به گزارش سلام نو، سید محمد بطحایی وزیر سابق آموزش و پرورش ماه گذشته به طور ناگهانی استعفا کرد و موجب شد که طی روزهای گذشته، سکان وزارت آموزش و پرورش به دست سرپرست سپرده شود.
این روزها وزارت آموزش و پرورش با مشکلات متعدد و عدیدهای دست و پنجه نرم میکند؛ در همین راستا برای بررسی مشکلات و مسائل دستگاه تعلیم و تربیت گفتوگویی را با حجتالاسلام و المسلمین حسین درودی، معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و وزارت آموزش و پرورش انجام دادیم که در ادامه مشروح این پرسش و پاسخ را میخوانید:
وضعیت آموزش و پرورش را چگونه ارزیابی میکنید؟
حجتالاسلام والمسلمین درودی: بنده از رسانههایی که دلسوز حوزه تعلیم و تربیت هستند، کمال قدردانی را دارم. بنای آموزش و پرورش برابر فرمایش مقام معظم رهبری، متناسب با مبانی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی نیست و به نوعی وارداتی محسوب می شود و علت این دیدگاه مقام معظم رهبری میتواند این باشد که تفکیک دین از دانش، مورد تأیید آیات قرآن و ائمه طهارین (علیهمالسلام) نیست که در این باره صاحب نظران تعلیم و تربیت بسیار بحث کردهاند و در فضای مجازی موجود است.
چراکه در این سبک آموزشی میتوان به منفک شدن درس دینی و قرآن از دروس پایه مانند ریاضی، فیزیک و شیمی اشاره کرد که در دو کلاس جداگانه تدریس و دو نمره متفاوت در کارنامه دانشآموز ثبت میشود واین آفت شدیداً نیاز به جراحی و نوسازی متناسب با کتب زمان شیخ بهایی و ابوریحان بیرونی و شیخ طوسی و زکریا رازی و غیاثالدین کاشانیدارد تا نظام تعلیم و تربیت کشور، چمرانها و شهید آوینیها و شهدای رتبه اول کنکور در ۸سال دفاع مقدس را تربیت کند.
در آموزش و پرورشی که صدای قرآن، مربی و متربی را به یاد قبر و قبرستان و بوی حلوا و مرگ کسی هدایت کند یا در کلاس دینی که دانشآموز را به تحمل فقر و نداری در دنیا، محرومیت از لذتهای دنیایی به امید آخرت، تنهایی، مظلومیت، تضاد و درگیری میان فرقهها وارد کند، مشخص است که بازوهای کنکور لاکچری و دانشگاهپرستی متورم خواهد شد و آموزش و پرورش دو لایه تشکیل میشود.
چگونه آموزش و پرورش میتواند متحول شود؟
حجتالاسلام و المسلمین درودی: برای فهم قرآن حکیم نیاز است که از تجربیات علمی بشر کمک گرفته شود ولی این بدین منظور نیست که کتاب مملو از لطافت، هدایت ظاهری و باطنی بشر را بر سفره علم در حال توسعه با تغییرات ثانیهای یا کمتر از آن حاضر کنیم. اگر آموزش و پرورش ایران اسلامی بخواهد متحول شود، بی شک نیاز دارد تا جایگاه دروس دینی و قرآن را در یک دوره 12 یا 13 ساله آموزشی دانشآموزان، موقعیتیابی کند.
مباحث علمی قرآن، دانشآموزان را عطوف تربیت میکند تا به مقام حلم انتخابی و اختیاری دست پیدا کنند، البته این بحث جایگاهش در مبانی سند تحول بنیادین خالی است، زیرا در آنجا صبور بدون عطوف آمده که نمیتواند حیات طیبه را در بر داشته باشد.
بزرگترین مشکل آموزش و پرورش امروز ایران اسلامی رقابتی کردن آموزش قرآن و فعالیتهای تربیتی است؛ حال آنکه در بخش چرخشهای سند تحول بنیادین موضوع رقابتی شدن فعالیتهای قرآنی در بخش ارزشیابی گوشزد شده است و این سند متقاضی مشارکتی شدن آن است
لکن سند تحول باید چنین موضوعات مهمی را تحلیل میکرد که چگونه باید رقابت قرآنی جای خود را به مسابقات و مسارعات قرآنی دهد، زیرا در رقابتهای قرآنی و تربیتی عمل صالح مومنانه انجام نمیشود و رتبه نخست میتواند سایر رتبهها را تحقیر و تمسخر کند که این بر خلاف مقصود و مقصد حیات طبیه است.
