سلام نو – سرویس بین الملل: اخیرا تهران شاهد رفت و آمدهای دیپلماتیک گستردهای بود از جمله سفر نخست وزیر ژاپن که هنوز محل بحث و نظر تحلیلگران سیاست خارجی است.
پیش از سفر نخست وزیر ژاپن اما این هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان بود که به ایران آمد تا درباره برجام با مقامات ایرانی گفتوگو کند، گفتوگویی که بنا بر گفته منابع مختلف چندان دست آوردی نداشته است.
الجزیره راجع به این گفتوگوها مینویسد:
ظریف به شدت از صحبتهای ماس خشمگین شده و تصریح کرده است که از این موضع گیری اروپاییها قانع نشده است و طبق آنچه در کنفرانس مطبوعاتی متشنج او با وزیر آلمانی آمده، ظریف با درخواست اروپاییها در مورد عقب نشینی ایران از تعلیق اجرای تعهداتش در توافق هستهای مخالفت کرده است.
وزیر خارجه آلمان با پاسخ مشابهی از سوی رییس جمهور ایران مواجه شد و ایران را با پیامی ترک کرد، که براساس آن، اگر اروپا بخواهد به رفتارهای فعلی اش ادامه داده و در کنار ایالات متحده بماند، روی دیگری از ظریف و روحانی را خواهد دید.
اگر به این روایات اعتماد کنیم تا چه اندازه میتوان انتظار روی دیگری را از حسن روحانی و جواد ظریف داشت؟ حسن روحانی تا پیش از ریاست جمهوری نزدیک به بیش از دو دهه در شورای عالی امنیت ملی ایران و پیش از آن در جنگ تحمیلی ایران و عراق در کانون امنیتیترین و حساسترین بحرانهای سیاسی ایران قرار داشت و از روز نخست پرونده هستهای ایران با آن زندگی کرده است.
جواد ظریف نیز دیپلماتی است که در کانون بحرانها رشد کرده و تربیت شده. او با شروع جنگ ایران و عراق پا به دنیای دیپلماسی گذاشت و در دوران پسا یازده سپتامبر از جدیترین بازیگران ایران در آمریکا بود. تلاشهای او در این دوران منجر به این شد که از سوی رقبای سیاسی آمریکاییاش "دشمن مورد احترام" خوانده شود.
ظریف و روحانی به خاطر حضور در قلب بحرانها و مسائل کانونی سیاست ایران در چهار دهه گذشته بیش از دیگران میل به مذاکره و اجتناب از جنگ دارند، اما همچنان از مقاومت هم نمیترسند و اوضاع را بدتر از فردای جنگ یا فردای جنگ کویت یا فردای حمله آمریکا به عراق و افغانستان نمیبینند.
نشنال اینترست در مطلبی تحت عنوان"جنگ با ایران خاورمیانه را به آشوب میکشد" تاکید میکند که در تمام سالهای گذشته حتی در دروان که بوش ایران را محور شرارت نامید ایران به تمام قول و قرارهای خود، از جمله کمک به آزادی گروگانهای آمریکایی پایبند بود و درباره برنامه هستهای خود نیز شفاف عمل کرد.
در ادامه این مطلب تاکید شده که دولت ترامپ در برابر ایران با دو انتخاب مواجه است، یکی جنگ با ایران و به آشوب کشیدن دنیا و دیگر استفاده از ظرفیتهای ایران برای استقرار ثبات در خاورمیانه. نشنال اینترست تاکید میکند که انتخاب اول آرزوی بنلادن در حمله آمریکا به یک کشور شیعه را برآورده میکند و منابع جدید مالی تازهای برای القائده تامین و نسلی جدید از نیروهای ضد آمریکایی را تربیت میکند.
حسن روحانی و جواد ظریف هم به این مسئله واقف هستند و میدانند احتمال ورود دونالد ترامپ به یک جنگ جدید تا چه اندازه میتواند امکان رای آوری او را کاهش دهد و باعث شود دست به عصاتر حرکت کند. شاید آن روی ظریف و روحانی هم بر همین مبنا استوار است، شاید این دو دیپلمات ایرانی تصمیم بگیرند توان ایران را برای ثبات بخشی به خاورمیانه خرج کنند تا آمریکا مجبور شود برای حضور بیشتر در منطقه وقت، پول و سرباز هزینه کند.
در این صورت آن روی ظریف و روحانی را نیز نباید مذاکره ناپذیر، بلکه باید خشن، جدی و محکم دانست که با قواعد خود ترامپ به مصافش میروند.