چه دربی، چه خندوانه؛ داور که باشی فحش می خوری!
من فهمیدم که تو همین که اسمت بشود «داور»، یک سری فحش می دهند. فرقی هم نمی کند مثلا دربی باشد یا مسابقه بدون جایزه و بی اهمیت خندوانه. همینطوری کلا یک سری از تو ناراضی اند. از«دقت کن» شروع می شود تا حرف های دیگر... (می خندد) ولی یک چیزی را متوجه شدم که امروز فکر کردم. ناخودآگاه انگار آدم به سمت یک تیم متمایل می شود. من خودم وقتی داشتیم ضبط می کردیم، چنین چیزی به ذهنم نمی رسید. ولی الان نگاه می کنم که وقتی یک تیم 3 بار جواب داده و تیم رقیب مثلا کندتر بوده، من انگار یک تیم برایم جذاب تر از تیم مقابل شده است. به شکل ناخودآگاه و کاملا غیرعمد. به نظرم، نظر مردم ما به داور، همان اتفاق بازی ایران و ژاپن است که بیخود و بی جهت سه نفر به داور حمله کردند بدون اینکه اتفاقی افتاده باشد. آنها هم فوتبال بازی کردند و دروازه ما را باز کردند. ما همیشه به همه چیز اعتراض داریم.
انگار زشت است که اشتباهمان را قبول کنیم
یک نکته ای هست. اگر دیده باشی، رئیس ستاد بحران می گفت همه از اینکه سیل آمده، خوشحال بودند! اشکال ما این است که ایرادهایمان را قبول نمی کنیم. امسال تیم ها هرچه باختند، گردن داور انداختند و کمیته داوران هم همه اشتباهات داور ها را گفت نه و قبول نکرد. اگر قرار باشد بخوانی، همه چیز گل و بلبل است. ولی در عمق باید ببینی که بدانی چه خبر است. انگار زشت است که ما اشتباهاتمان را قبول کنیم و بگوییم که مثلا وضع داوری یا فلان چیز خوب نیست. مردم را آب برد، ولی آن اقا می گفت مردم خوشحال هستند.
داور نه، دوست داشتم بازیکن دربی باشم
نه، کلا داوری برایم جذاب نیست. همیشه دوست دارم یا کلا در بازی نباشم، یا در متن خود بازی باشم. در دربی هم اگر قرار بود حضور داشته باشم، دوست داشتم به عنوان بازیکن باشم.
جوان که بودم، بیشتر پا به توپ می شدم
در جوانی بازی می کردم. آخرین بار هم در فوتسال هنرمندان با کامبیز (دیرباز) و پژمان (بازغی) بازی کردیم. چون چپ پا هم بودم، بیشتر سمت چپ بازی می کردم.
فینال رفتن های ما در آسیا روی اتفاق است
به نظرم تا 15 سال دیگر تیمی به فینال آسیا نمی رود. چون ما روی روال و به شکل درست که به فینال نمی رسیم. همیشه اتفاقی است و چند سال یک بار پیش می آید. مثل سپاهان و ذوب آهن که چند سال پیش رسیدند، دوباره همه اوت شدند تا امسال که پرسپولیس رسید. این سال ها هم احتمالا اوت می شوند تا اینکه چند سال بعد دوباره یک تیم به فینال برسد یا شاید قهرمان شود.
به گزارش سلام نو، دربی حساس پایتخت روز دهم فروردین برگزار می شود؛ دیداری که پس از مدتها می تواند به شکلی مستقیم تاثیر روی قهرمان لیگ هم داشته باشد. همپای همه قشرهای جامعه، اهالی هنر هم توجه خاصی به فوتبال و این بازی حساس دارند. یکی از هنرمندانی که طرفدار فوتبال است، سپند امیر سلیمانی است. بازیگری که در شب های نوروزهم در قالب داور مسابقات برنامه خندوانه پای ثابت تلویزیون است. صحبت های امیرسلیمانی با ورزش سه را در اینجا می خوانید:
به خاطر مجتبی محرمی پرسپولیسی شدم
من در کودکی به خاطر مجتبی محرمی طرفدار پرسپولیس شدم. می دیدم که او دعوا می کرد و به خاطر پرسپولیس می جنگید. شاید معنای کلمه تعصب را نمی دانستیم، ولی همین که برای کاری که انجام می داد، می جنگید خیلی مهم بود. البته در آن زمان همه فوتبالیست ها این ویژگی را داشتند ولی این یک نفر واقعا خاص بود. حتی چند وقت پیش هم او را دیدم و برای اینکه با هم عکس بگیریم، سمت او دویدم. واقعا برایم جذاب است.
به شدت اهل استادیوم بودم
من خیلی استادیوم می رفتم که بازی ها را از نزدیک تماشا کنم. تا دو سه سال پیش واقعا خیلی زیاد می رفتم. امسال هم بازی پرسپولیس و تراکتور را رفتم. اما جدیدا میل من کمتر شده. چندین سال پیش با خودم صحبت کردم و گفتم زشت است که به خاطر بازی پرسپولیس با یک تیم معمولی سکته کنی و بمیری! چون این اتفاق واقعا در استادیوم محتمل بود. به همین دلیل کمی آرام تر شده ام و الان اگر پرسپولیس ببازد، کمتر از قبل ناراحت می شوم. برای من اینطوری است که فوتبال خیلی حساسیت قبل را ندارد و پدیده ای است مثل بقیه پدیده ها. شاید هم به خاطر سن و سالم باشد. یک زمانی بود که حتما باید می رسیدم بازی را ببینم ولی الان خیلی اوقات سر کار هستم و نمی توانم ببینم.