در رقابت های قرآنی و تربیتی در واقع قالب میان تمامی دروس مشترک است ولی محتویات اختصاصی است. با رقابتهای تربیتی نمیتوان گام دوم انقلاب را حمایت و هدایت کرد، زیرا تمام موفقیتها در گام اول آموزش و پرورش ایران اسلامی بر سر سبقت و سرعت در خدمت رسانی بود؛ به طور مثال 8 سال دفاع مقدس رقابتی نبود، بلکه سبقت و سرعت برای دفاع از ارزشها و حمایت همهجانبه از استقلال کشور به حساب میآمد.
در فتح قلههای علمی جهان توسط متربیانی که در توسل به معنویات مانند اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) مسابقه و مسارعه داشتند، افتخاراتی آفریده شد و دعوتنامههای رنگی دانشگاههای غرب برای آنان قدر و قیمتی نداشت؛ با رودیکرد رقابتی و برگزاری مسابقات جهانی و میلیونی قرآن و امور تربیتی نمیتوانیم شعار «ما می توانیم» را جامه عمل بپوشانیم، زیرا کلمه رقابت در زندگی 25 پیامبر الهی در قرآن کریم و زندگی 14 معصوم پاک به چشم نمی خورد.
در نتیجه در پی قالب رقابتی، فرار مغزها، شکاف بین نسلی و تطمیع نخبگان در آموزش و پرورش خیلی طبیعی به نظر میرسد و جای هیچ تعجبی باقی نمی ماند، چرا که مبانی نظری آموزش و پرورش در اسلام ناب، یعنی آزادی یک اسیر در جنگ بدر در مقابل 10 اسیر؛ در حال حاضر این نوع تفکرات سنتی و غیر مدرن رقم میخورد و سخن گفتن از آن در مجالس و محافل آموزش و پرورش ایدئولوژیک محسوب میشود. اگر آموزش و پرورش ما بر مدار فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی بنا شده بود، اکنون تاب و تحمل تدریس اسناد جاسوسی آمریکا که از مطالبات مقام معظم رهبری میباشد، در تمامی مدارس کشور به چشم میخورد.
تعلیم و تربیت اسلامی در کشور ما تا چه حد اجرا میشود؟
حجتالاسلام والمسلمین درودی: از زمانی که نروژیها آمدند وهمچنین دورانی که دارالفنون ایجاد شد، فیمابین ساختار مکتبخانه تا مدرسه، فاصله دهشتناکی پدید آمد، زیرا متدینین از حضور دختران خود در مدارس به سبک وارداتی احساس ناامنی میکردند و به همین سبب بسیاری از دختران از تحصیل محروم شدند؛ به تبع آن با ترک تحصیل پسران هم به دلایلی مواجه شدیم و افرادی که در مدارس وارداتی تحصیل میکردند، بهگونهای تربیت میشدند که مبارزه با دین برای آنان نوعی تمدن و تجدد به حساب میآمد و مذهبیها را بر آن داشت تا چارهای بیندیشند که اقدام آنان با ظاهرسازی تدریس دانشِ منفک از قرآن آغاز شد و به نوعی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی را تحتالشعاع خود قرار داد.
در حقیقت با چارهاندیشی برخی مذهبیها، دروس دینی و قرآن مظلوم واقع شد یا بخشی از آن به صورت بریدهبریده در نظام تعلیم و تربیت ایران ساختوساز شد که اکنون شاهد ورود درس دینی و قرآن به صورت ظاهری، سطحی، بدون قدرت تحولی و مرتبط با اهداف آیات وحی در دست اجراست؛ پس نتیجه میگیریم بخش اول نظام تعلیم و تربیت ایران که تحت عنوان وزارت آموزش و پرورش، ساخته و پرداخته شده است، تحمل یکپارچگی و پیوستگی فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی را ندارد.
