سلام نو – سرویس سیاسی: ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ مظفرالدین شاه قاجار ۷ ماه پس از دستور تاسیس «عدالتخانه» در نهایت فرمان مشروطیت را امضا کرد تا مبارزه چندین ساله ایرانیان در نهایت به ثمر بنشیند و ملت ایران در نهایت خانه دار شوند، خانهای که مجلس شورای ملی خوانده میشد.
شیوه حکومتداری، مشکلات اقتصادی گسترده، فساد سیستماتیک و ناکارآمدی عجیب حکومت قاجار باعث نارضایتی گسترده مردم از حکومت خاندان قاجار شده بود و سالهای درازی بود که درگیری بین مردم و حکومت وجود داشت، مرحله جدی و تعیین کننده نارضایتیهای مردمی در ایران در دوران صدارت شاهزاده عبدالمجید میرزا عینالدوله و در ماههای میانی سال ۱۲۸۴ آغاز شد. در زمان صدارت عین الدوله بود که آتش خشم مردم چنان شعله کشید که یک سال بعد از آن فرمان مشروطیت امضا شد.
دو روز پس از این فرمان، مظفرالدین شاه دستور تشکیل اولین مجلس شورای ملی را صادر کرد. در این دستور که مکمل فرمان مشروطیت بود آمده است: «جناب اشرف صدر اعظم، در تکمیل دستخط سابق خودمان مورخه ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۲۴ که صریحاً امر در تأسیس مجلس منتخبین ملت نموده بودیم، مجدداً برای آنکه عموم مردم از توجهات ما واقف باشند مقرر میداریم که مجلس مزبور را صریحاً دائر نموده و بعد از انتخاب اجزای مجلس، فصول و شرایط نظام مجلس شورای ملی را براساس امضای منتخبین به طوری که شایسته مملکت باشد مرتب نمایند که به شرف عرض و با امضای همایون این مقصود مقدس صورت پذیرد.»
پس از این فرمان مجلس شورای ملی بالا و پایین بسیار داشت، منحل شد، درش تخته شد، به توپ بسته شد، نمایندگانش توسط شاه دست چین شد و در نهایت پس از انقلاب عنوانش به مجلس شورای اسلامی تغییر یافت، اما در تمام این سالها مجلس ماند و به یکی از نقاط ثقل تاریخ ایران تبدیل شد.
مجلس ایران در تمام این سالها مجلس با ثباتی نبود و هرچند نماد دمکراسی و خانه ملت بوده، اما با روند سینوسی خود هیچگاه آن نقش مطلوب را ایفا نکرد، چه پیش از انقلاب اسلامی سال 1357 چه بعد از آن. بعد از انقلاب اسلامی به باور امام خمینی مجلس باید در راس امور میبود اما عملا هیچ وقت این اتفاق نیافتد و برخلاف این ایده نهادهای بسیاری در کشور تاسیس شدند که امکان قانون گذاری داشتند.
تعبیر اکبر ثبوت درباره تصویرش از جامعه ایران شاید گویای مشکلات مجلس نیز باشد. این استاد دانشگاه با اشاره به جامعه ایران میگوید:"اگر توسعه همه جانبه ایران را یک قله بدانیم، ایرانیان مانند کوهنوردی هستند که می خواهند این قله را فتح کنند، اما در پیچ و خم ها و سختی ها دچار خستگی و دلزدگی می شوند و بازمی گردند. پس از مدتی دوباره عزم فتح قله را می کنند، ولی باز هم در برخورد با سختی ها از ادامه راه انصراف می دهند و این امر بارها تکرار می شود."
انقلاب مشروطه آن طور که عزتالله سحابی میگوید: "انقلاب متواضعی بود که نمیگفت می خواهیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم؛ فقط یک عدالتخانه می خواست" اما همین انقلاب متواضع که از درخواست یک عدالتخانه شروع شد به ایران یک مجلس شورا داد که در سه نظام سیاسی مختلف حفظ شد و در بدترین حالت خود نماینده حداقلی از مردم بوده.
حالا اما پس از گذشت بیش از یک قرن از امضای فرمان مشروطه هرچند مجلس از نظر شکلی محیا شده، اما خواستههای اساسی آن جنبش همچنان پابرجاست و داشتن عدالتخانه یک اولویت اساسی در خواستههای مردم حساب میشود، به خصوص این که این روزها بحث فساد نیز به شکلی جدی مطرح است و عدالت و عدالتخانه حسابی به چشم مردم میآید. از دیگر سو مردم هنوز در جستوجوی مجلسی هستند که صدای واقعی آنها و بازتاب دهنده خواستهایشان باشد.