اگر به دنیای اطرافمان نگاهی بیندازیم متوجه خواهیم شد که در ۲۰-۳۰سال گذشته چه تغییراتی کرده است.
۲۰-۳۰سال پیش اگر یک بانک در آمریکای شمالی به بخشی از مردم که نمی توانستند بدهی های خود را بازپرداخت کنند،بیش از اندازه وام می داد و بانک ورشکسته می شد؛صرفا برای وام دهنده و افرادی که وام می گرفتند اتفاق ناگواری رخ داده بود! اما هیچ کسی تصور نمی کرد که این اقدام باعث به زانو درآوردن یک دهه نظام اقتصادی جهان شود که این یعنی جهانی شدن...
جهانی شدن همان معجزه ای ست که ما را قادر می سازد تا جسم،فکر،حرف ها،تصاویر،ایده ها و آموزش ها و دانسته های خود را سریع تر و ارزان تر از هر زمان دیگری به سرتاسر جهان منتقل کنیم.
جهانی شدن اثرات مخرب و بد بسیاری نیز به همراه داشته اما در مقابل دارای نتایج خوبی هم بوده است.بسیاری از ما شاید از موفقیت های چشمگیر اهداف توسعه هزاره که بسیاری از آن ها زودتر از موعد مقرر محقق شده اند مطلع نباشیم.این یکی از نمونه هایی ست که نشان می دهد اگر نسل فعلی بشر همگام و همراه با یکدیگر تلاش کند می تواند به پیشرفت های بسیاری دست یابد اما با نگاهی کلی به شرایط جهان به این موضوع پی می بریم که جهانی شدن ما را غافلگیر کرده است و اگر نگوییم که هیچ واکنشی نسبت به آن نداشته ایم بایدبگوییم بسیار کند به آن واکنش نشان داده ایم.
اگر به چالش های بزرگی همچون تغییرات آب و هوا،حقوق بشر،تروریسم،اپیدمی ها،قاچاق مواد مخدر،انقراض گونه ها و... که امروزه با آن ها روبرو هستیم نگاهی کنیم می بینیم که در مقابل این حجم از چالش ها به پیشرفت های عظیمی دست نیافته ایم.
در حال حاضر باید با همکاری یکدیگر به حل مشکلات جهانی بپردازیم و به این موضوع فکر کنیم که چگونه راه حل ها را جهانی کرده تا قربانی جهانی شدن مسائل نشویم.
به همین دلیل برخی از محققان علوم سیاسی در دهه اخیر تلاش کردند تا عامل محرکی پیدا کنند که باعث شود نه تنها سیاستمداران،بلکه تاجران و مردم عادی هم به جای نگاه درونی به مسائل دید وسیع تر و بیرونی داشته باشند و آن ها به پژوهش بزرگی دست یافتند که مشتمل بر تقریبا ۷۰درصد از جمعیت جهان می شد که از آن ها پرسش هایی درخصوص اینکه چه درک و استنباطی از دیگر کشورها دارند،پرسیده شد.
نقطه ی آغازین این پژوهش آنجا بود که بسیاری از کشورها درخصوص تصویری که از آن ها در جهان وجود داشت بسیار حساس هستند.در حقیقت، کشورها برای زنده ماندن و شکوفا شدن در این جهان به شدت وابسته به شهرت و اعتبار خودشان می باشند.اگر کشورهایی همچون سوییس،آلمان،سوئد و...تصویر مثبتی در جهان داشته باشند،برای آن ها همه چیز آسان و ارزان است،توریست بیشتری جذب خواهد شد،سرمایه گذاران بیشتری تمایل به سرمایه گذاری خواهند داشت و...
اما اگر کشور دیگری وجهه ضعیف یا منفی داشته باشد انجام تمامی کارها برای آن ها سخت و همه چیز پرهزینه خواهد بود.بنابراین برای سیاستمداران باید وجهه کشورشان بسیار مهم باشد زیرا تاثیر مستقیم بر مقدار پولی که به دست خواهند آورد،خواهد داشت و همان چیزی را که شهروندان از آن ها انتظار داشتند به ارمغان خواهد آورد.
هنگامی که برخی از پژوهشگران در این حجم گسترده ای از داده های خود به دنبال پاسخی برای این سوال بودند که چرا ما برخی کشورها را به کشورهای دیگر ترجیح می دهیم،آنچه که دریافتند نه پاسخی دشوار بلکه بسیار ساده اما عجیب بود.
ما کشورها را صرفا به دلایل ثروتمند بودن،قدرتمند بودن،موفق و مدرن بودن و یا برخوردار بودن از فناوری های پیشرفته دوست نداریم بلکه ما در اصل کشورهایی که خوب هستند را دوست داریم.شاید این سوال پیش بیاید که منظور از خوب چیست؟کشورهای خوب به کشورهایی می گوییم که چیزی به دنیایی که در آن زندگی می کنیم بخشیده اند؛کشورهایی که دنیا را امن تر،بهتر،ثروتمندتر و یا عادلانه تر کرده اند.این ها کشورهای موردعلاقه ی ما هستند.بنابراین بهتر است به سیاستمداران بگوییم برای اینکه بهتر عمل کنید باید کار خوب انجام دهید!اگر می خواهید محصول بیشتری بفروشید،اگر می خواهید سرمایه گذاری بیشتری جذب کنید،اگر می خواهید رقابت پذیر باشید نیاز دارید که خوب رفتار کنید زیرا این گونه مردم به شما احترام می گذارند و با شما به تجارت می پردازند و رقابت پذیرتر خواهید شد.
محققان این پژوهش نام شاخصی را که از این طریق به آن دست یافته بودند "شاخص کشور خوب "گذاشتند.این شاخص در تلاش بود تا اندازه گیری کند که هرکشور چه مقدار به بشریت و نه صرفا به مردم خودش می بخشد.
ایده این پژوهش بسیار ساده بود:هر کشور چه میزان به خوبی های دنیا و داشتن جهانی بهتر کمک می کند.از اینجا می توان پی برد که کشورها در دنیای کنونی به چه کاری مشغول می باشند.آیا صرفا به برآورده کردن انتظارات سیاستمداران،بازرگانان و مردم خودشان می پردازند یا به صورت فعال به کل بشریت و این سیاره خدمت می کنند؟
مجموعه داده های این پروژه به هفت رده ی اصلی تقسیم شدند:علم و فناوری،فرهنگ،امنیت و صلح جهانی،نظم جهانی،آب و هوا و زمین،برابری و شکوفایی و سلامتی.