خطبه پس از پایان جنگ جمل در مذمّت زنان
وَ مِنْ خُطْبَه لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ
از سخنان آن حضرت است
بَعْدَ فَراغِهِ مِنْ حَرْبِ الْجَمَلِ فی ذَمِّ النِّساءِ
پس از پایان جنگ جمل در مذمّت زنان
مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّ النِّساءَ نَواقِصُ الاْیمانِ، نَواقِصُ الْحُظُوظِ،
ای مردم، زنان از نظر ایمان و ارث
نَواقِصُ الْعُقُولِ. فَاَمّا نُقْصانُ ایمانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاهِ
و عقل ناقصند. اما نقصان ایمانشان به اعتبار معاف بودن از نماز و روزه
وَالصِّیامِ فی اَیّامِ حَیْضِهِنَّ. وَ اَمّا نُقْصانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَواریثُهُنَّ
در ایام قاعدگی است. اما نقصان ارثشان به اعتبار اینکه سهم ارث آنان
عَلَی الاَْنْصافِ مِنْ مَواریثِ الرِّجالِ. وَ اَمّا نُقْصانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهادَهُ
نصف سهم ارث مردان است. اما نقصان عقلشان، به اعتبار اینکه شهادت دو زن
امْرَاَتَیْنِ کَشَهادَهِ الرَّجُلِ الْواحِدِ. فَاتَّقُوا شِرارَ النِّساءِ، وَ کُونُوا مِنْ
برابر شهادت با یک مرد است. از بَدان آنان بترسید، و از خوبانشان
خِیارِهِنَّ عَلی حَذَر، وَلاتُطیعُوهُنَّ فِی الْمَعْرُوفِ حَتّی لایَطْمَعْنَ
بر حذر باشید، و در امور پسندیده از آنان پیروی نکنید تا در اعمال ناشایسته طمع
فِی الْمُنْکَـرِ.
پیروی نداشته باشند.
خطبه در زهد
وَ مِنْ کَلام لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ
درباره زهـد
اَیُّهَا النّاسُ، الزَّهادَهُ قِصَرُ الاَْمَلِ، وَالشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ، وَالْوَرَعُ
ای مردم، زهد عبارت از کوتاهی آرزو، شکر نزد نعمت، و کناره گیری از
عِنْدَ الْمَحارِمِ. فَاِنْ عَزَبَ ذلِکَ عَنْکُمْ فَلایَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَکُمْ،
محرمات است. اگر (جمعِ) این سه واقعیت از شما دور شد حداقل اینکه حرام بر صبر شما غلبه نکند،
وَلاتَنْسَوْا عِنْدَ النِّعَمِ شُکْرَکُمْ، فَقَدْ اَعْذَرَ اللّهُ اِلَیْکُمْ بِحُجَج مُسْفِرَه
و به فراموشی شکر نعمت دچار نشوید، زیرا خداوند به وسیله حجت های آشکار و روشن، و کتابهایی
ظـاهِـرَه، وَ کُـتُـب بـارِزَهِ الْـعُـذْرِ واضِـحَـه.
که عذر بیّن و واضح خدا بر بندگان است جای عذری برای شما باقی نگذارده است.
خطبه در وصف دنیا
فی صِفَهِ الدُّنْیا
در وصف دنیا
ما اَصِفُ مِنْ دار اَوَّلُها عَناءٌ. وَ آخِرُها فَناءٌ. فی حَلالِها حِسابٌ،
چه بگویم از خانه ای که ابتدایش سختی، و سرانجامش نیستی است. در حلالش حساب،
وَ فی حَرامِها عِقابٌ. مَنِ اسْتَغْنی فیها فُتِنَ، وَ مَنِ افْتَقَرَ فیها حَزِنَ.
و در حرامش کیفر است. ثروتمندش دچار فتنه و آزمایش، و تهیدستش گرفتار اندوه است.
وَ مَنْ ساعاها فاتَتْهُ، وَ مَنْ قَعَدَ عَنْها واتَتْهُ. وَ مَنْ اَبْصَرَ
آن که در طلبش کوشید به آن دست نیافت، و آن که زحمتی نکشید خود به او روی نمود. هر که به دیده عبرت
بِـهـا بَـصَّـرَتْـهُ، وَ مَـنْ اَبْـصَـرَ اِلَـیْـها اَعْـمَـتْـهُ.
به آن نگریست او را بینا کرد، و هر کس به چشم خریداری به آن نظر نمود او را به نابینایی دچار ساخت.
- اَقُولُ: وَ اِذا تَأَمَّلَ الْمُتأَمِّلُ قَوْلَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ: «مَنْ اَبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ»
مولف: هر که در این گفتار امام علیه السّلام خوب بیندیشد: «هر که به دیده عبرت به آن نگریست...»
وَجَدَ تَحْتَهُ مِنَ الْمَعْنَی الْعَجیبِ وَالْغَرَضِ الْبَعیدِ ما لاتُبْلَغُ غایَتُهُ، وَلا یُدْرَکُ غَوْرُهُ،
معنایی بس عجیب و هدفی بی نهایت دوردست در آن می یابد که هرگز به نهایت و غور آن نتوان رسید،
وَلاسِیَّما اِذا قَرَنَ اِلَیْهِ قَوْلَهُ: «وَ مَنْ اَبْصَرَ اِلَیْها اَعْمَتْهُ»،
بهویژه آن گاه که جمله «و هر کس که به چشم خریداری به آن نظر نمود...» را در کنار آن قرار دهد،
فَاِنَّهُ یَجِدُ الْفَرْقَ بَیْنَ «اَبْصَرَ بِها» وَ «اَبْصَرَ اِلَیْها» واضِحاً نَیِّراً، وَ عَجیباً باهِراً.-
زیرا فرق میان «آن را واسطه دید قرار داد» با «آن را منظور نظر قرار داد» را بسیارواضح و روشن و عجیب و آشکار می یابد.