به گزارش سلام نو، صندوقهای بازنشستگی در سالهای اخیر به شدت به دولت متکی شدهاند؛ تا جایی که میتوان گفت بازنشستگان آنها حقوق بگیران دولت هستند. اتکا به دولت به سبب کاهش مستمر ضریب پشتیبانی (کاهشِ تعداد بیمهپردازان و افزایش تعداد مستمریبگیران)، غیر سودده بودن فعالیتهای اقتصادی، ضرر ده بودن بنگاهها، سوءمدیریت و دخالتهای سیاسی و سیاسی اداره شدن صندوقها اتفاق افتاده است. در این میان صندوق بازنشستگی کشوری، ۱۰۰ درصد به دولت متکی است لذا دولت را میتوان قیم آن تلقی کرد.
در چنین شرایطی در ایام نوروز، «محمد شریعتمداری» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی «سیدمیعاد صالحی» که مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و قائم مقام هلدینگ صنایع معدنی صندوق بازنشستگی کشوری بوده را به عنوان مدیرعامل جدید صندوق بازنشستگی کشوری منصوب کرد. در گفتگوی پیش رو، صالحی با تایید چالشهای موجود به تشریح آنها پرداخت و از اقداماتی سخن گفت که مجموعه تحت تصدی وی باید برای حل این چالشها بردارد.
حضور پررنگ صندوقهای بازنشستگی از جمله صندوق بازنشستگی کشوری، وزارتخانهها و نهادهای شبه دولتی در حوزه تولید و بازار سرمایه، آنچنان که باید برای صنایع کوچک و متوسط به عنوان جزئی از زنجیره تامین مفید نبوده است. نظر شما در این مورد چیست؟
اگر بنگاههای بزرگ خوب عمل کنند و موفق باشند؛ حالا اعم از اینکه این بنگاهها low tech (فناوری سطح پایین) Medium tech (فناوری سطح متوسط) یا High tech (تکنولوژی پیشرفته) باشند، میتوان شاهد آثار مثبتی بود. حالا تفاوتی نمیکند که این بنگاهها در حوزه تولید سرمایهگذاری کرده باشند یا مونتاژ، چراکه به هر حال باید قطعات مورد نیازشان را از جایی تهیه کنند. در حقیقیت آنها یک supplier (تامین کننده) دارند که قطعات را از آنها میخرند.
اما مشکل این است که این بنگاهها به خاطر عقبماندگی تکنولوژی، بعضا کمبود نیروی متخصص، نبود نقدینگی لازم، کمرنگ بودن حضور سرمایهگذاران بزرگ و... بهرهور نیستند و حتی زیان میدهند.
بنگاههای بزرگ لوکوموتیو محسوب میشوند. همانطور که گفتم آنها یک محصول نهایی را بیرون میدهند یا مونتاژ میکنند. اگر آنها رویِ پا باشند، خوب کار و حرکت کند، خوب محصول بفروشند و نقدینگی مناسبی را مهیا کنند، میتوانند از شرکتهای جزء زنجیره تامین، خوب خرید کنند. شرکتهای کوچک و متوسط (SME)ها جزء اصلی زنجیره تامین هستند. اینگونه بازاری ایجاد میشود که بر اثر تحولات درون آن SME ها رشد میکنند و فروششان افزایش مییابد.
اگر سطح تولید پایین بیاید آنگاه چه اتفاقی رخ میدهد؟
اگر سطح تولید بنگاههای بزرگ پایین بیاید به تبع آنها کمتر از زنجیره تامین خرید میکنند و در چنین شرایطی بنگاههای کوچک به زحمت سرپا میماند و حتی ممکن است ورشکست شوند. به همین جهت سازمان تامین اجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری و سایر دستگاهها که حجم عظیمی از بنگاهها و شرکتها را در اختیار دارند باید با یک سیاست هماهنگ پیش روند. ما در شرایطی نیازمند یک حرکت هماهنگ هستیم که تحریمهای ظالمانه بر کشور تحمیل شدهاند. به هر صورت اگر بنگاههای بزرگ بتوانند گامی را بردارند، حتما شرکتهایی که به لحاظ اندازه کوچک و متوسط هستند از منافع آن بهرهمند میشوند. واقعیت هم این است که بنگاههای بزرگ ناچار هستند که قطعات مورد نیاز خود را در حوزههای صنعت، خدمات و... تامین کنند.
دستگاههای دولتی هم سال گذشته طی بخشنامهای ملزم شدهاند که با خرید تولیدات داخلی از تولیدکنندگان داخلی حمایت کنند. اما به نظر میرسد که ظرفیت آن وجود ندارد.
