۶ تیر ۱۳۹۸ - ۱۹:۳۳
کد خبر: 20831631

در مطلب قبلی در خصوص این که بابک وزیری از جمله افرادی است که روانشناسی مثبت گرا را به صورت آکادمیک خوانده است و در کتاب خود با عنوان «روانشناسی شادی» به مطالعات جدید روانشناسی در صد سال گذشته که به مشکلات مردم متمرکز شده بود، اشاره کرده است، نوشتیم.

در این مطلب به ادامه مطالب بابک وزیری می پردازیم که این طور نوشته است:

زندگی به معنی سلامتی و تندرستی شماست. هرچه تندرست تر باشید بهره بیشتری از زندگی خواهید برد. سلامتی بیشتر نه تنها امکان زندگی طولانی تری را به شما می دهد، بلکه این امکان را نیز به شما می دهد تا در همه آن روزها بهتر زندگی کنید.

ناخوشی مانند ابری است که جلوی آفتاب را می گیرد. اگر اجازه دهید وضعیت تندرستی شما بدتر شود، از زندگی بهره ای نمی برید. در جهان امروز - با فرض این که در کره شمالی یا مناطق دیگری که به لحاظ سیاسی تحت فشار هستند زندگی نمی کنید - آزادی به معنی آزادی در امور مالی است.

اگر شما نتوانید پولتان را مدیریت کنید، آزادانه زندگی نمی کنید. سلامتی مالی برایتان آزادی به ارمغان می آورد. آزادی برای دنبال کردن علایق، رفتن به دنبال اهداف، پرورش مهارت ها و استعدادها و تحقق بخشیدن به آمال و آرزوهای زندگی.

جستجوی شادی چیست؟

این سوال بسیار مهمی است. بنیانگذاران این پژوهش آمریکایی می خواستند محیط و زمینه ای را فراهم کنند که افراد بتوانند به دنبال شادی یا هر چیزی که برایشان به معنای صلح و آرامش نسبی است بروند. آن ها تلاش نکردند که خود شادی را تضمین کنند. بلکه فقط مکانی را فراهم کردند که افراد بدون این که آزادی شان در معرض خطر قرار گیرد، برای تعقیب شادی مجال بیشتری داشته باشند.

چیزی که انقلاب شادی سلیگمن انجام داد درک مراحل معینی است که برای جستجوی شادی لازم است. آن چه روانشناسان مثبت گرا به آن پی بردند این است که شادی چیز بزرگی نیست که افراد در جستجویش باشند. شادی چیزی نیست که در بیرون باشد و افراد مانند نوعی سفر اکتشافی روانی یا هیجانی این طرف و آن طرف بروند تا آن را به دست آورند.

شادی دقیقاً جلوی چشمان شماست.

شادی چیزی نیست که آن را جستجو کنید. بلکه چیزی است که انجام می دهید. یا دقیق تر این که شادی کارهای بسیار زیادی است که انجامشان می دهید. کارهای کوچک بسیار زیاد در حقیقت، کارهای ساده ای که هر روز انجام می دهید یا در مواردی، ممکن است کارهای ساده ای باشد که هر روز انجام نمی دهید.

در ۱۵سال گذشته نتیجه پژوهش های علمی درباره شادی این ها بوده است:

شادی از ژنتیک فرصت یا خوش شانسی ناشی نمی شود.

شادی بسیار کمتر از آن چه ما تصور می کنیم به شرایط بستگی دارد.

شادی نتیجه یک رویداد یا دستاورد بزرگ و دور از دسترس نیست.

شادی با انجام کارهای ساده و آسانی به وجود می آید که هر روز انجامشان می دهیم.

ناخشنودی با انجام ندادن آن کارهای ساده و آسان روزمره به وجود می آید.

بنابراین با به جان خریدن خطر دلخور کردن افرادی که درمورد تاریخ بسیار حساس هستند اجازه دهید آن سند مورد احترام را دستکاری کنیم و با اضافه کردن چند کلمه این بیانیه را به روز رسانی کنیم. اجازه دهید تعریف مان از موفقیت را این گونه بیان کنیم:

زندگی(سلامتی)،

آزادی(آزادی و استقلال مالی) و درک شادی،

درک شادی با برنده شدن مسابقه بخت آزمایی، خریدن یک عمارت مجلل یا یک لامبورگینی، کوچ کردن به مناطق ساحلی مدیترانه، تبدیل شدن به یک شخص پولدار و مشهور یا ازدواج با یک ستاره سینما محقق نمی شود.

درک شادی نه با دستاوردهای بزرگ حاصل می شود و نه با تمجیدهای دیگران، نه با داشتن مادر بزرگی جادوگر و نه با یک خوش شانسی خارق العاده که زندگیتان را زیر و رو می کند. درک شادی با انجام دادن بعضی کارهای ساده و انجام دادن هر روزه آن ها محقق می شود.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***