به نظر میرسد استراتژی تهران در این مسئله بر دو فرض استوار است؛ اول اینکه شکافی مهم، البته نه قطعی، میان ترامپ و بولتون وجود دارد و تا زمانی که تفاوت میان این دو نفر محدود است، استراتژی فشار حداکثریِ ترامپ هزینه اندک سیاسی برای او خواهد داشت، هرچند هزینه قابلتوجهی برای ایران دارد. دومین فرض این است که شکاف میان ترامپ و بولتون ریشه در عدم علاقه ترامپ به طرحهای جنگطلبانه بولتون دارد. ترامپ تصور میکند فشار حداکثری بر ایران، بدون اینکه امریکا هزینهای بدهد، تهران را وادار به مذاکره خواهد کرد و این امر برای ترامپ پیروزی محسوب خواهد شد.
از طرف دیگر، بولتون میداند استراتژی فشار حداکثری باعث شکست ایران نمیشود، اما این رویداد ترامپ را تحت فشار قرار خواهد داد و ممکن است او را وادار به اقدام نظامی کند، امری که بولتون آن را ترجیح میدهد. ترامپ ذاتاً مخالف جنگ است، اما احتمالاً بولتون چنین محاسبه کرده که وقتی تمام گزینههای دیگر کنار رود، چون ترامپ اصولاً علاقهای به عقبنشینی ندارد، گزینه مورد علاقه بولتون را انتخاب میکند.
ارزیابی تهران متفاوت است. تا زمانی که ترامپ تصمیم واضحی در مورد جنگ اعلام نکرده، استراتژی فشار حداکثری دارای نکات منفیِ اندکی برای او است و اختلافنظر میان ترامپ و بولتون همچنان ثابت مانده و افزایش نمییابد. بنابراین به نظر میرسد طرح تهران این باشد که اوضاع را چنان تسریع بخشد تا ترامپ به نقطهای برسد که بهوضوح مشخص کند نمیخواهد فشار حداکثری به جنگ تبدیل شود. جواد ظریف وزیر خارجه ایران هنگام دیدار ماه پیش خود از نیویورک با اشاره به ترامپ گفت: «فکر نمیکنم او خواهان جنگ باشد» و ارزیابی تهران را چنین بیان کرد که فشار برای جنگ از طرف ترامپ اعمال نمیشود، بلکه زیردستان او و همپیمانان خارجی امریکا به این امر اشتیاق دارند. باید به این نکته نیز اشاره کرد که ترامپ جنگ جدیدی را آغاز نکرده است (در مقام مقایسه، جورج بوش در همین زمان از دوران ریاست جمهوری خود، دومین جنگ خود را در خاورمیانه شروع کرده بود.) حتی اقدامات نظامی که او انجام داده -در ادامه مواردی که از قبل آغاز شده بودند- اقداماتی محدود تلقی میشوند و از گزینههایی استفاده شده که هم آسیب سربازان امریکایی و هم احتمال انتقامگیری از طرف کشور هدف کاهش یابد.
حسامالدین آشنا مشاور ارشد حسن روحانی روز سهشنبه چنین توییت کرد: «شما معاملهای بهتر با ایران میخواهید، اما به نظر میرسد بهجای آن خود را برای جنگ آماده میکنید. این اتفاقی است که در اثر گوش دادن به فرد سبیلو (اشاره به بولتون) رخ میدهد.» ممکن است حق با تهران باشد و درواقع بسیاری در واشنگتن نیز با ارزیابی تهران درباره علاقه نداشتن ترامپ به جنگ موافق هستند. با این وجود، استراتژی تهران نیز تا حدی خطرناک است چراکه شخصیت ترامپ تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی است.
اما همانطور که دولت ترامپ بر اقتصاد ایران فشار وارد میآورد، به نظر میرسد تهران به این نتیجه رسیده که ایجاد فشار متقابل، با وجود خطراتش بهترین گزینه است. اگر طرح تهران کارساز باشد و تنشهای میان ترامپ و بولتون چنان افزایش یابد که منجر به اخراج بولتون شود، ایران ثابت خواهد کرد که در اثر فشارها به زانو درنخواهد آمد. ترامپ مجبور خواهد شد از موضع خصمانه خود عقبنشینی کند -همانطور که در مورد کره شمالی اتفاق افتاد- و لحن مصالحهجویانهای اتخاذ خواهد کرد. احتمالاً ایران با چنان شرایطی حاضر به گفتوگو خواهد بود.
نویسنده: تریتا پارسی
منبع: NBC NEWS
برگردان: هادی عبادی
نشریه چشم انداز ایران
بر اساس گزارشها، جان بولتون مشاور امنیت ملی امریکا از مقامات دولت درخواست کرده طرح ارسال 120 هزار نیروی نظامی به خاورمیانه را برای مواجهه با ایران بررسی کنند. بولتون که یکی از معماران تهاجم فاجعهبار به عراق به شمار میرود، مدتها به دنبال حمله به ایران بوده و به نظر میرسد فارغ از سیاستهای ایران، به دنبال افزایش تنشها با این کشور است.