اگر شیوه مدیریت "شکم سیرانه" فعلی ادامه یابد و هشدارهای کارشناسان شنیده نشود سونامی بحران‌‌ها تمام مدیران ناشنوا را دیر یا زود با خود می‌برد و هیچ راه گریزی از آن نخواهد بود.

سلام نو – سرویس سیاسی: امروز یک مصاحبه از احمد عراقچی و یک نامه از احمد توکلی منتشر شد، مصاحبه و نامه‌ای که با وجود تفاوت در موضوعات و مباحث مطرح شده در آن یک نقطه مشترک داشته و آن نشنیده گرفته شدن هشدارها توسط مسئولین ارشد کشور!

احمد عراقچی که امروز متهم است و دیروز معاون ارزی بانک مرکزی بود درباره بحران ارزی در ایران و هشدارهایی که داده شد به فارس گفت:

لازم است این توضیح را هم عرض کنم که معاونت ارزی بانک مرکزی بیشتر یک معاونت اجرایی و کارشناسی است ولی چون در پیشانی کار قرار دارد و گردش ارزی کشور از طریق معاونت ارزی انجام می‌شود، ما هم در کنار بقیه بخش‌های کارشناسی وضعیت را رصد می‌کردیم و گزارش‌های کارشناسی را مرتب ارائه کردیم و در جلسات  متعدد هشدارها را مطرح می‌کردیم که بعضاً عنایت لازم هم به آنها نمی‌شد و نادیده گرفته می‌شد.

احمد توکلی نیز در نامه‌ای که درباره وضعیت مسکن و اجاره آن به روسای قوا نوشته می‌گوید:

تابستان فصل تمدید بسیاری از قرارداد‌های اجاره است. چه بسیار خانواده‌های اجاره‌نشین که قادر به تأمین شرایط شگفت‌آور موجران نبوده و نخواهند بود. مشاهدات بسیار دردناک و هشداردهنده است و اگر به سرعت تدابیری اندیشیده نشود به‌زودی چند میلیون حاشیه‌نشین به ۱۱ میلیون حاشیه‌نشین موجود در اطراف شهر‌ها افزوده خواهد شد.

هم توکلی هم عراقچی هر دو زمانی مسئولیت‌های مهمی در حوزه اقتصادی کشور داشتند و هر دو یک جنس خبر را می‌‎دهند، یکی می‌گوید هشدار دادیم و توجه نکردند و دیگری هشدار می‌دهد و احتمالا باز هم توجه نمی‌شود.

این نخستین بار نیست که از هشدارهای شنیده نشده سخن به میان می‌آید. سعید لیلاز، اقتصاددان و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز پیش از این در مصاحبه با دم خروس از هشدارهایی می‌گوید که به جهانگیری داد ولی راه به جایی نبرد و بسیار دیر به آن عمل شد.

اما مسئله این است که بی توجهی به هشدارها نه برای امروز و دیروز است و نه مختص و محدود به قوه مجریه! هشدارهایی از این دست سال‌ها پیش درباره ریزگردها، دریاچه ارومیه و سدهای جنوب کشور داده شد ولی دولت‌های وقت توجهی به آن نکردند یا درباره آب ساختار حکومت چنان بی توجه با مسئله برخورد کرد که بحران آبی به وضعیت آبی جدید تبدیل شد و کار کشور به خشکسالی‌های آبادی برانداز رسید.

این دست از هشدارها اما آن چنان که گفته شد مختص قوه مجریه نیست و بارها و بارها نسبت به برخورد با فسادهایی خاص به قوه قضاییه هشدار داده شد، اما این قوه تا همین اواخر آن چنان نگاه دقیقی به مسئله نداشت. مجلس هم مدام با بدنه کارشناسی و سیاسی در ارتباط است و هشدارهای پیوسته را می‌شوند ولی کم‌تر به آن‌ها جامعه عمل می‌پوشاند.

اما ریشه اصلی این بی توجهی به کجا باز می‌گردد و چرا وضعیت امروز این چنین است؟ به نظر می‌رسد مدل نگاه مدیران به منابع در اختیارشان و احساس عدم ضرورت به آینده‌نگری از اصلی‌ترین دلایل بی‌توجه قابل توجه آن‌ها به نظرات کارشناسی باشد. مدیران خرد و کلان کشور مدیران هزینه هستند و فکر می‌کنند آب و خاک و نفت و پول کشور بی‌انتها است و نیاز نیست نگران چیزی باشیم.

فکر می‌کنیم چون امروز وضع اقتصاد خوب است پس حتما فردا هم وضع خوب خواهد بود و نیازی نیست به وضع بد اقتصادی احتمالی فکر کنیم و برای آن آماده شویم. مدیران ارشد و میانی در ایران با این ذهنیت کار را آموختند که یک حساب بانکی پر همیشه وجود دارد که از آن خرج کنیم و نیازی نیست برای روز مبادا آماده باشیم آن هم برای سرزمینی که هر روز می‌تواند در آن روز مبادا باشد.

درباره دریاچه ارومیه، وضعیت کارون، بحران سدها، سیل‌های عظیم، فرونشست زمین در تهران، بحران ارز، اقتصاد فسادزا، بحران صندوق‌های بازنشستگی و هزار یک بحران دیگر کشور در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی از مدت‌ها قبل هشدار داده شده بود، اما کسی، فارغ از گرایشات سیاسی، میل شنیدن این هشدارها را نداشت وگرنه بحران‌ها دیده شده بود.

اگر این شیوه مدیریت "شکم سیرانه" ادامه یابد و هشدارهای کارشناسان شنیده نشود سونامی بحران‌‌ها تمام مدیران ناشنوا را دیر یا زود با خود می‌برد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***