دانش آموزان طی گذشت دوره 12 ساله حدود 480 ساعت در کلاس دینی یا قرآن حاضر میشوند، بهطور کلی با دروس بریده شده، منفک شده از سایر دروس و گاهاً مورد تحقیر دربرنامهریزی مدارس چگونه میتوانند با دیگر امور نظیر متربیان پیوست داشته باشند و تولید وحدت رفتار کنند؛ این مهم بدون تغییر در نگرش به دروس دینی و قرآن و امور تربیتی و پرورشی دانشآموزان، آب در هاون کوبیدن و تیر در تاریکی رها کردن است.
راهکار بهبود وضعیت کنونی آموزش وپرورش چیست؟
حجتالاسلام و المسلمین درودی: دارو و درمان آموزش و پرورش به این است که اقدام به نوآوریهایی شود تا ساختمانهای جدیدی در نظام تعلیم و تربیت قرآنی و سایر دروس ایجاد و برنامههایی در بوم زمین ایران انقلابی برای مناسبتهای ولایی گام دوم انقلاب تولید و جایگزین شود.
مشکل دیگر نظام تعلیم و تربیت ایران، نظام ساختاری است که وزیر آموزش و پرورش با عمر مدیریتی کوتاه، طبق نظر رئیسجمهور و به سبب کثرت آرا توسط نمایندگان مجلس انتخاب میشود، نه توسط آرای بدون قصد و غرض سیاسی، صلاحیتسنجی نخبگان و فرزانگان عرصه عرفان، فرهنگ و ادب.
اگرچه نمایندگان مجلس زحمات بسیاری برای حمایت از نظام تعلیم و تربیت اسلامی متحمل میشوند ولی هنوز درههای عمیقی میان واقعیتها و بایدها وجود دارد. اگر در انتخاب مسوول بزرگترین وزراتخانه کشور، تحولی حاصل شود، در سایر ساختارها و بخشهای آموزش و پرورش نیز به صورت خود جوش شاهد تحولات و تکامل خواهیم بود.
عمده مشکلات متنی و محتوایی در آموزش و پرورش کدام است؟
حجتالاسلام و المسلمین درودی: متون تولیدی آموزش و پرورش به گونهای طراحی شده است که فطرت دانشآموز را سیراب نمیکند، هرچند در حال حاضر به برخی مباحث و کتب درسی رنگ و لعاب دینی داده میشود ولی با فطرت و صفای اسلامی و انسانی یک دانشآموز مسلمان فاصله وحشتناک و فقر معنوی مخوف دارد. زیرا متون کتب متناسب نیازهای انسانی و معادمحوری نیست و این متونی که اکنون در آموزش و پرورش تولید شده است نمیتواند پاسخگوی دانشآموز مسلمان در فضای جمهوری اسلامی و جهان اسلام باشد.
متون کتب درسی در کشور ما تمام اسلامی نیست و عمدتا ترکیبی از متون غیراسلامی و اسلامی، سنتی و مدرنتیه، مرزدار با آموزههای قرآنی و سبک زندگی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) و شاگردان راستین آنان است که گاهی به صورت آشکار و گاهی به حالت زیر پوستی از چهره خود نقاب بر میدارد و مهمترین دلیل آن مسیر و بستر تولید دوقطبیگرایی، سرگردانی در انتخاب سبک زندگی و عدم تعامل سازنده با خویشتن و اجتماع است.
این سرگردانی در انتخاب سبک زندگی به وضوح در رفتار و افکار فارغ التحصیلان مدارس و دانشگاهها ملموس است، بهطور مثال در نحوه انتخاب نامزدهای سیاسی و اجتماعی، تشکیل محافل و مجالس شادی، ازدواجهای لاکچری و نمایشی، نحوه برخورد با محیطزیست و سبک گفتمان های اجتماعی علائم و آثاری را مشاهده میکنیم که به روش ترکیبی از غربی و اسلامی است و این آثار در کتب دانشآموزان نیز وجود دارد.
فارس: به نظر شما دلیل عمده وقوع آسیبهای اجتماعی در آموزش و پرورش چیست؟
حجتالاسلام و المسلمین درودی: یکی از علائمی که دادگاه خانواده را با ترافیک زوجهای جوان همراه کرده، ناآشنا بودن دانشآموزان به سبک ازدواج اسلامی در مدارس و تبعات آن در سن 30 سالگی به بعد است، این ناآشنایی پشت کردن به خردهفرهنگهای محافظ کانون خانواده را در بر داشته و همچنین بیگانهپرستی به بهانه مدرن جلوه کردن را در پی خواهد داشت. اینها همه بخشی از آسیبهای فردی و اجتماعی هستند که از قلب متون ترکیبی دانشآموزان برای جامعه اسلامی ایران تولید میشود.
