جلال خوشچهره در یادداشتی می‌نویسد که مشاور امنیت ملی کاخ سفید که برای رایزنی به لندن رفته بود به متوجه شد که اولویت اول دولت جدید بریتانیا خروج از اتحادیه اروپا است نه چگونگی تعامل با ایران.

«گفت‌وگو با بریتانیا در‌باره ایران؛ شاید وقتی‌دیگر». این ماحصل سرخوردگی «جان‌بولتون» در مأموریت دو روزه‌اش به لندن بود. مشاور امنیت ملی کاخ سفید که برای رایزنی با نخست وزیر تازه‌کار بریتانیا به لندن رفته بود، گفت: «متوجه شده درحال‌حاضر اولویت بریتانیا تمرکز برخروج ار اتحادیه اروپا در 31 اکتبر است.» او به مقام‌های این کشور گفته است:« شاید بهتر باشد گفت‌وگو‌ها درباره مسائلی مانند ایران، چین و شرکت هواوی به زمانی دیگر موکول شود.» این درحالی است که پیشتر تأکید شده بود؛ ترغیب لندن برای سخت‌گیری بیشتر علیه ایران از اهداف اصلی سفر بولتون است.

«دونالد‌ترامپ» در روزهای اخیر درباره تلاش میانجیگرانه «امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهوری فرانسه برای کاهش تنش در منطقه خلیج‌فارس و ترغیب تهران به ماندن در برجام به تندی واکنش نشان داد. رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده پیشنهاد تعیین سقف اعتباری در «اینستکس» به تهران را ابتکاری شخصی خواند که با واشنگتن دراین‌باره توافق نکرده است. به عبارت دیگر، کاخ سفید همچنان بر نظر سابق خود که تحقیر تلاش‌های اروپائیان برای کنترل و مدیریت بحران در منطقه خلیج فارس است، باقی مانده و ترجیح می‌دهد ابتکار هرگونه اقدام را دراختیار خود داشته باشد. اما روزهای سرخوردگی برای واشنگتن به موارد بالا خلاصه نمی‌شود، بلکه دور شدن امارات عربی متحده از مواضع افراطی درباره ایران و یمن؛ همچنین برخی تعدیل‌ها در شکل مواضع مقام‌های عربستان‌؛ ناکامی در تشکیل ائتلاف دریایی در خلیج‌فارس و سرانجام، ابتکارهای تهران در چگونگی کنترل پیامدهای اجرای سیاست فشار حداکثری واشنگتن بر اقتصاد ایران، مجموعه‌ای از ناکامی‌ها را هرچند مقطعی برای ترامپ و تیم او در پی داشته است. این درحالی است که واشنگتن امید داشت با بحران ساختگی نفتکش‌ها از یکسو جامعه جهانی و به‌ویژه اتحادیه اروپا برای اقدام ائتلافی علیه ایران در تنگه‌هرمز ترغیب شود. از سوی دیگر، تهران را وادار به عکس‌العمل مناسب با این استراتژی کند.

اگرچه تنگه هرمز با ورود ناوگان‌های امریکایی و انگلیسی به خلیج‌فارس شبیه بشکه باروت شده که هرلحظه ممکن است با جرقه‌ای منفجر شود، اما تهران با هشیاری و بازگشت به دیپلماسی فعال، در دوسطح اوضاع را مدیریت کرده است؛ نخست حفظ تعامل فعال با جامعه جهانی و به‌ویژه اتحادیه اروپا. دوم، بازتعریف و مهندسی در ترمیم روابط خود با همسایگانش در منطقه خلیج فارس، آسیای میانه و قفقاز. اهمیت ترمیم روابط با همسایگان حاشیه جنوبی خلیج فارس به اندازه‌ای مهم و کلیدی است که نخستین پیامد آن، استقبال امارات عربی متحده به آرامش در روابط و از سرگیری تعاملات تجاری با ایران است. این روند می‌تواند تا کاهش تنش‌ها با ریاض نیز گسترش یافته و به این ترتیب تهران از شدت فشارها علیه خود بکاهد.

بسیاری از ناظران براین باورند که تهران با داشتن روابط خوب با همسایگانش خواهد توانست در برابر سیاست «فشار حداکثری» واشنگتن مقاومت کرده و اقتصاد خود را مدیریت کند. نکته پنهان اما اصلی در شیوه تعاملات اتحادیه اروپا، روسیه، چین و همسایگان عرب با ایران، تمایل آنها به اجرای سیاست «توقف متقابل» یا به تعبیر غربی «فریز دربرابر فریز» است. این سیاست براین نظر است که ایران و ایالات متحده در مواضع کنونی خود متوقف شده و با پرهیز از هرگونه تغییر افراطی در اوضاع، خود را به زمان بسپارند تا آینده چه اتفاقی را رقم زند. بدیهی است در این وضع، بیشترین آسیب متوجه ایران خواهد بود. درحال‌حاضر خواست ایران، بازگشت به بازار‌نفت، رفع تحریم‌ها و موانع بانکی است. تأخیر در هریک از موارد یادشده زیان‌های جبران ناپذیری را به این کشور وارد می‌کند. بنابراین لازم است تهران در دوسطح کنترل اوضاع و مدیریت آن تا رفع موانع بازگشت دوباره به جامعه جهانی اقدام کند.

واشنگتن در اجرای سیاست فشار حداکثری علیه ایران با موانع جدی و شاید غیرمنتظره در جامعه جهانی و حتی متحد سنتی خود یعنی بریتانیا روبرو است. تهران به‌رغم همه سختی‌ها، با دیپلماسی فعال توانسته نه تنها تعاملات خود را با جامعه جهانی حفظ کند، بلکه مواضع برخی همسایگان عرب خود را در جنوب خلیج فارس وادار به تعدیل کند. این وضع فرصتی است که تهران از درون آن می‌تواند موقعیت تازه بسازد./ابتکار

/دیپلماسی ایرانی

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***