در دو هفته گذشته، خبرها و تحلیل های زیادی پیرامون احتمال بروز جنگ ایران و آمریکا در رسانه های داخلی، منطقه ای و بین المللی مطرح شده است و کارشناسان متعددی نیز پیرامون این مسئله تحلیل هایی را ارائه داده اند.
به گزارش سلام نو، در همین رابطه، با توجه به عدم قطعیت هایی که وجود دارد، همچنان بر تعداد گمانه زنی ها پیرامون آینده تنش های میان ایران و آمریکا اضافه می شود. برخی از کارشناسان بر این باورند که با توجه به تحولات و تحرکات اخیر میان دو کشور، احتمال بروز منازعه و درگیری میان دو کشور بالاست و تعداد بسیار بیشتری بر آنند که تنش های اخیر میان تهران و واشنگتن بیش از هر چیز جنگ روانی آمریکا علیه ایران است و تا آستانه جنگ پیش نخواهد رفت.
در همین رابطه، جاناتان شانزر، معاون ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها در واشینگتن، موسوم به افدیدی، تقابل مستقیم نظامی میان واشینگتن و تهران را به عنوان یک گزینه پیشرو، بعید میداند؛ او تأکید کرده که این احتمال که ایران آمریکا را به یک درگیری متعارف سوق بدهد، گزینهای محتمل نیست.
این محقق گفتههای جان هانتزمن، سفیر امریکا در روسیه را نیز نقل میکند که گفته بود، اعزام ناوهای جنگی به یک منطقه که «دیپلماسی صدها هزار تنی است و حتی احتمال اعزام نیرو، سنگینتر کردن اهرم فشار و با این هدف است که دل طرف مقابل را خالی کرده و او را به آمدن به پای میز مذاکره و انجام تغییرات مورد نظر وادار کند.
ایلان گلدنبرگ، مدیر برنامه امنیت خاورمیانه در مرکز امنیت نوین آمریکایی که در سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ در وزارت دفاع آمریکا به عنوان سرپرست تیم ایران و مشاور ویژه خاورمیانه فعالیت میکرده است، با انتشار رشته توئیتهایی خواستار توقف بزرگنمایی درباره احتمال وقوع جنگ با ایران شد.
گلدنبرگ نوشت: رسانهها باید مسئولانه درباره تحرکات نظامی آمریکا در خاورمیانه گزارش دهند. از بزرگنمایی درباره احتمال جنگ با ایران دست بردارید، این چیزی است که جنگطلبان میخواهند. من سه سال را در بخش ایران در پنتاگون کار کردم و میدانم که این استقرار (ناو هواپیمابر) فاصله زیادی تا یک تعویض بازی عظیم دارد.
وی ادامه داد: انتقال یک سیستم پاتریوت (به خاورمیانه) ارزش آن را ندارد که تیتر اول نیویورکتایمز شود. بهویژه اینکه چند ماه پیش نیز آمریکا چهار سیستم کامل پاتریوت را از منطقه خارج کرده است. باتوجه به اینکه از پیش قرار بود ناو هواپیمابر (آبراهام لینکلن) در همین زمان در منطقه باشد، هفته گذشته درباره اعزام این ناو به خلیج فارس بزرگنمایی شد.
این مقام پیشین آمریکایی همچنین نوشت: بنابراین، چه چیزی در حال رخ دادن است؟ شخصی در دولت آمریکا تصمیم گرفته است که رسانهها به طور چشمگیری به بحث این انتقالها (به خلیج فارس) بپردازند تا به ایران فشار وارد شود. این میتواند بدین دلیل باشد که آنها نگران اطلاعات مبنی بر تهدیدات ایران علیه نیروهای آمریکایی (در منطقه) هستند. احتمال دارد که پنتاگون همین را بخواهد.
کارشناس مرکز امنیت نوین آمریکایی افزود: این میتواند بدین دلیل باشد که بر ایران فشار وارد شود تا به میز مذاکره بازگردد. این چیزی است که به نظر میرسد ترامپ میخواهد یا میتواند به این معنی باشد که آنها واقعاً خواهان یک بحران هستند. این چیزی است که بولتون میخواهد. اما رسانهها باید مسئولانه آن را گزارش دهند و برای این کار، نباید تنها به خوراک رسانهای توجه داشته باشند بلکه باید نگاه کنند واقعاً در منطقه چه چیزی رخ میدهد.
گولدنبرگ در توئیتی دیگر نوشت: آنچه اکنون اتفاق افتاده، این است که ظاهراً بر سر استقرار یک ناو، یک سیستم پاتریوت و چند ب -۵۲ (هواپیمای بمبافکن) که قرار بوده در هر صورت در منطقه باشند، یک بحران شکل گرفته است. این حتی نزدیک به چیزی که دو سال در منطقه داشتیم هم نیست، زمانی که ما خاتمه دادن به جنگ با داعش را آغاز و تجهیزات را به آسیا و اروپا منتقل کردیم.
مسئول پیشین پرونده ایران در وزارت دفاع آمریکا تصریح کرد: نکته دیگر در این مسئله که گفته میشود ایرانیها به دنبال تحریک آمریکا برای یک درگیری نظامی محدود هستند، به شدت مشکوک و خلاف تمام چیزهایی است که ایرانیها سالهاست انجام داده و انجام میدهند.
از سوی دیگر، وبگاه شبکه خبری المیادین، در یادداشتی، اعلام کرد که جنگ لفظی بین تهران و واشنگتن چیز جدیدی نیست و سخن گفتن از جنگ واقعی بین دو طرف، فریبکارانه است. المیادین با اشاره به جنگ لفظی روحانی و ترامپ، نوشت: «سخنانی با این ماهیت، قبلا هم بیان شده بود. اما به جنگ مستقیم بین دو کشور منتهی نشد. بلکه به تنش مداوم و جنگهای نیابتی منجر شد».