مثلا وجود مبحث تخلیه که در تربیت اسلامی یک اصل قلمداد شده است، در متون درسی ایدئولوژیک و خرافه به حساب میآید؛ در حالی که برای مجهز کردن ذهن متربیان ابتدا باید رفتارهای تخریبی و تهدیدی والدین، محله و رسانه از درون آنان تخلیه شود، سپس مباحث علمی، مهمان طبقات ذهن دانشآموزان شود و چاره این مهم، آن است که محتویات دروس با همکاری متخصصهای حوزههای علمیه مصوب و مشخص شود.
تعلیم و تربیت اسلامی تا چه حد در کتب درسی دانشآموزان گنجانده شده است؟
حجتالاسلام والمسلمین درودی: متون کتب درسی، ترکیبی از دینی و غیردینی است، از این جهت که دانشآموزان ضمن 12 یا 13 سال تحصیل در محضر متون دینی به هنگام فارغالتحصیلی، در برخی از آنان مشاهده میگردد که به سوالات مربوط به دین و آموزههای دینی قدرت پاسخگویی ندارند و خدای ناکرده در نهایت به این نتیجه می رسند که نیازی به دین نیست؛ دانشآموز گمان میکند با توجه به پرورش عقل ابزاری که توسط فرمولهای علمی در جعبه ذهنش ذخیره شده است، دانا و دانشمند شده و این دین است که باید در اختیار او و خواهشهای نفسانیاش باشد.
فرد تحصیلکرده احساس میکند با کسب علوم مادی صاحب اندیشه برتر و بالاتر از آموزههای دینی شده و قلههایی را فتح کرده که دین از آن خبر ندارد که باید دید چرا این احساس در برخی شهروندان مشاهده میشود و کار مفید آنان با تمام زحماتی که متحمل میشوند، غیر منطقی و نامعقول برای همدیگر جلوه میدهد؛ زیرا ذهن آنان به گونهای تربیت شده که ریزش باران چه ربطی به دعا کردن دارد و به محض تفکیک این دو مهم نوع مصرف، انتظارات و خدماتشان ماتریالتسی و لیبرالی میشود.
زمانی که ساختار متون آموزشی سالار بر امور تربیتی و پرورشی تدوین و تبیین شود، واضح است که دانشآموز را دانشگاهمحور تربیت میکند و سبب خواهد شد محصلانی که به دانشگاه راه مییابند، حالتی در وجودشان ایجاد شود که به آموزههای دینی یا جایگاه دستورات الهی، نگاه فردی و حاشیهای داشته باشد، نه نظر جمعی و در بردارنده جسم و جان یا دنیا و آخرت؛ این موضوع باید در هستههای گزینش معلمان به خوبی مهندسی و رصد شود تا تفکرات معلمان ترکیبی نباشد.
پس از گزینش معلمان باید آموزشهای لازم ارائه شود تا فرار مغزها، شکاف نسلی، نخبه کشی و بیگانه پرستی به واسطه این سهلانگاری در برخی از خروجیهای آموزش و پرورش پدید نیاید. جالب است در بسیاری از کشورهای جهان از جمله، کشور ژاپن معلمی که توانمندی و تحمل دانشآموز را نداشته باشد، عذرش بدون ملاحظه از آموزشگاه خواسته میشود و او را به سوی شغل متناسب خودش راهنمایی میکنند؛ یعنی از سبک پیشگیری استفاده میکنند، نه اینکه پس از تخریب دانش آموزان به درمان بپردازند. لذا باید این هشدار را جدی گرفت که آموزش و پرورش ایران اسلامی در گام دوم انقلاب برای برخی از متون نیاز به محتویات بومی دارد.
