مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل سیاسی و آیندهپژوه در گفتوگو با سلام نو با تایید گفتههای آبراهامیان میگوید:
"به باور من آنچه که در واشنگتن و تهران میگذرد نیازمند یک جراحی گریز ناپذیر است. من سالها پیش بر این نکته تاکید داشتم که روابط ایران و آمریکا در حال اتمیزه شدن است و به عبارتی آنچنان سخت میشود که به یک شکاف درونی یا یک حمله بیرونی نیاز پیدا میکند، حال تفاوتی ندارد که این حمله از سوی ایران به آمریکا باشد یا آمریکا به ایران چون وضعیت به گونهای پیش میرود که نمیتوان مسئله بین ایران و آمریکا را حل کرد."
او با اشاره به سابق تنش تهران واشنگتن و تلاشهای برای حل آن میافزاید:
"در زمان حضور معمار انقلاب اسلامی در تهران اکبر هاشمی رفسنجانی نزدیکترین فرد در بافت و ساخت قدرت به او از وی خواست که تا زمانی که در قید حیاست است مسئله ایران و آمریکا را به گونهای سامان دهد که بعد از او این مسئله گریبانگیر جامعه و آینده ایران نشود، اما این مشورت خیرخواهانه او مورد توجه قرار نگرفت و لذا ما شاهد ایجاد فضای تنش بیشتر بین ایران و آمریکا در دههای پس از رحلت بنیانگذار انقلاب ایران بودیم."
مطهرنیا با اشاره به گروه خوردن مسئله آمریکا با هویت انقلاب اسلامی میگوید:
حال وضعیت به گونهای است که در دهههای اخیر هویت انقلاب اسلامی در چهارچوب مبارزه با آمریکا به عنوان نماد استکبار جهانی و پرچمداری این مبارزه توسط انقلاب اسلامی در جهان خود را به نمایش گذاشت و اکنون اگر انقلاب اسلامی و رهبر و مسئولان انقلابی اسلامی چه مستقیم، چه غیرمستقیم با امضای ایشان پای میز مذاکره با ایالات متحده آمریکا بنشینند به هر تقدیر دچار یک بحران هویتی در باب انقلاب اسلامی میشوند و گذارههایی چون "من دیپلمات نیستم و انقلابی هستم" باز تعریف نخواهند شد.
این آیندهپژوه معتقد است با توجه به این مسائل هسته سختی در ایران شکل گرفته که بدون شکاف درونی یا فشار بیرون نمیتواند خود را سیستمی تعاملگرا با واشنگتن تبدیل کند.
مطهرنیا اما تمام مشکل را تهران نمیبیند و عدم انعطاف در واشنگتن هم اشاره دارد و میگوید:
"از سوی دیگر ما در ایالات متحده هم شاهد سمت و سوهایی هستیم که به ویژه بعد از ترامپ متصلبتر شده است. ترامپ هرچند میگوید که آماده مذاکره بدون پیش شرط است، اما پنهان و آشکارا پیام او مبتنی بر این نکته است که ایالات متحده آمریکا در پای میز مذاکره با ایران خواهان وارد شدن به یک مناظره و اعلام موضع از سوی ایران است و برای همین 12 شرط را اعلام کرده که ایران در سالهای گذشته بر آنها پافشاری میکرده. ایران به جز در ماجرای برجام همواره به اعلام مواضع پرداخته و حالا آمریکا نیز چنین قصدی دارد."
او با اشاره به عدم آمادگی ایران و آمریکا برای مذاکره میگوید:
"امروز در کاخ سفید هم مانند تفکر حاکم بر تهران قائل به انسداد در مذاکره است و ترامپ هم به نام مذاکره اعلام موضع را در دستور کار قرار داده است و همین جا است که توییت ترامپ معنادار میشود، آن هم زمانی که آیتالله خامنهای اعلام میکند نه مذاکره میکند نه ترامپ را برای رد و بدل کردن پیام قابل اعتماد و اعتنا میداند و ترامپ توییت میکند که نه ما آماده مذاکره هستیم، نه تهران آماده است.
با توجه به این توییت پیامهای پی در پی آمریکا برای مذاکره یا خط تماس اضطراری چه معنایی دارد؟ ترامپ در واقع این پیام را میدهد که ایران مذاکره پنهان و اعلام مواضع خود را میخواهد و آمریکا مذاکره آشکار و پذیرش شروطش از سوی ایران را خواستار است که طرفین برای هیچ کدام آمادگی نیستند. با توجه به این معانی و کنشها ما شاهد ایجاد فضای رو در رویی و درگیری بیشتر نسبت به گذشته خواهیم بود."
او با تاکید بر گفته آبراهامیان، ساقط شدن پهپاد را الزاما فرصت خوبی برای آغاز مذاکرات ندانست و گفت:
"ما باید بدانیم آمریکا یک پهباد و دو پهباد نیست و این پهبادی که ساقط شده در آستانه برکناری از ارتش آمریکا بوده ولی حالا با اتفاقی که افتاده حواسها به این پهپاد بیشتر جمع شده و سود خوبی برای شرکت سازندهاش خواهد داشت. شاید مردم عادی این را فرصتی بدانند ولی کارشناسان ارشد سیاست به این مسائل توجه ندارند و میدانند اینها تنها بهانهای برای رفتن سرمیز مذاکره است و این مسئله هم برای تهران فرصت نیست و رفتن سرمیز مذاکره اکنون برای تهران پیروزی نیست چون به هر شکل آمریکا به اهدافش میرسد و سقوط این پهباد برای ایران فرصت خوبی برای آغاز مذاکره نیست."
سلام نو – سرویس سیاسی: بعد از خبر ساقط شدن پهپاد آمریکایی داخل مرزهای ایران تحلیلهای بسیاری درباره عواقب این اتفاق ارائه شد. برخی این رخداد و عقب نشینی آمریکا را فرصتی برای ایران دانستند تا با دستی بالا وارد مذاکره با آمریکا شود.
با فاصله کمی یرواند آبراهامیان در مصاحبهای که با "دمکراسی نو" داشت تاکید کرد که با شرایط فعلی و تیم مستقر در کاخ سفید برخورد بین ایران و آمریکا گریز ناپذیر به نظر میرسد و با وضعیت تصمیمگیران در تهران و واشنگتن راهی جز برخورد، چه محدود چه گسترده، وجود ندارد.