سرمربی کروات سابق پرسپولیس و امید ایران از روزهای حضور در فوتبال ایران و موفقیت در این سالها یاد کرد و اینکه توانسته در این سالها خودش را به فرهنگ ایران وفق دهد.
به گزارش سلام نو،وینکو بگوویچ نه به این خاطر که توانست همراه گل گهر سیرجان قهرمان لیگ دسته یک ایران شود، بلکه به خاطر ۲۰ سال حضور در ایران مشهور است. او ۲۰ سال پیش بود که کرواسی را ترک کرد و به خاورمیانه آمد تا در ایران کار کند. این میتواند یک رکورد برای خارجی باشد که در فوتبال ایران کار میکند.
* در ابتدا از شرایط خودتان برای مربیگری در ایران بگویید؟
۷۰ سال الان سن دارم. خیلی سن و سال من بالا رفته است. قطعاً یک سال دیگر مربیگری میکنم و در ادامه به کشورم بر میگردم. دیگر کافی است.
* شما ما را یاد تومیسلاو ایویچ میاندازید که سالها مربیگری کرد و بعد از هر سال به فکر سال بعد بود.
بله یک حقیقی در آن نهفته است. فوتبال همیشه شما را به سمت خودش میکشاند. ناراحت کننده است که مربی مثل او را از دست دادیم. من چند سالی است که در گل گهر کار میکنم و توانستم قهرمانی در لیگ دسته اول ایران را به دست بیاورم. این برای مربیهای کروات باعث افتخار است که برانکو همراه پرسپولیس قهرمان لیگ برتر ایران شد و من همراه گل گهر قهرمان لیگ دسته یک شدم. واقعاً خوشحال کننده است.
* راستی یک صحبت دیگر. میرسلاو بلاژویچ نیز یک بار گفته بود که مربی موفق و خوشحال مربی است که تیم داشته باشد؟
موافقم. اگر تیمی و باشگاهی به دنبال شما باشد به این معنا است که شما موفق بودهاید. من این خوشحالی را داشتم ولی هیچوقت به دنبال این نبودم از خودم تعریف کنم و نیازی نیز به آن ندارم. در این ۲۰ سال من در الوصل در فوتبال امارات و القطر در قطر نیز کار کردم. در ایران نیز در تیمهای زیادی بودم از جمله پرسپولیس و تیم امید ایران. پرسپولیس یک مکتب بزرگ در فوتبال ایران است و ۳۰ میلیون هوادار دارد و مثل یک جنبش و هدفی مقدس برای هواداران است.
* چطور به ایران آمدید و سالها در اینجا مربیگری کردید؟
من هم به مانند خیلیها به خاطر استانکو به ایران آمد. او بود که راه ورود مربیهای کروات را به فوتبال ایران باز کرد. خدا او را بیامرزد. خیلی اتفاقی با استانکو در حال صحبت بودیم که او عنوان کرد میخواهد برای مربیگری به قبرس برود و به من گفت که به ایران بیایم و مربیگری کنم. فکر میکنم سال ۱۹۹۹ بود که این صحبتها انجام شد. با خودم تعجب کردم. چرا باید برای مربیگری به ایران بروم. من آرزوی مربیگری در هایدوک را داشتم و حالا ایران؟ استانکو مرد بزرگ و مربی موفقی بود و از او به خاطر این فرصت تشکر میکنم. من به او اعتماد کردم و راهی فولاد شدم.
* اگر کسی میگفت قرار است ۲۰ سال در آنجا مربیگری کنید چه میگفتید؟
به هیچ وجه قبول نمیکردم. محال است (باخنده).
* اولین تیم فولاد خوزستان بود درست است؟
بله. چهار سال در این تیم بودم و با پای خودم باعث پیشرفت تیم شدم. خودم را ستایش میکنم که در این مدت ۱۷ بازیکن به تیم ملی فوتبال ایران معرفی کردم و به سطح اول فوتبال ایران آوردم. این حقیقت دارد چرا نگویم.