انتخاب وزیر آموزش و پرورش باید به چه نحوی باشد؟
حجتالاسلام والمسلمین درودی: وزیر باید توسط نخبگان علم و ادب و همچنین متخصصان در نظام تربیتی آموزش و پرورش مانند برخی معلمان نمونه، پیشکسوتان فرهنگی، مجلس دانشآموزی و نظایر آن پیشنهاد شده و سپس توسط دولت و آرای مجلس رسمیت داده شود. بهطور کلی باید محصول فکری صاحبنظران در حوزه تعلیم و تربیت معرفی و برگزیده شود تا شاهد تکانهای استیضاح، سهمخواهی و سلیقهمحوری نباشیم و در نهایت خروجیهای کمسواد و بیکار در مدارس نباشیم؛ گرچه اکنون با همین مشکلات موجود، چالشها و موانع ایذایی رتبههای نخست آسیا و دهم جهان در علم، ادب، اختراعات و صحنههای ورزشی را از آن خود کردهایم.
اگر قضاوت عقل آزاد از هر پیرایهای به میدان آید، قطعا اعلام خواهد شد که اگر مسوولین نظام آموزش و پرورش با ساختار اسلامی و انسانی معرفی و منصوب شوند، دیگر رقیبی برای ما در جهان باقی نخواهد ماند؛ بنا به وعده الهی انشاءلله آن زمان نزدیک است که به فرمایش مقام معظم رهبری، تمدنسازی در این صورت آغاز شده و از چهره جهانی آن پردهبرداری می شود؛ البته این وعده الهی بدون خودسازی یا همان «حیات طیبه سوره نحل»، خیالی خام و خاکستری است.
فارس: مهمترین مشکل آموزش و پرورش در مورد نیروی انسانی چیست؟
حجتالاسلام والمسلمین درودی: کمبود نیروی انسانی متعهد و متخصص یکی از مهمترین مشکلات حال حاضر آموزش و پرورش کشور است. در آموزش و پرورش نخبهگزینی، فرهیختهپروری و مبتکر مداری یا همان اصطلاح حکیمانه رهبری روحیه انقلابی و جهادی باید به نوعی یک افتخار و فرهنگ شود؛ درهمین راستا انتخاب گزینههای متناسب با هر استان انجام شده و در مقاطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم نیاز است نیروها متناسب با آموزههای قرآنی و ارزشهای انقلاب اسلامی گزینش و پرورش داده شوند.
معمولاً مشاهده میشود برخی از معلمان با توجه به نیازهای مادی و اجتماعی، بدون آزمون استخدام سراسری و همچنین نیازسنجی کارشناسی به عرصه تعلیم و تربیت وارد و استخدام میشوند، این فرآیند و چرخه نیروپذیری سبب میشود، توانمندی مورد نیاز در کلاسهای درس تأمین نشود و برخی از معلمان حداقل توان خود را صرف تدریس کنند؛ این افراد با دو شغله شدن تحمل دانشآموزان را نخواهند داشت.
با وجود مشکلات مالی آموزش و پرورش از سالهای قبل، اگر این وزارتخانه به معلمانی که توانمندی، علاقه و استعداد پایه برای ارتباط با دانشآموز و نظام تعلیم و تربیت در وجود خود ندارند روی آورد، در نهایت اهتمام به انتخاب شغل دوم در آنان حتمی خواهد بود؛ در عوض معلمانی که عشق به معلمی دارند، امور مادی خویش را با کار معلمی و آموزش جبران میکنند.
اکنون مشکلات مالی آموزش و پرورش یکی از مهمترین عوامل در قیاسی است که فرهنگیان و معلمان در حقوق خود با سایر کارمندان دارند و اعلام میکنند که در کفه ترازوی سازمان مدیریت و برنامهریزی ناعادلانه دیده میشوند. برای پرداخت حقوق و مزایای آموزش و پرورش به دلیل اینکه جمعیت قابل توجهی را در خود جای داده است، برخورد محاسباتی می شود تا بودجه کشور در مجلس رأی قبولی را کسب کند.
با اینکه بزرگان عرصه تعلیم و تربیت خصوصا مقام معظم رهبری بارها فرمودهاند که اعتبارات ویژه برای آموزش و پرورش هزینه نیست، بلکه سرمایه است ولی بودجه آموزش و پرورش کشور شدیدا با نوع تفکر اقتصادی حاکم در کشور گره خورده است؛ تا زمانی که باور اقتصاد اسلامی بر حمایت و هدایت سیاستگذاران و برخی مدیران مربوطه تحول نداشته باشد، مشکل بودجه آموزش و پرورش حل نخواهد شد؛ اکنون در اقتصاد کشورهای توسعهیافته مشاهده میکنیم با رفع مشکل بودجه آموزش و پرورش هنوز از تجارت ظالمانه در امان نمانده و همچنان بر نظام بردگی پای میفشارند.
