به گزارش سلام نو، سی و دومین نمایشگاه کتاب به کار خود پایان داد؛ نمایشگاهی که هر دوره میزبان جمعیت متنوعی از علاقمندان به کتابخوانی است و در این میان یکی از حضورهای ثابت این نمایشگاه «کتابهای کمک آموزشی» است. در سالی که دغدغه آموزش و پرورش کاهش وابستگی دانش آموزان به کتابهای کمک آموزشی و کنکور بود و شعار این وزارتخانه ممنوعیت استفاده از این کتابها حداقل در دوره ابتدایی و کاهش تمرکز بچهها روی کتابهای تست زنی در دورههای متوسطه اول و دوم بود، گشت و گذر در نمایشگاه واقعیتهایی را درباره سلطه این کتابها بر زندگی دانش آموزان نشان داد؛ هر چند چندان خبری از حضور خیل دانش آموزان در نمایشگاه کتاب امسال نبود.
در محوطه نمایشگاه کتاب امسال چندان خبری از گروه دانش آموزانی که به دنبال تخفیفهایی که در این نمایشگاه ارائه میشود، جلوی غرفه کتابهای کمک آموزشی ردیف میشدند، نبود. حتی با یک نگاه گذرا به فضای باز نمایشگاه نیز کمتر میشد دانش آموزی را به چشم دید و غرفهها گرچه همچنان از آمد و شد دانش آموزان خالی نبود اما آن ترافیک همیشگی را هم نداشت. اگر به مشاهده تنها اکتفا میکردیم باید با لبخندی از رضایت باز میگشتیم که شاید معجزهای شده و دیگر آن میل وصف ناپذیر دانش آموزان به کتابهای کمک درسی که طی سالهای اخیر به اوج خود رسیده است، فروکش کرده است… اما کمی جستجوی بیشتر واقعیتهای تلخی را پیش رویمان قرار داد.
سال گذشته یکی از تبلیغات عجیب اما در جای خود شنیدنی نمایشگاه کتاب مربوط به یکی از انتشاراتیهای به نام کتابهای کمک آموزش بود که خطاب به مخاطبانش میگفت: چرا اینجایید! بروید اینترنتی سفارش بدهید!
حالا به نظر میرسد سفارشهای اینترنتی جای خود را باز کرده و بیشتر انتشاراتیهای کمک آموزشی تنها به روال یک سنت در نمایشگاه حاضر هستند. حتی تبلیغات محیطی این انتشاراتیها به جز یکی از پیشتازان آن، چندان در فضای نمایشگاه خودنمایی نمیکرد
حالا به نظر میرسد سفارشهای اینترنتی جای خود را باز کرده و بیشتر انتشاراتیهای کمک آموزشی تنها به روال یک سنت در نمایشگاه حاضر هستند. حتی تبلیغات محیطی این انتشاراتیها به جز یکی از پیشتازان آن، چندان در فضای نمایشگاه خودنمایی نمیکرد.
مسئول یکی از همین غرفهها با بیان اینکه ما اصلاً نیاز به حضور در نمایشگاه برای فروش کتابهایمان نداریم و سودی در نمایشگاه عایدمان نمیشود گفت: از روی عادت و به خاطر اینکه این یک گردهمایی است اینجا آمدهایم. به هر حال اگر حضور نمیداشتیم شاید این تصور میشد که مثلاً به خاطر مشکلات کاغذ عرصه را ترک کردهایم.
وی با بیان اینکه مشکلات کاغذ روی انتشاراتی هایی که جای خود را در میان دانش آموزان باز کردهاند تأثیر زیادی نگذاشته است گفت: البته ما در نمایشگاه تخفیفهای بیشتری میدهیم ولی در فروش عادی سالیانه و حتی فروش اینترنتی هم تخفیفهای خود را داریم. در نمایشگاه هم اینطور نبوده که استقبالی از طرف دانش آموزان نشود ولی به نظر میرسد اکثریت ترجیح میدهند اینترنتی خرید کنند. ترافیک و مسائل پارک ماشین و… هم مزید بر علت است.
مسئول غرفه دیگری که به نظر از میان تمامی غرفهها سرشان شلوغ تر است گفت: ما واقعاً نیاز زیادی به تبلیغات نداریم ولی به تبلیغات اعتقاد داریم. یک برند خوب باید همه اصول حرفهای کار را رعایت کند. تبلیغات و حضور در نمایشگاه یعنی ما حرفهای هستیم.
این غرفه دار در پاسخ به این پرسش که امسال آیا فروش شما افت داشته است با رد این فرضیه گفت: فروش ما فرقی نداشته است. ما برندی هستیم که کتابهایمان بسیار کمک حال دانش آموزان پای کنکور است و بستههای مختلفی برای گروههای مختلف با تواناییهای اقتصادی متفاوت طراحی کردهایم. در این سالها نشان دادهایم که کارمان هم خوب است.
