سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: در توصیف علی حاتمی حرفهای بسیاری گفته شده. او را سعدی و حافظ سینمای ایران دانستهاند ولی به نظر میرسد درستترین تعبیر در وصف حاتمی این باشد که او را استاد رویا سازی خطاب کنیم، استادی که آن چه در خیال ما بود را به واقعیت بدل کرد.
از هزار دستان تا حسن کچل تصویری که علی حاتمی در فیلمهایش ارائه میدهد تصویر از یک رویای مشترک بین الاذهانی ایرانی است که در طی سالهای طولانی ساخته شده، تصویر کم یاب که بعد از تکرار نشد.
علی حاتمی استاد خلق جهانی با عناصر ایرانی است. تمام شخصیتهای اصلی فیلمهای حاتمی یک ایرانی تمام عیار هستند. آنها مبادی به آداب و رسوم و سنن ایرانی در تمام اعمال و گفتار بوده و به شدت در برابر مظاهر فرهنگ دیگری میایستند. این نکته صرفنظر از دغدغههای حاتمی در نزاع سنت و تجدّد، کارکرد سینمایی هم یافته است.
نمود بیرونی این علایق ممکن است با علاقههای حاتمی در نشان دادن ابزار، وسایل و معماری ایرانی اشتباه شود. در صورتی که شخصیتهای او با صرف وقت، حوصله و دقت فراوان به انجام نقاشی ایرانی، موسیقی ایرانی، خوشنویسی و حتی خورد و خوراک و پوشاک به سبک ایرانی میپردازند و در طول ماجراهای خود نیز بارها به اصالت آن اذعان میکنند.
یک ویژگی دیگر وجود تقدیر و سرنوشت است که مهمترین دلمشغولی حاتمی در آثارش است. تقدیر چل گیس و حسن کچل، تقدیر سید مرتضی و آوردن طوقی به خانه و حکایت سرنوشت شوم آن، تأکید بر این نکته که دست الهی فوق هزاردستان است، تسلیم مرگ شدن مادر و غیره همگی حکایت از وجه تقدیرگرایانه فیلمساز دارد که گاه جنبه مذهبی و دینی نیز پیدا میکند. راجع به موضوع تقدیر و سرنوشت در آثار حاتمی در خلال بررسی فیلمها بیشتر سخن خواهیم گفت.
نکته دیگر در آثار علی حاتمی حضور پررنگ موسیقی ایرانی در آثارش است از صدای شجریان تا موسیقی مرتضی حنانه همه و همه در آثار حاتمی رنگ و بویی تازه مییابد و درخششی نو پیدا میکند.
تجمیع این حجم از هنر در آثار حاتمی فیلمهای او را مثل فرش ایرانی به اجتماعی از انواع هنر با رنگ بوی ایرانی تبدیل کرد. خود او در این باره میگوید:
"من دارم به یک سبک ایرانی قصهگویی و پرداخت سینمایی میرسم، یعنی امیدوارم برسم. من میخواهم به آن ظرافت سبکی، به آن ظرافت پرداخت و بافت و فرم برسم که در قالی ایرانی هست. من قالی میبافم."
اکبر عبدی که سابقه همکاری با حاتمی را در کارنامه داشت درباره او این چنین سخن میگوید:
"حاتمی نه تنها به بازیگران، بلکه به همه عواملی که درگیر ساخت و تولید فیلم او بودند بها میداد. او میگفت بازیگر مثل گوهر و جواهری است که نویسنده و کارگردان او را کشف میکنند و مسوولان صحنه و لباس و گریم هر کدام کاری روی آن انجام میدهند تا زیباتر باشد، درست مثل برخوردی که با یک الماس صورت میگیرد، چون بازیگر قرار است به زیباترین وجه ممکن به مخاطب تقدیم شود. حاتمی احترام فوقالعادهای برای بازیگر قائل بود. به قول عبدالله اسکندری که من هم همه جوره در زندگی مدیون او هستم، مرحوم حاتمی به گریم کلاس داد و کلاً گریم سینما مدیون این استاد است. او تنها کارگردانی است که به گریمور بها میداد، آن هم در روزگاری که دیگران هیچ زمانی برای آن صرف نمیکردند یا ارزش مالی چندانی به این هنر نمیدادند. چنین رفتار خوبی با طراح صحنه و لباس و تدارکات و … نیز توسط او صورت میگرفت در شرایطی که شاید در بسیاری از پروژهها همه این امور را به شکل سطحی تنها یک نفر انجام میداد."