* و سپس زندگی در ایران آیا واقعاً خودتان را ایرانی میدانید؟
بله خیلی زیاد. من خیلی خوب فارسی صحبت میکنم. بدون تپق. با بازیکنان فارسی صحبت میکنم. درباره نوشتن و خواندن خیلی مهارت ندارم و زیاد متوجه نمیشوم. ولی سالها گوش دادن به اینکه آنها چه میگویند باعث شد تا فارسی یاد بگیرم.
* در ابتدا حضورتان در ایران چگونه بود؟
من مثل یک گرگ بودم. اهواز شهر شلوغی در ایران است. هفت ماه از سال دمای هوا از ۴۰ درجه پایینتر نمیآید. این هوا مثل جهنم است. به همین خاطر بعد از ظهر و شب تمرین میکردیم و روزها خانه میماندیم چون نمیتوانستید روز بیرون بروید. بعد از حضور در اهواز به تهران رفتم و حضور در پرسپولیس را تجربه کردم. شهری با ۱۵ میلیون نفر جمعیت. در رشت، بندرعباس، همدان، رفسنجان کرمان و الان سیرجان نیز کار کردم.
* اولین چیزی که از اهواز نظر شما را جلب کرد چه بود و چطور به محصولات لبنی عادت کردید؟
خب یک قطره الکل نیز در سطح شهر نبود. هیچ جا. در رستورانها غذا و همه چیز بود. کافه، چای، نوشیدنی ولی اصلاً الکل نیست. چنین رژیم غذایی باعث شد وقتی ۷۰ ساله شدم اینقدر سالم و شاداب باشم. غذاهای مورد علاقه من در ایران یک غذایی است به نام قرمه سبزی که سبزی با گوشت است و ماهیهای شکم پر که ماهیهای خلیج فارس است و بسیار خوشمزه است.
* ایران کشوری با فرهنگ و آب و هوای منحصر به فرد است. چطور به آنجا عادت کردید؟
سختترین چیز برای همسرم است که وقتی به دیدن من میآید باید روسری به سر داشته باشد. در ایران باید موهای زنان پوشیده باشد. این قانون است و خارجیها نیز باید رعایت کنند. در هواپیماها وقتی خارج میشوید مهماندار به شما میگوید که میتوانید آن را بردارید یا ندارید. من برای کار کردن به اینجا آمدم و آدم ساکتی است و توریست نیستم که از گرما ناراحت باشم. ایران قدمتی ۳۵۰۰ ساله دارد و مناظر زیبا و تاریخی زیادی دارد. در این سالها شهر بم را دیدم که تاریخی است و تحت مراقبت یونسکو است. تخت جمشید را دیدم. ایرانیها نفت و مواد معدنی زیادی دارند و کشور غنی محسوب میشوند و فکر میکنم سومین کشور تولید کننده محسوب میشوند و گاز و مس آهن و سایر مواد نیست در ایران زیاد است. پدرم همیشه یک نصیحت به من کرد که فکر کنم به همین خاطر است که سالها در ایران مربیگری کنم و همه تیمها من را میخواستند. اول اینکه هیچوقت از اعتقادات کسی سوال نکن. دوم اینکه هیچ وقت از مذهب کسی و سوم اینکه چقدر پول در میآورند. روح پدرم شاد.
* مثل کلاس تاریخ و جغرافی شد. ولی شما به معدن نفت رفتید ولی فکر نکنم خیلی به جیبتان کمک شده باشد.
هیچ مشکلی با این موضوع ندارم. اوضاع مالی هم خوب است. قبل از تحریمها خیلی خوب بود ولی الان هم خوب است و اگر در این ۲۰ سال در تیمهایی مثل دینامو و رجیکا و هایدوک بودم نیز نمیتوانستیم اینقدر پول دربیارم.
* الان مثلاً چقدر در گل گهر حقوق میگیرید؟
شما مأمور مالیات شدهاید؟ قطعاً بهتر از هدایت تیمی میانه جدولی در لیگ کرواسی. من از نظر مالی خانوادهام را با ثبات کردم. اگر به ایران نمیرفتم نمیتوانستم نزدیک دریا در کرواسی خانه بخرم.