هیچ کدام از غرفه داران حرفی از نظرات وزیر آموزش و پرورش و نظرات کارشناسی درباره سیطره کنکور روی دانش آموزان نمیزنند. آنها بازار عرضه و تقاضا را نگاه میکنند و سخنشان این است که بازار به کالای آنها نیاز دارد. آنها حذف کنکور را نشدنی میدانند و معتقد هستند در هر صورت آموزش و پرورش به حضور آنها نیاز دارد و اگر مدل ورود به کنکور تغییر کند آنها هم محتوایشان را تغییر میدهند.
راست میگویند. یکی از عجیبترین تبلیغات نمایشگاه مربوط به تبلیغ کتابهایی برای آمادگی دانش آموزان برای ورود به مدارس استعدادهای درخشان بود.
درحالیکه از سال گذشته دیگر آزمون پیشرفت تحصیلی برای ورود دانش آموزان به متوسطه اول مدارس سمپاد گرفته نمیشود و نوعی آزمون هوش جایگزین آن شده است، صدایی که در فضای نمایشگاه میپیچید که «با ما خود را برای ورود به مدارس استعدادهای درخشان آماده کنید» و به دنبالش گفته میشد «با انواع تستهای هوش ورود خود را به مدارس استعدادهای درخشان تضمین کنید»، از عجیبترین تبلیغات نمایشگاه امسال بود. اگر تا دیروز موسسات خود را مجهز به انواع کتابهای کمک آموزشی درسی میکردند حالا رقابتشان برای باهوشتر کردن دانش آموزان است و این عجیبترین حرفی است که میشود در این فضا شنید.
دو دانشآموز دختر با کتابهایی که خریدهاند در صف خرید ساندویچ ایستادهاند. از آنها میپرسم چه کتابهایی خریدهاید. اسم چند کتاب تست و کمک آموزشی دروس ریاضی را میآورند که تنها برای دو انتشاراتی است. میپرسم واقعاً بدون این کتابها نمیتوانید در کنکور موفق شوید؟
یکی از آنها که خود را مهسا معینی معرفی میکند میگوید: واقعاً نمیشود بدون این کتابها موفق شد. خیلی از درسهای ما در حد چند خط در کتاب توضیح داده شده ولی در کنکور روی آن مباحث تمرکز هست و ما برای اینکه آن مبحث را بیشتر یاد بگیریم مجبور هستیم این کتابها را بگیریم.
میپرسم مگر معلم شما آن مباحث را نباید سر کلاس باز کند؟ مریم خشاوندی میگوید: معلم هم همین کتابها را به ما معرفی میکند و از روی همینها به ما تست میدهد دیگر.
نمیدانم تعجب کنم یا نه ولی برای تاکید میپرسم: یعنی مدرسه به شما این کتابها را معرفی میکند و اجباری است؟
معینی میگوید: بله فقط هم دو انتشاراتی هستند که کتابهایشان را معرفی میکنند. درس به درس فرق دارد ولی از همین دوتاست.
مادر یکی از آنها با ساندویچها از راه میرسد. میپرسم امسال چه میزان برای خرید کتابهای کمک آموزشی هزینه کردهاید؟ میگوید: بیش ۳ تا ۴ میلیون تومان و سال گذشته هم البته هزینه کردیم.
مجبور هستیم برای آینده فرزندانمان این کار را بکنیم ولی من و همسرم هر دو کارمند هستیم. مدرسه این کتابها را معرفی میکند و تمام بچهها مجبورند آنها را تهیه کنند
میپرسم از این هزینه کردن راضی هستید؟ میگوید: مجبور هستیم برای آینده فرزندانمان این کار را بکنیم ولی من و همسرم هر دو کارمند هستیم. مدرسه این کتابها را معرفی میکند و تمام بچهها مجبورند آنها را تهیه کنند.
میگویم اعلام کردهاند بسیاری از رشتههای دانشگاهی نیاز به کنکور ندارد.
میگوید: این را میگویند ولی اولاً رشتههای خوبی نیست و بعد هم اینکه برای همان رشتهها باید معدل خوبی که داشته باشی و برای معدل خوب در دروس امتحان نهایی هم بچهها باید کتابهای متفرقه بخوانند.
در چهرهاش هیچ رضایتی نیست اما نوعی ناچاری نهادینه شده را میتوان از خلال صحبتهایش دریافت.
اینجا نمایشگاه کتاب است. نمایشگاهی که سی و دومین دورهاش روز گذشته پایان یافت و در این دوره حضور دانش آموزان به صورت فیزیکی در نمایشگاه کم بود اما آنچه مشخص است این است که به این راحتیها نمیتوان چنین بازاری را خالی از تقاضا کرد./مهر