مسعود کیمیایی قدیمی‌ترین قهرمان ساز سینما ایران است و از قیصر تا داش آکل و سلطان دست به خلق قهرمانانی زده که تعدادی از آن‌ها از ماندگارترین شخصیت‌های تاریخ سینمای ایران هستند به خصوص قیصر با بازی بهروز وثوقی که هنوز بی‌نظیر و بی‌رقیب است.

سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: برای ماندگار شدن در سینمای ایران ساخت یک فیلم مثل گوزن‌ها، یک فیلم مثل قیصر یا حتی یک فیلم مثل داش آکل کافی است ولی مسعود کیمایی نه تنها تمام این فیلم‌ها را ساخته بلکه چندین و چند فیلم درجه یک دیگر در کارنامه دارد و جای پایی محکم و ماندگار در سینمای ایران دارد.

در روز ۷ مرداد ۱۳۲۰ در خیابان چراغ‌برق یا چراغ‌گاز در کوچه سراج‌الملک متولد شد و سال‌ها بعد زندگی‌اش را در تعدادی از نوستالژیک‌‌ترین خیابان‌های تهران گذراند و بعدها وقتی به سینما آمد همان خیابان‌ها را با آدم‌هایش به سینما آورد.

او قدیمی‌ترین قهرمان ساز سینمای ایران است و از قیصر تا داش آکل و سلطان دست به خلق قهرمانانی زده که تعدادی از آن‌ها از ماندگارترین شخصیت‌های تاریخ سینمای ایران هستند به خصوص قیصر با بازی بهروز وثوقی که هنوز بی‌نظیر و بی‌رقیب است.

تمام قهرمان‌های کیمیایی از طبقه پایین جامعه در می‌آیند، او درباره آدم‌ها و غصه‌هایش از دل طبقه پایین جامعه می‌گوید: چه ایرادی دارد یک نفر درباره آدم‌های این طبقه حرف بزند و فیلم بسازد؛ این از این، اما حقیقتش این است ‌که ماجرا این شکلی هم نیست. من هر وقت می‌خواهم فیلم‌نوشتی بنویسم، آدمم را انتخاب می‌کنم، نه که خواسته باشم طبقه‌اش را برگزینم. آدمی را با خصایل و خصوصیاتی که می‌پسندم؛ یعنی قهرمانم را انتخاب می‌کنم این برایم مهم است، نه طبقه.

سیروس الوند از هم دوره‌‌ای‌ها کیمیایی در توصیف نقش کیمیایی در سینمای ایران می‌نویسد: مسعود آمد، با خودش کوچه و خیابان و بازارچه آورد. هشتی و حیاط آورد. ایوان و اتاق و پنج دری آورد. مسعود نشان داد که از یک زن در حال آتش گرداندن و نگاه یک مرد از پشت پنجره به او همراه با فوران براده‌های آتش در تاریک و روشن حیاط می‌توان یک صحنه عاشقانه ناب و پاکیزه به دست داد و نیازی به روال قبل  نیست.

به جز توجه به قشر پایین جامعه کیمیایی کسی بود که سینمای موج نو را به سینما بدنه پیوند زد و تصویری تازه از کلاه مخملی‌ها در سینمای ایران ارائه داد و آن‌ها در موقعیت‌های پیچیده و جذاب قرار داد و از آن‌ها قهرمانی‌هایی چند وجهی ساخت.

شاید بتوان بارزترین خصوصیت فیلم‌های مسعود کیمیایی را دیالوگ‌های درخشان و خاصش دانست، دیالوگ‌هایی که برخی از آنان به عنوان بخشی از فرهنگ عامه بین مردم رد و بدل می‌شود.

کیمیایی زبان کوچه‌بازاری یا همان زبان عامیانه را به‌خوبی می‌شناسد و در ایجاد ضرباهنگ مناسب برای ادای آن‌ها مهارت زیادی دارد. کمیایی را در کنار علی حاتمی می‌توان از کارگردانان مولف و صاحب سبک در دیالوگ نویسی دانست که دیالوگ‌هایش در عمق جامعه رسوخ کرده است، از جمله دیالوگ‌های ملک‌مطیعی، مفید و وثوقی در فیلم قیصر و قریبیان و وثوقی در فیلم گوزن‌ها.

کیمیایی پس از یک ازدواج ناموفق در سال 1348 با گیتی پاشایی ازدواج کرد و دو سال پس از درگذشت او با گوگوش، خواننده مشهور ایرانی، ازدواج کرد البته این ازدواج هم دیر نپایید و گوگوش و مسعود کیمیایی در سال 1381 از هم جدا شدند و گوگوش برای ادامه کارش به آمریکا رفت.

مسعود کیمیایی در مصاحبه‌ای با روزنامه کیهان در 1354 خودش را اینگونه تعریف کرد:« شغل من فیلمسازی نیست. بلکه من گاهی مشغول فیلم ساختن می‌شوم. زیرا سینما کوچک‌تر و بی حیاتر از آن‌ست که همه زندگی من باشد. اصولاً هنر کوچکتر از آنست که همه زندگی آدم باشد. این حرف را به حساب روشنفکربازی نگذارید، چون من روشنفکر نیستم. فقط یک انسانم. این را به قشنگ‌ترین چیزهای زندگیم و به خون بچه‌ام قسم می‌خورم که من روشنفکر نیستم!»

هرچند مسعود کیمیایی  در سال‌های اخیر تعدادی از بدترین فیلم‌های کارنامه‌اش را ساخته اما او هنوز مسعود کیمیایی است و تنها کسی است که چندین دهه بتیتر یک سینمای ایران بود و با هر بار فیلم ساختنش نظر منفی و مثبت منتقدان را به خود جلب کرده است و در 76 سالگی هنوز جذاب، پرماجرا و مهم است.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***