساعت حدود 23 شب بود که کنار پسرم قرار گرفتم او یک لحظه بیدار شد و چشمانش را باز کرد ولی من تصمیم خودم را گرفته بودم به همین دلیل دیگر تامل نکردم اما وقتی قصد کشتن دخترم را داشتم او با دستش تیغه چاقو را گرفت ولی... پس از آن هم کولر و تلویزیون منزل را روشن گذاشتم و فرار کردم.
متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد که در آن وقت شب کجا رفتی؟ گفت: به آژانس تلفنی زنگ زدم و خودرویی را به مقصد شهرهای شمالی کشور اجاره کردم. چند روز را با پیرمردی که راننده خودرو بود در شهرهای شمال سپری کردم و پس از آن دوباره به مشهد بازگشتم که توسط کارآگاهان اداره جنایی دستگیر شدم.
وی ادامه داد: من از نظر مالی مشکلی نداشتم اما نمی دانم چرا دست به این کار زدم و هم اکنون نیز کابوس های وحشتناک شبانه رهایم نمی کند!
این زن در پاسخ به سوال دیگر قاضی که پرسید چرا هنگام دستگیری از یک پیرمرد نام بردی؟ گفت: می خواستم ارتکاب قتل را به گردن او بیندازم ولی وقتی متوجه شدم که این قصه باورکردنی نیست حقیقت ماجرا را بیان کردم درحالی که کاملا هنگام جنایت هوشیار بودم و می دانستم چه می کنم! به گزارش اختصاصی خراسان، با تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، این پرونده جنایی در شعبه پنجم کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرار گرفت.
دادگاه پس از بررسی های قضایی دقیق و با توجه به تایید سلامت روانی متهم توسط پزشکی قانونی، رای به قصاص نفس داد که رای صادر شده به تایید شعبه 24 دیوان عالی کشور نیز رسید و این حکم برای اجرا به معاونت اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد. با فراهم شدن مقدمات، سپیده دم روز گذشته این زن قاتل در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید./ خراسان