سلام نو – سرویس اجتماعی: انتقال آب خزر به داخل کشور طرح امروز و دیروز و این دولت و دولت قبل نیست، طرحی است که سابقه مطرح شدن به بیش از نیم قرن پیش بر میگردد و از همان زمان هم مخالفان و موافقان سرسختی داشته است.
اولین طرح توسط مهندس هومان فرزاد در سال ۱۳۴۵ نوشته شده که وی این طرح را به سازمان پژوهشهای علمی کشور ارائه داد. بر اساس این طرح باید بین دریای خزر و خلیج فارس دریاچههایی ایجاد شود تا این دو دریا به هم متصل بشوند. در این ارتباط سه نقطه پست در ایران شامل چاله جازموریان، دشت لوت و دیگری هم دشت کویر در نظر گرفته شد. مهندس فرزاد طرحهای بلند پروازانه دیگری نیز برای ایران داشت از جمله تخلیه و آبگیری مجدد دریاچه ارومیه که نمک آن را متعادل کند.
در دولتهای میرحسین موسوی، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی نیز پیگیری این طرح مطرح بود و در تمام این سالها مخالفان و موافقان این طرح نکات بسیاری را درباره آن مطرح کردهاند.
در دولت محمود احمدینژاد اما این طرح دگرگون شد و قرار شد با انتقال آب دریای خزر به سمنان و از آنجا به خراسان بزرگ مشکلات آبی منطقه حل شود، مسئلهای که حتی تا کلنگ زنی هم پیش رفت اما به علت مخالفتهای کارشناسی متوقف شد. امسال بار دیگر زمزمه بررسی این طرح و انتقال آب خزر به کویر مرکزی ایران مطرح شد، طرحی که حتی زمزمهاش هم جنجال آفرید.
انتقال آب خزر؛ کابوس یا رویا؟
مخالفان این طرح معتقد هستند که بر اساس تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف، طرحهای انتقال آب نه تنها از لحاظ اقتصادی بسیار پرهزینه و رویایی هستند، بلکه برای هر دو نقطه ارسال کننده و دریافت کننده دارای هزینههای سنگین اجتماعی و زیست محیطی است و تمام تجارب بین المللی و داخلی نشان میدهند که پروژههای انتقال آب بین حوضهای، روشهای ناپایداری هستند که نه تنها مشکللات را حل نکردهاند، بلکه آنها را شدیدتر کردهاند.. مخالفان این طرح از جمله تاکید دارند که اجرایی شدن این طرح در اولین گام جنگلهای هیرکانی را با آسیب جدی مواجه میکند.
محمد درویش، معاون سابق سازمان محیط زیست و فعال محیط زیستی که از جمله مخالفان شناخته شده این طرح است آن را فاجعهای شبیه انفجار اتمی میداند میگوید:
اگر آب شور در مبدأ شیرین شود، فاجعه به بار می آورد چرا که ما همین الان هم ۹۰ درصد ماهی خاویاری خود را از دست دادهایم؛ میزان آلودگی آب دریای کاسپین ۴۰ برابر حد مجاز است و هیچ ظرفیتی برای آلایندگی بیشتر نداریم. حال سوال اینجاست اگر هم آب را شور منتقل کنیم و آن را در سمنان شیرین کنیم چه اتفاقی میافتد؟ اگر در اثر زلزله یا بر اثر فرآیندهای شیمیایی و یا هر دلیل دیگری لوله آسیب ببیند و این حجم بزرگ آب شور در کوهستانهای حاصلخیز و جنگلهای هیرکانی ما رها شود، فاجعهای به مراتب بزرگتر از انفجار اتمی رخ خواهد داد.
احمد ربیعی مدیرعامل بنیاد آب دریای خزر اما با این استدلالها مخالف است و معتقد است با شیوه شیرین کردن آب به شکل مدل نه تنها مشکلی پیش نخواهد آمد بلکه برای ساکنان شمال کشور کار هم ایجاد میشود.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر میزان دقیق آب برداشتی از دریای خزر با اجرای این پروژه و اثرات آن بر سطح آبی دریای خزر میگوید: در اجرای این پروژه تنها 200 میلیون مترمکعب از آب دریای خزر در هر سال منتقل میشود؛ درحالی که حجم آب موجود در دریای خزر بدون احتساب آبهای ورودی به آن بیش از 78 هزار میلیارد مترمکعب است.
ربیعی اضافه کرد: این آمار بدین معنی است که با اجرای این پروژه سالانه تنها معادل 25 صدهزارم درصد از این آب و معادل 2 سیسی آب از یک مخزن 780 لیتری برداشت میشود.
پرفسور کردوانی هم که روزی از مخالفان این طرح بود حالا از حامیان آن است و درباره آن میگوید: آب دریای خزر قرار است برای آب شرب و بخش صنعت به استان سمنان منتقل شود. در بخش کشاورزی باید به فکر استفاده از گلخانههای هیدروپنیک یا کشت آبی بود.
فارغ از خوب و بدهای این طرح این است که سازمان محیط زیست در این سالها یک سیاستگذاری ثابت و مشخص در این باره نداشته است. معاون سازمان در زمان ابتکار مخالف طرح است و رییس فعلی سازمان موافق جدی طرح، آن هم در یک دولت با یک رییس جمهور! با این تفاسیر باید صبر کرد و دید خواب انتقال آب خزر در نهایت چگونه تعبیر میشود، آیا یکی از استراتژیکترین تصمیمهای اخیر ایران در حوزه آب، محیط زیست و سیاست در دولت روحانی اجرایی میشود؟