اگر این لوکوموتیو (بنگاههای بزرگ) رو به جلو حرکت کنند، SME ها هم کارشان را خوب انجام میدهند اما اگر بنگاههای بزرگ بهرهور نباشند و نتوانیم آنها را سرپا نگه داریم، به طور طبیعی بازاری که SME ها باید از طریق آنها نفس بکشند، ضعیف و نابود میشود.
صندوق بازنشستگی کشوری برای پرداخت حقوق بازنشستگان خود ۱۰۰ درصد متکی به دولت است. با توجه به کاهش درآمدهای دولت به واسطه کاهش فروش نفت و کاهش درآمدهای حاصل از صادرات در سال ۹۸ و کسری بودجه تا ۱۰۰ هزار میلیارد تومان این نگرانی وجود که خواهد داشت که دولت تا چه زمانی میتواند صندوق بازنشستگی کشوری و سایر صندوقهای بازنشستگی متکی به خود مانند صندوق تامین اجتماعی نیروهای مسلح و صندوق بازنشستگان فولاد را سرپا نگه دارد و به جای آنها تعهداتشان را ایفا کند. شما برای کاهش وابستگی صندوق بازنشستگی کشوری به دولت چه برنامههایی دارید؟
امهات مبلغی که به بازنشستگان و حقوق بگیران صندوق بازنشستگی کشور در انتهای هر ماه پرداخت میشود، چند بخش دارد. سه بخش از آن که مدنظر شما هست را عرض میکنم. یک بخش از آن عددی است که دولت در بودجه سنواتی میبیند و پرداخت میکند، که بخش عمده آن است. یک بخش از آن عددی است که از محل کسورات حقوق بازنشستگان تامین میشود. بخش سوم آن عددی است که از محل سود حاصل از سرمایهگذاری تامین میشود.
در واقع صندوقهای بازنشستگی باید از محل سود حاصل از سرمایهگذاریهای خود به بازنشستگانشان حقوق پرداخت کنند.
سود حاصل از سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشوری بسیار جزء و پایین است. حتی اگر ما این عدد را در یک اقدام کاملا خوشبینانه و ایدهآلیستی نه ۲۰ درصد، نه ۳۰ درصد حتی بیشتر افزایش دهیم، سرجمع آن در مجموعِ کل منابع لازم برای ایفای تعهدات پایین است. لذا ما تلاش خواهیم کرد تا بنگاهها را سودآور و ساماندهی کنیم.
با این حال از خروج از بنگاهداری صندوقهای بازنشستگی و سهامداری آنها سخن گفته میشود. آقای شریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفتهاند که صندوقهای بازنشستگی کشوری باید تا پایان سال ۹۸ از بنگاهداری خارج شود.
ما تلاش داریم که سبد سرمایهگذاری خود را بهینه کنیم و عددی که ما به عنوان سود سهام یا سود عملیاتی بنگاهها و شرکتها به بازنشستها پرداخت میکنیم را افزایش دهیم و اتکایمان را به بودجهای که دولت پرداخت میکند، کم کنیم اما باید بدانیم که فاصله میان سود سهام و سود عملیاتی صندوق بازنشستگی کشوری با عددی که دولت درنظر میگیرد، بسیار زیاد است اما ما تلاشمان را میکنیم تا این فاصله را کم کنیم.
برای افزایش ضریب پشتیبانی صندوق بازنشستگی کشوری چه اقداماتی را انجام خواهید داد؟ خودتان هم اشاره کردهاید که ضریب پشتیبانی صندوق بازنشستگی کشوری در حال حاضر کمتر از یک است، (حدود ۹۳ صدم درصد) و در ادامه سال جدید بازهم کاهش مییابد و سال آینده بازهم کاهش مییابد. قاعدتا کاهش ضریب پشتیبانی به سیاستهای کلان دولت در زمینه استخدام نیروی انسانی برمیگردد.
بله، ضریب پشتیبانی صندوق بازنشستگی کشوری حتما کاهش مییابد. سیاستهای دولت و کشور هم به سمت چابکسازی دولت میرود؛ که به معنی استخدام کارمندان کمتر در دولت است. بر این اساس امورات از طریق برونسپاری یا خرید خدمت انجام میشوند. به هرحال این سیاست کلان دولت است و به این واسطه کسورات پردختهای ما در حوزه کارمندان دولت کمتر خواهد شد ماهم به این سمت حرکت خواهیم کرد. از این رو ناچار هستیم که به سمت بهبود سرمایهگذاری و بهینه کردن بنگاهها حرکت کنیم./ایلنا