به گفته المیادین، درست است که اقتصاد آمریکا مدتی است که رشد قابلتوجهی را تجربه میکند، اما در حدی نیست که بتواند جنگ با کشوری را تامین مالی کند که جیمی کارتر ۳۰ سال پیش پس از ناکامی در صحرای طبس، نتوانست به آن حمله کند. آمریکا در آن زمان، قویتر از امروز بود و پس از وییتنام در هیچ جنگ خارجی شکست نخورده بود. بر اساس این یادداشت، ایرانیها از توئیتهای ترامپ نمیترسند. پس از هر توئیت تهاجمی، روحانی معتدل، و نه قاسم سلیمانی، پاسخ میدهد که «آمریکا باید از منطقه ما خارج شود یا اینکه ما با زور آن را خارج خواهیم کرد».
المیادین در پاسخ به این پرسش که چرا آمریکا با وجود اینکه دو جنگ در مرزهای ایران به راه انداخته، از جنگ مستقیم با ایران میترسد؟ عنوان کرد ترس آمریکا از توازن تسلیحاتی دو کشور ناشی نمیشود، بلکه دلیل ترس آمریکا این است که ایران به عنوان یک قدرت منطقهای، کارتها و منابع گوناگونی دارد که هیچکسی نمیتواند از آنها تخطی کند.
«حمد بن جاسم آل ثانی» وزیر خارجه سابق قطر نیز درباره تنش به وجود آمده بین واشنگتن و ایران گفت که هدف آمریکا بازگرداندن ایران به میز مذاکرات است.
وی در صفحه توئیتر خود نوشت: «تنش کنونی در منطقه خلیج (فارس) با حمایت برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس)، به عقیده من، هرگز به وقوع درگیری نظامی گسترده با ایران منجر نخواهد شد بلکه هدف از آن در درجه نخست بازگرداندن توافق هستهای به میر مذاکرات بین آمریکا و ایران است».
وی افزود: «متأسفانه برخی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج (فارس) رویای وارد آوردن شکست نظامی به ایران را در سر دارند همچنانکه پیش از امضای برجام نیز همین رویا را داشتند اما همین کشورها در همان زمان پس از امضای توافقنامه به ناچار این توافقنامه را ستودند».
بن جاسم همچنین آورده است که متأسفانه کشورهای حاشیه خلیجفارس «تنها یک طرف سومی هستند که بر اساس واکنشها عمل میکنیم بیآنکه دیدگاهی برای منافع خود داشته باشند».
وی در ادامه به انتقاد از سیاستهای برخی کشورهای عربی در منطقه پرداخته و نوشت: «تخریب شورای همکاری خلیج (فارس) و تضعیف آن آنگونه که امروز رخ میدهد به نفع دیگران است و منافع کشورهای عضو شورا را نابود میکند و تنها به نفع کسانی است که میخواهند توافقنامههای جدید با ایران امضا کنند».
هشام جابر، کارشناس مسائل نظامی و استراتژیک معتقد است، پیامهایی که واشنگتن سعی میکند از طریق تحرکات دیپلماتیک و نظامی خود در منطقه خلیج فارس و عراق ارسال کند، چیزی فراتر از جنگ روانی نیست؛ و آمریکا قصد دارد به این شکل تهران را وادار به تسلیم و محدود کردن نفوذ آن کند؛ بی آنکه شرایط ایران را بپذیرد.
جابر در ضمن صحبتهای خود در برنامه «فراتر از خبر» بعید دانست که آمریکا وارد جنگی با ایران شود؛ به این دلیل که نمیتواند پیامدهای چنین جنگی را تحمل کند. وی تاکید میکند که واشنگتن به دنبال قدرتنمایی است بی آنکه واقعا قصد استفاده از آن را داشته باشد.
کارشناس الجزیره تاکید کرد که جنگ منطقه ای، منافع آمریکا را به خطر میاندازد؛ چرا که افزایش تهدیدها و تحریمها باعث میشود معارضان داخلی نظام نیز برای دفاع از کشور خود صف آرایی کنند.
جابر معتقد است که ایران به صراحت از اینکه قصد جنگ با آمریکا را ندارد سخن گفته است، اما ممکن است با بستن تنگه هرمز دریانوردی بین المللی را دچار مشکل کند. با این حال، بعید است که ایران وارد کننده ضربه اول باشد؛ چرا که تبعات این اقدام فاجعه بار خواهد بود.
دیوید دی روش، معاون سابق وزیر دفاع آمریکا در امور خلیج فارس نیز با دیدگاه جابر در مورد عدم وقوع جنگ اتفاق نظر دارد. وی تصریح میکند که آمریکا تنها قصد نمایش دادن قدرت نظامی خود را دارد.
دی روش مشکل واقعی با ایران را ایفای نقش وکیل برای پیروان مذهب شیعه در جهان میداند و تاکید میکند که واشنگتن در صدد افزایش فشارهاست، به نحوی که تهران مجبور شود تمام قوای خارجی خود را به ایران بازگردانده و در داخل متمرکز کند.
وی معتقد است که اسرائیل اهمیت زیادی در سیاست خارجی آمریکا دارد و منافع هم پیمانان واشنگتن در منطقه عربی برای آن مهم بوده و مدعی است که این منافع از سوی ایران تهدید میشود؛ از این رو، توجیه لازم برای حضور نیروهای آمریکایی در منطقه را دارد.