نتایج این مطالعه حاکی از آن است که:
بیش از دو برابر شدن اندازه اقتصاد_جهان تا سال ۲۰۵۰ (با فرض وجود سیاستهای وسیع مشوق رشد و نبود هرگونه فاجعه تهدیدکننده تمدن جهانی)
نقش بازارهای نوظهور به عنوان موتورهای رشد اقتصاد جهانی
افزایش سهم اقتصادهای E7 (چین، هند، اندونزی، برزیل، روسیه، مکزیک و ترکیه) از تولید ناخالص داخلی جهان از ۳۵ درصد فعلی به ۵۰ درصد
تبدیل شدن چین به عنوان بزرگترین اقتصاد دنیا تا سال ۲۰۵۰ (با سهمی حدود ۲۰ درصد) و کسب جایگاههای دوم و چهارمی توسط هند و اندونزی و مبدل شدن آمریکا به اقتصاد سوم جهان
بزرگتر شدن اقتصاد مکزیک از اقتصاد انگلستان و آلمان تا سال ۲۰۵۰ با ورود به یکی از هفت اقتصاد بزرگ دنیا
کاهش سهم ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا از تولید ناخالص داخلی جهان تا سال ۲۰۵۰ به کمتر از ۱۰ درصد(حتی کمتر از هند)
سریعترین رشد در جهان را ویتنام، هند و بنگلادش خواهند داشت و پیشی گرفتن رشد اقتصاد انگلستان از اتحادیه اروپا (گرچه سریعترین رشد اقتصادی در اروپا مربوط به لهستان خواهد بود.)
ضرورت تلاش بیشتر اقتصادهای نوظهور برای از بین بردن شکاف درآمدی نسبت به اقتصادهای توسعهیافته؛ که این موضوع بستر ایجاد فرصتهای عظیمی را برای کسبوکارهایی ایجاد خواهد کرد که قصد سرمایهگذاری بلندمدت در این بازارها را دارند.
انجام اصلاحات ساختاری برای بهبود ثبات اقتصاد کلان، تنوع بخشیدن به اقتصاد، رها شدن از وابستگی بیش از حد به منابع طبیعی ایجاد نهادهای سیاسی و حقوقی اثربخشتر از جمله راههای تحقق پتانسیل رشد دولتهای بازارهای نوظهور در سالهای آینده است.