فارس: چقدر سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی در مدارس ترویج میشود؟
حجتالاسلام والمسلمین درودی: یکی از چالشهای عمده نظام آموزش و پرورش کشور، تفکر تفکیک اسلامی از ایرانی است. باید به این مهم توجه داشت که هر چه انقلاب و مردم شریف ایران، خصوصا رادمردان انقلابی دارند از اسلام و ایمان به خداست؛ لذا گزینههای اسلامی- ایرانی یا اسلامی- انسانی که در اسناد بالادستی به آن اشاره شده است، از جمله بیانیه گام دوم و سند الگوی پایه پیشرفت اسلامی- ایرانی است که تفکرات برخی اندیشمندان و فرهنگیان را موج داده و سبب دوگانگی شده است.
اکنون باید مجموع ۱۴ میلیون دانشآموز، یک میلیون معلم، حدود 25 میلیون خانواده و همچنین بخشهای دیگر جامعه بدانند و مشاهده کنند که برای برنامهریزی در مدرسه باید موظف به چه رفتار و تفکری باشند تا روحیات و تفکر دانشآموزان در فضای خانه، برنامههای رسانهای و فعالیتهای موجود در جو آموزشی با یکدیگر همخوانی و همپوشانی داشته باشند و در نهایت بستر ازهمگسیختگی افکار و اندیشه پدید نیاید؛ بدین معنی که مشخص باشد دانشآموزان ابتدا باید فطرتمحور و اخلاقمدار تربیت شوند یا خیر.
ابتدا باید نگران نمره دینی، قرآن و اخلاق دانشآموز باشیم یا برای نمرات دروس پایه آنان بیتابی کنیم و پای معلم خصوصی را در منزل برای تست زنی باز نماییم؟ یا اینکه دانشآموزی رتبه کنکوری به دست نیاورد و در آن ناکام شد، باید آن را بیلیاقت و بیکفایت معرفی کنیم، در صورتی که در ایمان، اخلاق و انسانیت سرآمد باشد؛ آیا این سبک زندگی اسلامی- ایرانی است؟!
انگیزهکشی معلمان با نحوه پرداختهای کنونی یکی از مهمترین دلایل گریختن نخبگان و استعدادهای درخشان انسانی و در مقابل آن حضور افراد کمتوان از جمله مشکلات آموزش و پرورش است. بر خلاف آموزش و پرورشهای نخست جهان که بالاترین استعدادهای خود را جذب میکنند تا زیر بنای جامعه را بیمه کنند، عجیب است در آموزش و پرورش ایران اسلامی، هسته گزینش، نهتنها نیروی انسانی را مانند سایر دستگاهها میداند و بلکه ضعیفتر رقم میزند.
فرآیند انتخاب وزیر، مدیران میانی و مدیران در مدارس و قالب پرداخت حقوق فرهنگیان و جو حاکم بر متون کتب درسی و آسیبهای دانشآموزی، تبدیل به نوعی مقاومت و مخالفت در مقابل گفتمان حیات طیبه میشود که در این زمینه میتوان به جدایی جایگاه معارف اسلامی، انسانی یا همان متون دینی و غیر دینی در آموزش و پرورش اشاره کرد؛ ادبیات برخی از معلمان و مسوولین نیز به این صورت نمایشی شده است، به همین دلیل مدارس دروس پایه را اصل و دروس دینی و قرآن را فرع وجدان میکنند.
نظرتان درباره روشهای حل مشکل کمبود نیروی انسانی آموزش و پرورش؟
حجتالاسلام والمسلمین درودی: در پرداختیهای معلمان مناطق محروم اقداماتی شده است ولی نیاز حقیقی آنان برآورده نمیشود. با توجه به کمبود نیروی انسانی آموزش و پرورش از 5 الی 6 طریق حقالتدریس، خرید خدمت، دانشجویان دانشگاهها و ... کمبود خود را جبران میکند که این الگوها درمان تأمین نیرو نیست بلکه مسکن میباشد و در صورت استمرار مانند زمان انوشیروان سواد داشتن از آن ثروتمندان خواهد شد؛ با آنکه برخی معلمان عاشق خدمت در مناطق محروم تمامی سختیها را در آغوش میکشند ولی زیرساختهای مناسب و متناسب به دلیل کمبودها یا تولید نمیشود یا اینکه به صورت سطحی اقدام میشود.
