به گزارش سلام نو، مهدی مطهرنیا با اشاره به ورود ایران به مرحله دوم روند کاهش تعهدات در چهارچوب برجام، در ارزیابی گفتوگوی تلفنی رئیسجمهور با همتای فرانسوی خود که در آن حسن روحانی از لفظ ۱+۵ استفاده و اعلام کرد ایران در صورت برداشته شدن تحریمها، حضور آمریکا را در مذاکرات ایران با کشورهای اروپایی بلامانع میداند، گفت: ما کاشانیها یک ضربالمثل را همواره تکرار میکنیم که میگوید «اگر را کاشتند سبز نشد»؛ وقتی یک جمله شرطی با اگر آغاز شود، آن جمله را مشروط میکند. ایران از یک سو اعلام میکند اگر آمریکا تحریمها را بردارد، با آن مذاکره میکنیم و آمریکا نیز از گفتوگوی بدون پیش شرط با ایران سخن میگوید.
وی ادامه داد: باید بدانیم آنچه که تحت عنوان پیششرطهای پمپئو مطرح شده با واژه «درخواست» آمده است و معنای پیششرط نمیدهد. آمریکاییها حاضر به مذاکره با ایران هستند اما دستور کار مذاکرات را تنها در پرونده هستهای نمیدانند. در اینجا است که ایران از سوی بالاترین مقام تصمیمگیری را اعلام میکند که هیچگونه مذاکرهای را با ایالات متحده آمریکا نمیپذیرد.
مطهرنیا افزود: از این رو به نظر میرسد با توجه به آشنایی که آمریکاییها از ساختار قدرت در ایران پیدا کردند؛ فرمایشات آقای روحانی را جدی نخواهند گرفت؛ مخصوصا زمانی که رئیسجمهور ایران از واژه «اگر» و مشروط کردن مذاکره به برداشتن همه تحریمها سخن میگوید و در نتیجه آنچه که در این زمینه مطرح میشود، آن است اکنون دو صدا از تهران به گوش میرسد.
این استاد دانشگاه گفت: در اینجا است که ما شاهد نوعی برخورد آمریکایی هستیم که اعلام میدارد باید مذاکره در چهارچوب اراده حاکمیت و سازماندهی حکومتی در ارتباط با موضوعهای مورد علاقه واشنگتن و تهران صورت پذیرد و این بارها از سوی کاخ سفید مطرح شده؛ مزید بر این، ایران همواره در ادبیات سیاسی خود از تحریمها به عنوان موهبت یاد کرده که اکنون اگر مذاکره را مشروط به برداشتن تحریمها کند، در واقع نقض این صحبت خود را به نمایش گذاشته است.
وی ادامه داد: بالغ بر دو دهه است که ملت ایران در رابطه با پرونده هستهای شاهد ایجاد فضای فشار بر لایههای گوناگون طبقههای اجتماعی بودند؛ مگر یک طبقه فرادست الیگارشی که از تحریمها بیشترین استفاده را برده و سازوکارهای مالی تحریمی را به فرصتی تبدیل کرده که از درون آن بابک زنجانیهایی برمیخیزند و نمایندگان مجلس هم به دیدار آنها می شتابند.
وی افزود: لذا باید گفت امروز افکار عمومی این پرسش را پیش میکشد که چند بار باید برای دستیابی به انرژی هستهای صلحآمیز تحریمهای متفاوت را تحمل کنند تا ما به این نتیجه برسیم که میتوانیم انرژی هستهای داشته باشیم و درعین حال به عنوان یک کشور خواهان توسعه ملی در منطقه و نظام بینالملل به سوی پیشرفت حرکت کنیم.
مطهرنیا گفت: اینکه ما هربار در زمینه مذاکره یک گام به جلو و یک گام به عقب برداریم؛ هزینههای ملی ما را در پی خواهد داشت لذا لازم است یک تصمیم قاطع، بزرگ و هماهنگ در تهران درخصوص ایالات متحده آمریکا گرفته شود که من از آن به عنوان «نه» بزرگ یا «بله» بزرگ یاد میکنم.
این کارشناس سیاست خارجی همچنین در رابطه با اظهارنظر معاون سیاسی وزارت خارجه مبنی بر اینکه دیگر نفس رفتوآمدهای دیپلماتیک بدون دستاورد ملموس برای ایران قابل قبول نیست، گفت: مسئولان سیاسی و دیپلماتیک کشور بر مبنای واقعیتهای پنهان تحلیل کرده اما براساس القا به افکار عمومی سخن میگویند. واقعیت پنهان نیز این است که کشورهای اروپایی بسیار هماهنگ با واشنگتن عمل کرده و با تهران تنها زیبا سخن میگویند.
وی ادامه داد: البته این جذابیت در سخن دیگر برای تهران که تحت تحریم است، قابل قبول نیست. وقتی نفتکش ایران به دستور آمریکا و با عملیات نیروی دریایی بریتانیا توقیف میشود، حاکی از هماهنگی بالای واشنگتن و لندن علیه تهران است. همچنین سفرهای صورت گرفته به ایران هم در ماههای اخیر اغلب برای دادن اولتیماتوم بوده که به هر ترتیب دستگاه دیپلماسی نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
مطهرنیا گفت: برجام یک توفیق دیپلماتیک بزرگ برای دولت روحانی بود و اکنون این دولت با عدم استفاده صحیح از برجام و ترکمانچای خواندن آن توسط عناصر فرادولتی در وضعیت بسیار بیمار و فرتوتی به سر میبرد. در نتیجه در این مقطع به جای آنکه روحانی و ظریف پاسخگوی شرایط پیش آمده باشند افرادی باید پاسخگو باشند که توافق هستهای را ترکمانچای خواندند./ایلنا