این دربی از آن خطرناک ها است
به نظرم این دربی از آن بازی های خطرناک است. هر دو تیم خوب هستند. در حالی که سال های قبل همیشه یکی از تیم ها خوب بوده و دیگری نه. اما الان دو تیم خوب داریم که اول و دوم جدول هستند و به نظرم در این مواقع همه جای دنیا باید بازی قشنگ از آب در بیاید ولی اینجا برعکس است. لابد یک بازی محتاطانه می شود که روی ضد حمله ها به دروازه ها نزدیک شوند. در این بازی به نظرم خطوط دفاعی دو تیم اشتباه نمی کنند. فکر می کنم در دربی پیش رو، در صورتی گل می بینیم که یک تیم اشتباه کند. به این دو تیم، با نقشه گل زدن سخت است. باید روی اشتباه حریف حساب باز کنی.
نتیجه؟ همان همیشگی
پیش بینی ام از بازی روز شنبه مساوی است.
شرایط الان با دربی 4-2 خیلی متفاوت است
برد 4 گله پرسپولیس در دربی که باعث شد در جدول از استقلال بالاتر برود، برعکس نمی شود و چنین سناریویی اتفاق نخواهد افتاد. چون خط حمله استقلال آنقدر قدرتمند نیست و دفاع پرسپولیس هم ضعف های آن سال استقلال را ندارد.
در آن بازی طارمی و علیپور و مسلمان خیلی خوب بودند و شرایط خاصی بود.
منشا را دوست داشتم، حالا نقطه قوت استقلال شده
در استقلال، بازیکنان آفریقایی خیلی خوب هستند. من به شخصه منشا را خیلی دوست داشتم. خیلی می توانست تیم مقابل را در زمین اش نگه دارد و پا به توپ خوبی داشت. حتما صلاح دیده اند که او را بفروشند ولی به نظرم نقطه قوت استقلال شده الان به همراه پاتوسی. اینها بازیکنان خوبی هستند که خودشان را هم نشان داده اند، بر خلاف خریدهای پرسپولیس که بازیکنان خوبی هستند ولی هنوز خودنمایی نکرده اند. خریدهای پرسپولیس دیگر باید راه بیافتند، چیزی تا پایان لیگ باقی نمانده است.
امسال سرخابی ها قهرمان لیگ نمی شوند
قهرمان امسال لیگ را غیر سرخابی می بینم. اصولا طرفدار تیم های تهرانی هم هستم. من طرفدار پرسپولیس ام ولی به یک دلیلی استقلال برایم محترم است چون چیزی حدود بیست سال فقط این دو تیم فوتبال را نگه داشته بودند. زمانی که تیم هایی مثل دارایی، هما و پاس همه تعطیل شدند. تا چند سال پیش این دو تیم به شهرستان هم که می رفتند، طرفدار بیشتری از حریفان داشتند. سرخابی ها فوتبال ایران را جلو کشیدند و تیم های دیگر، به تدریج خودشان را رساندند.
سید جلال بهترین دفاعی است که در عمرم دیده ام
من با وجود اینکه بازیکنان بزرگی در فوتبال ایران دیده ام، اما در تاریخ زندگی ام اگر بخواهم یک تیم 11 نفره بسازم، بدون شک دفاع وسط آن سید جلال حسینی است. بهترین دفاع وسطی است که من در زندگی دیده ام. مثلا بیرانوند هم گلر جذابی است اما عابدزاده هنوز دروازه بان تیم منتخب من است. بیرانوند یک بار یک غرور برای ما مقابل پرتغال آورد که عابدزاده آن زمان چند بار برای ما آورده بود. توپ هایی که عابدزاده سال 98 مقابل استرالیا و آمریکا و ... می گرفت، خودش مثل پنالتی رونالدو بود. اما موافقم که بیرانوند هم فوق العاده است. مثلا دعوایی بودن شجاع را هم دوست دارم. اما این را صادقانه بگویم. یک زمانی پرسپولیسی ها را در خیابان می دیدیم و روبوسی می کردیم. حالا اما وقتی بازیکنی را می بینم که مثلا 10 سال از من کوچک تر است، باز هم جلو می روم و سلام علیک می کنم ولی آنها فقط یک سر تکان می دهند و بس. انگار آدم ها این روزها یک جوری شده اند. البته در هر صورت فرقی ندارد، همین که باعث خوشحالی پرسپولیسی ها بشوند، خوب است.
با امیر جعفری کری هایی می خوانیم که قابل گفتن نیست!
کری خوانی بستگی دارد برای چه کسی باشد. مثلا برای امیر جعفری، بله. حتی اگر می خواهی بپرسی که چه کری هایی می خوانیم، نمی توانم بگویم. نه کری هایی که او می خواند، قابل گفتن است و نه کری هایی که من برای او می خوانم. کری پرایوت (private) برای هم می خوانیم. بالاخره همه آدم ها در خلوت حرف هایی می زنند که اینطوری است. خلاصه امیر جعفری ویژه ترین رقیب من است.
با استقلالی ها استادیوم هم رفته ام
بله، با استقلالی ها فوتبال هم دیده ام. من با امیر جعفری حتی استادیوم هم رفته ام. این سال ها ولی گفتم، درگیری ها بیشتر است و شرایط متفاوت. اتفاقا همین دیروز امیر را دیدم و یک کری مختصری هم برای هم خواندیم.