بیانیه گام دوم انقلاب، در آموزش و پرورش چگونه میتواند به خوبی اجرایی شود؟
حجتالاسلام والمسلمین درودی: آموزش و پرورش باید با توجه به بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب به 3 محور توجه خاص داشته باشد. اول اینکه این سند مهم و ارزشمند بیش از 40 بار به کلمه جوانان زینت داده شده است. دوم اینکه جوانگرایی را از ویژگیهای امام راحل و انقلاب اسلامی معرفی نموده و در مرحله سوم مقام معظم رهبری میفرمایند، فاصله میان واقعیتها و بایدها، توسط جوانان مومن و دانا بیشتر برداشته خواهد شد که این 3 عرصه میتواند توسط سند تحول بنیادین به خود جامه عمل بپوشاند.
اجرای گام دوم ادبیات و سیاست و مردان خودش را می طلبد و نظام فکری و محتواسازی آموزش و پرورش برای این گام بزرگ باید همهجانبهنگر، باهمنگر و استمراربخش باشد. با توجه به اینکه حدود ۱۰ درصد از این سند پرافتخار و مهم در حال اجرا و مابقی آن در مسیر اجراست، اگر سه گزینهای که در سند تحول آموزش و پرورش آمده است، انجام شود، در گام دوم میتوانیم نظام فکری و سیستم تعلیم و تربیتی در آموزش و پرورش کشور را به سطحی برسانیم که رتبههای اول جهان در آموزش و پرورش از آن ما باشد؛ اکنون فعالیتهای جهادی دانشآموزان و دانشجویان از مصادیق مهم کسب رتبههای برتر است.
در حال حاضر آموزش و پرورش برای تحقق بیانیه گام دوم اقداماتی را در دست برنامهریزی دارد، بهطور مثال با گزینه همهجانبهنگری باید به نحوی اقدام شود تا دانشآموزان در صورت درخواست ورود به بازار کار در سطح دیپلم کار مفید انجام داده باشند و با مشکل بزه مواجه نشوند، همچنان باید به گونهای عمل شود تا فرزندانمان خوشاخلاق، صبور، مسوولیتپذیر و وطندوست تربیت شوند.
بهطور مثال در زمینه باهمنگری دانش آموزان باید دانش، بینش و ورزش را در مدارس عادی و تیزهوشان باهم در اختیار داشته باشند تا دام دشمنان آنان را فریب ندهد و تحت تأثیر امکانات کشورهای مغرض و ملعون و همچنین جاذبههای ظاهری و مادی آنها قرار نگیرند. با این بستر آموزش و پرورش میتواند مجری حقیقی گام دوم و تولید کننده نیروی انسانی سایر دستگاهها در ایران انقلابی باشد.
نظرتان درباره کنکور و فعالیتهایی که تاکنون برای حذف آن انجام شده است؟
حجتالاسلام و المسلمین درودی: فعالیت هایی که تا به حال در هر دورهای نسبت به آن اقدام شده، آرمانی است، زیرا راه مسدود کردن کنکور لاکچری نیاز به برهمزدن ساختار آموزشی و تولید آموزش و پرورش بومی، اسلامی و انقلابی دارد، وگرنه با هرس سرشاخههای درخت کنکور، تنه آن قطورتر و گسترده تر میشود؛ زیرا مادر کنکور نظام سرمایهداری است و از نظام لیبرالی تغذیه میکند.
چهره معلمان سختکوش، عاشق، عارف و گمنام که 5 هزار نفر از آنان مدال معلم شهید را از آن خود کردهاند، در جوار 25 هزار دانشآموز شهید میدرخشد و سند پر افتخار آموزش و پرورش ایران اسلامی است. با توجه به این تابلوی درخشان اگر مدیران اجرایی کشور، دانش آموزان تیزهوش و نخبگان را به معنای عام در اولویت انتخابهای خود تعریف کنند، کشورهای مغرض و مریض درصد جذب نیروهای پاک و پر توان ایران اسلامی بر نخواهند آمد.
در محیط مدرسه به عنوان منزل دوم، دانشآموزان باید حس آزادگی، وطندوستی، عطوفت وصبوری را سالار خود بدانند تا دستاوردهای انقلاب اسلامی محفوظ و متکامل شود وگرنه فریب و ربایش جوانانی که دنیازدگی، آنان را مدیریت میکند کار سختی نیست.
برای مثال دانشآموزان نباید در ایام تعطیلات و اوقات فراغت در اختیار فضاهای آموزشی آلوده، مانند کانالها و موسسات نامطمئن آزاد و بیبرنامه رها شوند، زیرا با دوقطبی و دوگانگی شخصیتی مواجه خواهند شد و علامت آن احساس خفتگی و خستگی از هر دو مسیر علم و دین است؛ این دانشآموزان در نهایت نمیدانند، باید چه انتخابی در چشمانداز خود داشته باشند و اینها مواردی هستند که بدون توجه آموزش و پروش در گام دوم، نمیتوان دانشآموزان را از دستبرد صیادان خونآشام جهان ماتریالیستی و برنامههای ماکیاولی آنها نجات بخشید. اوقات فراغت یا به تعبیر دیگر اوقات فراصت بخش عظیمی از زندگی دانشآموزان را تشکیل میدهد که با برنامههای موقتی و مقطعی استیفاد نمیشود.
همچنین در نقاطی که نیاز به تخصص معلمان برجسته وجود دارد، نیروی متخصص مورد نیاز یافت نمیشود که همین موارد باعث این خواهد شد تا موسسات آموزشی آزاد، نیروهای زبده را ربایش کرده، در اختیار خود درآورند و از آنان برای کلاس های کنکور بهرهبرداری کنند که همه این موضوعات نیروی انسانی را فشل میکند و اجازه نخواهد داد توان حداکثری و تخصصی خود را در نظام تعلیم و تربیت قرار دهند؛ این موضوع زمینه دانشگاهپرستی خانوادهها، ترکتحصیل دانشآموزان و ایجاد مدارک غیر حقیقی بوده و هست.
مهمترین دستاوردهای آموزش و پرورش چیست؟
حجتالاسلام والمسلمین درودی: آموزش و پرورش ایران اسلامی با تمام مشکلات و تکانه هایی که در آن وجود داشته و دارد، توانسته است با دانشآموزان خود رژیم کودککش صهیونیستی را در صحنههای ورزشی بینالمللی منزوی و منفعل کند، همچنین حجاب و عفاف دخترانه را در صحنههای برهنگی ورزش جهان تبلیغ و به رخ جهانیان بکشد تا قلب هایی را متوجه خود سازد.
آموزش و پرورش با تقدیم 5 هزار معلم و ۳۶ هزار دانشآموز شهید که برخی از آنان رتبههای برتر کنکور و جایگاه علمی کشور بودهاند، در جهان به خود میبالد و هماکنون توانسته در عرصه رقابتهای علمی جهان رتبههای برتر و برخی رشتههای دیگر رتبه نخست را به خود تخصیص دهد؛ همانطور که در بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری آمده است، جهان عاشق جوان ایرانی، ابتکار، انگیزه و ایمان اوست. البته در ۴۰ سال گذشته موفقیتهای کمنظیر یا حتی میتوان گفت بینظیری را داشتهایم که اکنون در بخشهای مختلف کشور آثار آنها مشهود و ملموس است.
آموزش و پرورش با تمام مصائب در بخش نوآوری، نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادین به موفقیتهای بسیاری دست یافته و نخبگان ایرانی توانستهاند در المپیادها و المپیکهای جهان رتبههای برتر شگفتآوری را کسب کنند. همچنین در بخش ارزشها، تربیت امثال محسن حججیها از مهمترین دستاوردهایی است که انقلاب اسلامی به جهان عرضه داشته و به آنها میبالد.
در همین راستا میتوان به اردوی راهیان نور، اعتکاف ها و اربعین حسینی و تشکلهای دانشآموزی، مانند مجلس دانشآموزی، بسیج دانشآموزی، هلالاحمر و نظایر آن که دانشآموزان در برنامههای آنان حضور مومنانه دارند و بسیار تأثیرگذار هستند، توجه داشت. اگر نظام فکری آموزش و پرورش برابر سند تحول بنیادین همهجانبهنگر و استمراربخش باشد، دستاوردهای نظام تعلیم تربیت ایران اسلامی به یقین عالمگیر خواهد شد./فارس